شمع رويت ختم زيبايي بس است

شمع رويت ختم زيبايي بس است شاعر : عطار عالمي پروانه سودايي بس است شمع رويت ختم زيبايي بس است گر سوي من چشم بگشايي بس است چشم بر روي تو دارم از جهان گر سر موييم بنمايي بس است گرچه رويت کس سر مويي نديد درد بر دردم گر افزايي بس است من نمي‌دارم ز تو درمان طمع مونس جانم به تنهايي بس است تا قيامت ذره‌اي اندوه تو زاد راهم ناتوانايي بس است گر توانايي ندارم در رهت عافيت چکنم که رسوايي بس است گر ز عشقت عافيت مي‌پرسدم از توام اي رند هرجايي...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شمع رويت ختم زيبايي بس است
شمع رويت ختم زيبايي بس است
شمع رويت ختم زيبايي بس است

شاعر : عطار

عالمي پروانه سودايي بس استشمع رويت ختم زيبايي بس است
گر سوي من چشم بگشايي بس استچشم بر روي تو دارم از جهان
گر سر موييم بنمايي بس استگرچه رويت کس سر مويي نديد
درد بر دردم گر افزايي بس استمن نمي‌دارم ز تو درمان طمع
مونس جانم به تنهايي بس استتا قيامت ذره‌اي اندوه تو
زاد راهم ناتوانايي بس استگر توانايي ندارم در رهت
عافيت چکنم که رسوايي بس استگر ز عشقت عافيت مي‌پرسدم
از توام اي رند هرجايي بس استدوش عشقش تاختن آورد و گفت
نقد جان در باز قرائي بس استدر قلندر چند قرائي کني
گر مسلماني ز ترسايي بس استهست زنار نفاقت چار کرد
چون بسي گفتي ز گويايي بس استختم کن اسرار گفتن اي فريد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط