هر چه در روي تو گويند به زيبايي هست شاعر : سعدي وان چه در چشم تو از شوخي و رعنايي هست هر چه در روي تو گويند به زيبايي هست قامتي نيست که چون تو به دلارايي هست سروها ديدم در باغ و تأمل کردم نتوان گفت که طوطي به شکرخايي هست اي که مانند تو بلبل به سخنداني نيست خبر از مشغله بلبل سودايي هست نه تو را از من مسکين نه گل خندان را صبر نيکست کسي را که توانايي هست راست گفتي که فرج يابي اگر صبر کني دوستي نيست در آن دل که شکيبايي هست هرگز از دوست شنيدي...