با هيچ دوست دست به پيمان نميدهي شاعر : خاقاني کار شکستگان را سامان نميدهي با هيچ دوست دست به پيمان نميدهي آنجا که درد دادي درمان نميدهي آنجا که زخم کردي مرهم نميکني آن را همي که تره دهي نان نميدهي همچون فلک که بر سر خوان قبول ورد چون قرعه بر تو افتد آسان نميدهي آسان همي بري ز حريفان خويش دل پس بوسه از چه معني ارزان نميدهي ارزان ستاني آنچه دهم در بهاي بوس لب را به زنده کردن فرمان نميدهي مژگانت را به کشتن من رخصه دادهاي کز...