مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند

مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند شاعر : خاقاني بختيان را ز جرس صبح‌دم آوا شنوند مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند هاتفان سحري را ندي اينجا شنوند عارفان نظري را فدي اينجا خواهند باد سرد از سر خوناب سويدا شنوند خاکيان را ز دل گرم روان آتش عشق صبح دم ناله‌ي سگ بين که چه پيدا شنوند همه سگ‌جان و چو سگ ناله کنانند به صبح وز دل خاک همان ناله‌ي قرا شنوند خاک پر سبحه‌ي قرا شود از اشک نياز بانگ گريه ز دل صخره‌ي صما شنوند خاک اگر گريد و نالد چه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند
مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند
مقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند

شاعر : خاقاني

بختيان را ز جرس صبح‌دم آوا شنوندمقصد اينجاست نداي طلب اينجا شنوند
هاتفان سحري را ندي اينجا شنوندعارفان نظري را فدي اينجا خواهند
باد سرد از سر خوناب سويدا شنوندخاکيان را ز دل گرم روان آتش عشق
صبح دم ناله‌ي سگ بين که چه پيدا شنوندهمه سگ‌جان و چو سگ ناله کنانند به صبح
وز دل خاک همان ناله‌ي قرا شنوندخاک پر سبحه‌ي قرا شود از اشک نياز
بانگ گريه ز دل صخره‌ي صما شنوندخاک اگر گريد و نالد چه عجب کاتش را
ناله آن ناله که از سينه‌ي خارا شنوندگريه آن گريه که از ديده‌ي آتش بينند
کوه را ناله‌ي تب لرزه چو دريا شنوندچون بلرزد علم صبح و بنالد دم کوس
کوس گلبام زد ابدال بگو تا شنوندصبح گلفام شد ارواح طلب تا نگرند
کان نفس جز به قيامت نه همانا شنوندهر چه در پرده‌ي شب راز دل عشاق است
کوس شد طوطي غماز کز او واشنوندصبح شد هدهد جاسوس کز او او وا پرسند
چه عجب کز دم مرغ آه دريغا شنوندچون به پاي علم روز، سر شب ببرند
شايد ار تهنيت از کوس مفاجا شنوندکشته شد ديو به پاي علم لشکر حاج
زو چو کرناي سليمان دم عنقا شنوندکوس حاج است که ديو از فزعش گردد کر
که ز يک پرده صد الحانش به عمدا شنونديارب اين کوس چه هاروت فن و زهره نواست
بند آرد نفس صور که فردا شنوندچه کند کوس که امروز قيامت نکند
لحن داود به آهنگ دل آرا شنوندکوس را بين خم ايوان سليمان که در او
بانگ شش دانه‌ي تسبيح ثريا شنوندکوس چون صومعه‌ي‌پير ششم چرخ کز او
زو صرير قلم تير به جوزا شنوندکوس ماند به کمان فلک اما عجب آنک
ناله‌ي زار ز درد دل دروا شنوندکوس را دل ني و دردي نه، چرانالد زار
بانگ آن کوفتن از کعبه به صنعا شنوندکوس چون مار شده حلقه و کو بند سرش
ناله‌ي مرد ز سرکوبه‌ي اعدا شنوندسخت سر کوفته دارندش و او نالد زار
گر ز مه لحن خوش زهره‌ي زهرا شنوندخم کوس است که ما نوذيحجه نمود
تا صداش از حبل‌الرحمه‌ي بطحا شنوندخود فلک خواهد تا چنبر اين کوس شود
پس دم آن خوش تر کز چنبر مينا شنوندگر دم چنبر چو بين که شنودند خوش است
بانگ دق الکوس از گنبد خضرا شنونداز پي حرمت کعبه چه عجب گر پس از اين
بانگ آن قرعه بر اين رقعه‌ي غبرا شنوندمشتري قرعه‌ي توفيق زند بر ره حاج
پاسخ از خلق سمعنا و اطعنا شنوندعرشيان بانگ وللله علي الناس زنند
تا تعال از ملک العرش تعالي شنونداز سر و پاي در آيند سراپا به نياز
برکه برکه همه جا آب مصفا شنوندروضه روضه همه ره باغ منور بينند
بر لب برکه همه جاي تماشا شنوندبر سر روضه همه جاي تنزه شمرند
