عراقي بار ديگر توبه بشکست

عراقي بار ديگر توبه بشکست شاعر : فخرالدين عراقي ز جام عشق شد شيدا و سرمست عراقي بار ديگر توبه بشکست خراب چشم خوبان است پيوست پريشان سر زلف بتان شد گرفته زلف يار و رفته از دست چه خوش باشد خرابي در خرابات اگر ديوانه‌اي زنجير بگسست ز سوداي پريرويان عجب نيست چو ماهي ناگهان افتد در شست به گرد زلف مهرويان همي گشت ز خود فارغ شد و از جمله وارست به پيران سر، دل و دين داد بر باد به بوي جرعه‌اي زنار بربست سحرگه از سر سجاده برخاست که دل...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عراقي بار ديگر توبه بشکست
عراقي بار ديگر توبه بشکست
عراقي بار ديگر توبه بشکست

شاعر : فخرالدين عراقي

ز جام عشق شد شيدا و سرمستعراقي بار ديگر توبه بشکست
خراب چشم خوبان است پيوستپريشان سر زلف بتان شد
گرفته زلف يار و رفته از دستچه خوش باشد خرابي در خرابات
اگر ديوانه‌اي زنجير بگسستز سوداي پريرويان عجب نيست
چو ماهي ناگهان افتد در شستبه گرد زلف مهرويان همي گشت
ز خود فارغ شد و از جمله وارستبه پيران سر، دل و دين داد بر باد
به بوي جرعه‌اي زنار بربستسحرگه از سر سجاده برخاست
که دل را در سر زلف بتان بستز بند نام و ننگ آنگه شد آزاد
قلندوار در ميخانه بنشستبيفشاند آستين بر هردو عالم
عراقي توبه‌ي سي‌ساله بشکستلب ساقي صلاي بوسه در داد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط