باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي

باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي شاعر : خواجوي کرماني شربت کوثر ترا و جنت اعلي باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي مهر نگارين گزين نه ملکت کسري صحبت شيرين طلب نه حشمت خسرو طفل بود در هواي صورت ماني ديو بود طالب نگين سليمان خيز که ما کرده‌ايم توبه ز تقوي چند کني دعوتم بتقوي و توبه رشته‌ي جان در طناب خيمه‌ي ليلي از سرمستي کشيده‌ايم چو مجنون راست چو ثعبان نهاده در کف موسي زلف کژش بين فتاده بر رخ زيبا صورت خوبش مگر بديده معني عقل تصور نمي‌کند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي
باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي
باده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي

شاعر : خواجوي کرماني

شربت کوثر ترا و جنت اعليباده‌ي گلگون مرا و طلعت سلمي
مهر نگارين گزين نه ملکت کسريصحبت شيرين طلب نه حشمت خسرو
طفل بود در هواي صورت مانيديو بود طالب نگين سليمان
خيز که ما کرده‌ايم توبه ز تقويچند کني دعوتم بتقوي و توبه
رشته‌ي جان در طناب خيمه‌ي ليلياز سرمستي کشيده‌ايم چو مجنون
راست چو ثعبان نهاده در کف موسيزلف کژش بين فتاده بر رخ زيبا
صورت خوبش مگر بديده معنيعقل تصور نمي‌کند که توان ديد
ديده ز رويش فروغ نور تجليموسي جان بر فراز طور محبت
باغ بهشتست يا منازل سلميبوي عبيرست يا نسيم بهاران
با لب لعلت حکايت دم عيسيياد بود چون تو در محاوره آئي
دست گدايان کجا رسد بتمنيراه ندارد بکوي وصل تو خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط