گر کسي را حسد آيد که تو را مينگرم شاعر : سيف فرغاني من نه در روي تو، در صنع خدا مينگرم گر کسي را حسد آيد که تو را مينگرم روشن است اين که به چشم تو، تو را مينگرم من از آن توام و هر چه مرا هست توراست من اگر هست و اگر نيست روا، مينگرم خصم گويد که روا نيست نظر در رويش دردمندم، نه عجب گر به دوا مينگرم تشنهام، نيست شگفت ار طلبم آب حيوة من در آن آينه از بهر صفا مينگرم نور حسنيست در آن روي، بدان ملتفتم من دگر باره در آن روي چرا مينگرم...