ديده در کار لب و خالش کنم

ديده در کار لب و خالش کنم شاعر : خاقاني پيشکش هم جان و هم مالش کنم ديده در کار لب و خالش کنم جان و دل قربان همه سالش کنم کعبه‌ي جان او و عيد دل هم اوست بس طواف شکر کامسالش کنم چون مرا از راه کعبه است اين فتوح ديده سقا، سينه حمالش کنم ماه من کاشتر سوار آيد به راه نام چرخ مشتري فالش کنم ناقه‌را چون ماه بر کوهان بود بوسه گه هم پاي و هم يالش کنم ناقه اي کو پاي بر يالش نهد گه زر رخسار خلخالش کنم گه مهار از رشته‌ي جان سازمش بس مفرح...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديده در کار لب و خالش کنم
ديده در کار لب و خالش کنم
ديده در کار لب و خالش کنم

شاعر : خاقاني

پيشکش هم جان و هم مالش کنمديده در کار لب و خالش کنم
جان و دل قربان همه سالش کنمکعبه‌ي جان او و عيد دل هم اوست
بس طواف شکر کامسالش کنمچون مرا از راه کعبه است اين فتوح
ديده سقا، سينه حمالش کنمماه من کاشتر سوار آيد به راه
نام چرخ مشتري فالش کنمناقه‌را چون ماه بر کوهان بود
بوسه گه هم پاي و هم يالش کنمناقه اي کو پاي بر يالش نهد
گه زر رخسار خلخالش کنمگه مهار از رشته‌ي جان سازمش
بس مفرح کز لب و خالش کنمگر دلم سوزد سموم باديه
گر پذيرد نام مثقالش کنمکمترين هندوي او خاقاني است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط