زنگ دل از آب روي شستيم

زنگ دل از آب روي شستيم شاعر : خاقاني وز درد هوا سبوي شستيم زنگ دل از آب روي شستيم وز يار کناره جوي شستيم دل را به کنار جوي برديم از خون سر چار سوي شستيم از شهر شما دواسبه رانديم از عالم تنگ خوي شستيم جان را به وداع آفرينش دراعه به چار جوي شستيم سجاده به هشت باغ برديم چون دست ز هر دو موي شستيم نه قندز شب نه قاقم روز از ياد خسان بشوي، شستيم گفتي که دهان به هفت خاک آب در گوش جهان بگوي شستيم گفتي ز جهان نشسته‌اي دست حيض همه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زنگ دل از آب روي شستيم
زنگ دل از آب روي شستيم
زنگ دل از آب روي شستيم

شاعر : خاقاني

وز درد هوا سبوي شستيمزنگ دل از آب روي شستيم
وز يار کناره جوي شستيمدل را به کنار جوي برديم
از خون سر چار سوي شستيماز شهر شما دواسبه رانديم
از عالم تنگ خوي شستيمجان را به وداع آفرينش
دراعه به چار جوي شستيمسجاده به هشت باغ برديم
چون دست ز هر دو موي شستيمنه قندز شب نه قاقم روز
از ياد خسان بشوي، شستيمگفتي که دهان به هفت خاک آب
در گوش جهان بگوي شستيمگفتي ز جهان نشسته‌اي دست
حيض همه رنگ و بوي شستيماز زن صفتي به آب مردي
ما دست ز آبروي شستيمزان نفس که آب روي جستي
از ابجد گفت‌گوي شستيمخاقاني‌وار تخته‌ي عمر


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط