دارم سر آنکه سر برآرم شاعر : خاقاني خود را ز دو کون بر سر آرم دارم سر آنکه سر برآرم همت ز وجود برتر آرم بر هامهي ره روان نهم پاي تا رخش قدر عنان درآرم بر لاشهي عجز بر نهم رخت در زير نگين مسخر آرم اين دار خلافت پدر را بر کوههي چرخ اخضر آرم وين هودج کبرياي دل را درمصر حقيقت اندر آرم وين تاج دواج يوسفي را خلوت کنم و دمي برآرم بيواسطهي خيال با دوست مانندهي حلقه بر در آرم در حجرهي خاص او فلک را تا نفخهي صور همبر آرم...