آمد بهار و بخت که عشرت فزا شود شاعر : خاقاني از هر طرف هزار گل فتح وا شود آمد بهار و بخت که عشرت فزا شود چون بهر شاه تخت مرصع بنا شود گلشن شود نشيمن سلطان نوبهار شد جمع تا نشيمن بحر سخا شود کان زر و جواهر بحر در و گهر گلزار تخت شه که بر آب بقا شود برگش زمرد است و گلش لعل آبدار لعلي به صد هزار بدخشان بها شود توران سزد به پادشهي کز سر پري در باغ تخت غنچهي ياقوت وا شود شد وقت کز نسيم قدوم بهار ملک کامسال تازه از پي هم فتحها شود عيد...