اين چه بويست اي صبا از مرغزار آوردهئي اين چه بويست اي صبا از مرغزار آوردهئيشاعر : خواجوي کرماني مرحبا کارام جان مرغ زار آوردهئياين چه بويست اي صبا از مرغزار آوردهئينکتهي از روضهي دارالقرار آوردهئيبهر جان بيقرار آدم خاکي نهادتا ز طرف بوستان بوي بهار آوردهئيوقت خوش بادت که وقت دوستان خوش کردهئيکز وصالش شاخ شادي را ببار آوردهئيسرو ما را چون کشيدي در بر آخر راست گويچون حديثي از لب ميگون يار آوردهئيعقل را از بوي مي مست و خراب افکندهئيوز معاني اين همه مشک تتار آوردهئييک نفس تار سر زلفش ز هم بگشودهئيجان فدا بادت که جامي خوشگوار آوردهئيدر چنين وقتي که خواجو در خمار افتاده است