صبا وقت سحر، گويي، ز کوي يار ميآيد شاعر : فخرالدين عراقي که بوي او شفاي جان هر بيمار ميآيد صبا وقت سحر، گويي، ز کوي يار ميآيد که آواز خوش بلبل ز هر سو زار ميآيد نسيم او مگر در باغ جلوه ميدهد گل را که از باغ و گل و گلزار بوي يار ميآيد مگر از زلف دلدارم صبا بويي به باغ آورد که از گلزار در چشمم رخ دلدار ميآيد از آن چون بلبل بيدل ز رنگ و بوي گل شادم مرا باري نظر دايم بر آن رخسار ميآيد گر آيد در نظر کس را بجز رخسار او رويي مگر آبي که...