تعاطي الکاس من شان الصبوح شاعر : خاقاني فسق بالراح يا ريحان روحي تعاطي الکاس من شان الصبوح بده چون اشک من جام صبوحي ببين همچون لبت خندان رخ صبح ولاتخفي الهوي خوف الفضوح هواک الکاس الذي لاتستفت فيها بناميزد فتوح اندر فتوحي لبت مي در مي است و نوش در نوش فاصفاها قصاصا للجروح جرحت القلب فاسق الراح صرفا کهن شد قولهاي بوالفتوحي سخنها تازه کن خاقاني ايراک