دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد

دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد شاعر : خواجوي کرماني مهره حاصل نکند هر که ز مار انديشد دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد نخورد باده هرآنکو ز خمار انديشد در نيارد بکف آنکس که ز دريا ترسد نقش ديوار بود کو ز نگار انديشد هر کرا نقش نگارنده مصور گردد ياري آنست که يار از غم يار انديشد تو چه ياري که نداري غم و انديشه‌ي يار من بيچاره که ام چاره‌ي کار انديشد در چنين وقت که از دست برون شد کارم اين خيالست که ديگر ز ديار انديشد هر که سر در عقب يار...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد
دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد
دامن گل نبرد هر که ز خار انديشد

شاعر : خواجوي کرماني

مهره حاصل نکند هر که ز مار انديشددامن گل نبرد هر که ز خار انديشد
نخورد باده هرآنکو ز خمار انديشددر نيارد بکف آنکس که ز دريا ترسد
نقش ديوار بود کو ز نگار انديشدهر کرا نقش نگارنده مصور گردد
ياري آنست که يار از غم يار انديشدتو چه ياري که نداري غم و انديشه‌ي يار
من بيچاره که ام چاره‌ي کار انديشددر چنين وقت که از دست برون شد کارم
اين خيالست که ديگر ز ديار انديشدهر که سر در عقب يار سفرکرده نهاد
بار خاطر طلبد هر که ز بار انديشددر چنين باديه کانديشه‌ي سرنتوان کرد
تو مپندار که از ناله‌ي زار انديشدآنکه شد بيخبر از زمزمه‌ي نغمه‌ي زير
گل صد برگ کي از بانگ هزار انديشدگرتو صد سال کني ناله و زاري خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط