ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست

ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست شاعر : خواجوي کرماني که هر تار از سر زلفش تتاريست ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست ولي هر چين ز شامش زنگباريست ز شامش صد شکن بر زنگبارست کنارم روز و شب دريا کناريست از آن دردانه تا من بر کنارم قدح نوشيدنم امشب خماريست مروساقي که بي آن لعل ميگون برو زو در گذر کو خاکساريست کسي کز خاک کوي دوست ببريد پريشانم که بس آشفته کاريست رسن بازي کنم با سنبلت ليک ز ريحان خطت گوئي غباريست قوي جعدت پريشانست و درتاب به چشمش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست
ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست
ز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست

شاعر : خواجوي کرماني

که هر تار از سر زلفش تتاريستز زلفش نافه‌ي تاتار تاريست
ولي هر چين ز شامش زنگباريستز شامش صد شکن بر زنگبارست
کنارم روز و شب دريا کناريستاز آن دردانه تا من بر کنارم
قدح نوشيدنم امشب خماريستمروساقي که بي آن لعل ميگون
برو زو در گذر کو خاکساريستکسي کز خاک کوي دوست ببريد
پريشانم که بس آشفته کاريسترسن بازي کنم با سنبلت ليک
ز ريحان خطت گوئي غباريستقوي جعدت پريشانست و درتاب
به چشمش هر گلي مانند خاريستهرآنکو برک گلبرک تو دارد
يقين ميدان که بازش خار خاريستگهي کز خاک خواجو بردمد خار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط