خيمهي نوروز بر صحرا زدند شاعر : خواجوي کرماني چارطاق لعل بر خضرا زدند خيمهي نوروز بر صحرا زدند کرسي از ياقوت برمينا زدند لاله را بنگر که گوئي عرشيان آل زر بر رقعهي خارا زدند کارداران بهار از زرد گل خرگه گلريز بر صحرا زدند از حرم طارم نشينان چمن خندهها بر چشمهاي ما زدند گوشههاي باغ از آب چشم ابر عندليبان پردهي عنقا زدند مطربان با مرغ همدستان شدند غلغل اندر طارم اعلي زدند در هواي مجلس جمشيد عهد قدسيان در عالم بالا زدند ...