تا خواص از همه لبيک مثنا شنوندانجم ماه وش آماده‌ي حج آمده‌اند
از پي کسب جزا خواندن اجزا شنوندهمه را نسخه‌ي اجزاي مناسک در دست
عاشقان اين همه از سوره‌ي سودا شنوندنه صحيفه است فلک هفت ده آيت ز برش
تا نه بس دير چو سي پاره مجزا شنوندنه صحيفه که به ده بند يکايک بستند
زهر نوشند و همه بانگ هنيا شنوندخام پوشند و همه اطلس پخته شمرند
کبشان ابر دهد لاف ز سقا شنوندزندگيشان به حق و نام بر ارواح چراست
گم گم گنج سرا پرده‌ي بالا شنوندگنج پرورده‌ي فقرند و کم کم شده ليک
عامه زين رنگ هم آواز تبرا شنوندفقر نيکوست به رنگ ارچه به آواز بد است
رنگ زيباست گر آواز نه زيبا شنوندشبه طاووس شمر فقر که طاوسان را
گر چه رمز رهش از صورت ديبا شنوندسفر کعبه نمودار ره آخرتاست
خاصگان معني و عامان همه اسما شنوندجان معني است باسم صوري داده برون
حجره‌ي خاص جهان داور دارا شنوندکعبه را نام به ميدانگه عام عرفات
نعره‌ي شير دلان در صف هيجا شنوندعابدان نعره برآرند به ميدانگه از آنک
نه چو زنبور کز او شورش و غوغا شنوندعارفان خامش و سر بر سر زانو چو ملخ
کز وفاي تو ز من شکر موفا شنوندساربانا به وفا بر تو که تعجيل نماي
نز قصور من و تقصير تو حاشا شنوندحاش لله اگر امسال ز حج و امانم
من به فيد و ز من آوازه به بطحا شنونددوستان يافته ميقات و شده زي عرفات
که مرا نام نه در دفتر اشيا شنوندهيچ اگر سايه پذيرد منم آن سايه‌ي هيچ
برسانيم بکم زانکه ز من ها شنوندها و ها باشد اگر محمل ما سازي و هم
که مباهات امم زان در والا شنوندبر در کعبه که بيت الله موجودات است
خاصگان بانگ در جنت ماوا شنوندبار عام است و در کعبه گشاده است کز او
بانگ حلقه زدن کعبه‌ي عليا شنوندپس چو رضوان در جنات گشايد ملکان
بانگ پر ملک و زيور حورا شنوندزان کليدي که نبي نزد بني‌شيبه سپرد
ساربان را همه الحان، جرس آسا شنوندچون جرس دار نجيبان ره يثرب سپرند
که خروشيدنش از دخمه‌ي دارا شنونددر فلک صوت جرس زنگل نباشان است
ادخلوها به سلام از حرم آوا شنوندبه سلام آمدگان حرم مصطفوي
امتي امتي از روضه‌ي غرا شنوندالنبي النبي آرند خلايق به زبان
پنج هنگام دوم صور به يک جا شنونداز صرير در او چار ملايک به سه بعد
مرکب داشته را ناله‌ي هرا شنوندبر در مرقد سلطان هدي ز ابلق چرخ
کز صهيلش نفس روح معلا شنوندخود جنيبت به درش داشته بينند براق
ارني گفتنش از هبر تجلا شنوندموسي استاده و گم کرده ز دهشت نعلين
والضحي خواندن خضر از در طاها شنوندبهر وايافتن گم شده نعلين کليم
تاش تحسين ز ملک در صف اعلي شنوندبنده خاقاني و نعت سر بالين رسول
لاف دريا ز دم عنبر سارا شنوندفخر من بنده ز خاک در احمد بينند
بانگ کوس ملکي به که به صحرا شنوندنعت صدر نبوي که به غربت گويم
چون کرم مرد ز من بانگ معزا شنوندنکنم مدح که من مرثيه گوي کرمم
که ز عازر صفت شکر مسيحا شنوندزنده کردم سخن ار شاکر من شد چه عجب
ناقداني که اداي سخن ما شنوندشايد ار لب به حديث قدما نگشايند
که دم آتش طور از يد بيضا شنوندآب هر آهن و سنگ ار بشود نيست عجب
تا ز من شير دلان نکته‌ي عذرا شنوندشاعران حيض حسد يافته چون خرگوشند
نور بي‌صرفه دهد وه‌وه عوا شنوندخصم سگ دل ز حسد نالد چون جبهت ماه
گر چنين معجزه بينند سران يا شنونداز سر خامه کنم معجزه انشا، به خداي
بارک الله همه بر صاحب انشا شنوندراويان کيت انشاي من انشاد کنند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.