در عشق ز تيغ و سر نينديشم

در عشق ز تيغ و سر نينديشم شاعر : خاقاني در کوي تو از خطر نينديشم در عشق ز تيغ و سر نينديشم از شش در تو گذر نينديشم در دست تو چون به دستخون ماندم کز آتش تيز پر نينديشم پروانه‌ي عشقم اوفتان خيزان جان تو که بيشتر نينديشم يک بوسه ز پايت آرزو دارم تا آرزوي دگر نينديشم اين آرزويم ببخش و جان بستان دل گفت کز اين قدر نينديشم با دل گفتم که ترک جان کردي گفتا که حق است اگر نينديشم گفتم که دلا ز جان نينديشي سر برنهم و ز سر نينديشم خاقاني‌وار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در عشق ز تيغ و سر نينديشم
در عشق ز تيغ و سر نينديشم
در عشق ز تيغ و سر نينديشم

شاعر : خاقاني

در کوي تو از خطر نينديشمدر عشق ز تيغ و سر نينديشم
از شش در تو گذر نينديشمدر دست تو چون به دستخون ماندم
کز آتش تيز پر نينديشمپروانه‌ي عشقم اوفتان خيزان
جان تو که بيشتر نينديشميک بوسه ز پايت آرزو دارم
تا آرزوي دگر نينديشماين آرزويم ببخش و جان بستان
دل گفت کز اين قدر نينديشمبا دل گفتم که ترک جان کردي
گفتا که حق است اگر نينديشمگفتم که دلا ز جان نينديشي
سر برنهم و ز سر نينديشمخاقاني‌وار بر سر کويت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط