صبح دمان دوش خضر بر درم آمد به تاب شاعر : خاقاني کرد به آواز نرم صبحک الله خطاب صبح دمان دوش خضر بر درم آمد به تاب هم چو ستاره به صبح خانه گرفت اضطراب از قدمش چون فلک رقص کنان شد زمين يافته پيرانه سر رونق فصل شباب پيک جهان رو چو چرخ، پير جوانوش چو صبح روح مثاله نويس نوح خليفه کتاب علم چهل صبح را مکتبي آراسته شيبت مويش به صبح برف نماي از سداب نکهت و جوشش ز عشق مشک فشان از فقاع عشق ببسته گرو فقر کشيده جناب ديد مرا مست صبح با دلم از هر...