اي صفت زلف تو غارت ايمان ما شاعر : خاقاني عشق جهان سوز تو بر دل ما پادشا اي صفت زلف تو غارت ايمان ما بر سر ميدان توست دست گشاده هوا بر در ايوان توست پاي شکسته خرد صد ستم از روزگار وز دل تو يک جفا صد لطف از کردگار وز لب تو يک سخن وز مژهي تو نکرد هيچ خدنگي خطا از رخ تو کس نداد هيچ نشاني تمام بس که بپيمودهايم عالم خوف و رجا اي تو ز ما بيخبر ما به تمناي تو گه به نظر بشکنيم چشم رقيب تو را گاه بدزديم چشم از تو ز بيم رقيب وصل تو مهر تب...