زلف ليلي صفتت دام دل مجنونست شاعر : خواجوي کرماني عقل بر دانهي خال سيهت مفتونست زلف ليلي صفتت دام دل مجنونست مردم چشم من از لعل و گهر قارونست تا خيال لب و دندان تو در چشم منست در ناسفته که در جوف صدف مکنونست پيش للي سرشکم ز حيا آب شود کانکه نظارهي ليلي نکند مجنونست عاقل آنست که منکر نشود مجنون را گر چه در اصل طبيعت چو ببيني خونست خون شد از رشک خطت نافهي آهوي ختا زانکه حسن تو ز ادراک خرد بيرونست عقل را کنه جمالت متصور نشود مستي ما...