آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر

آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر شاعر : عطار زير و زبر شدم ز تو، چيست صواب اي پسر آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر زير و زبر چه مي‌کني، زلف بتاب اي پسر چون من خسته دل ز تو، زير و زبر بمانده‌ام ساخته‌ام ز خون دل، چره خضاب اي پسر تا که بديد چشم من، چهره‌ي جانفزاي تو جام بيا و درفکن، باده‌ي ناب اي پسر جان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو زانکه به جان همي رسد، جام شراب اي پسر آب حيات جان من، جام شراب مي‌دهد ما همه در خرابه‌اي، مست و خراب اي پسر...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر
آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر
آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر

شاعر : عطار

زير و زبر شدم ز تو، چيست صواب اي پسرآتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر
زير و زبر چه مي‌کني، زلف بتاب اي پسرچون من خسته دل ز تو، زير و زبر بمانده‌ام
ساخته‌ام ز خون دل، چره خضاب اي پسرتا که بديد چشم من، چهره‌ي جانفزاي تو
جام بيا و درفکن، باده‌ي ناب اي پسرجان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو
زانکه به جان همي رسد، جام شراب اي پسرآب حيات جان من، جام شراب مي‌دهد
ما همه در خرابه‌اي، مست و خراب اي پسرچند غم جهان خوري، چيست جهان، خرابه‌اي
خيز و بمال اندکي، گوش رباب اي پسرهين که نشست آسمان، در پي گوشمال تو
زان دو لب شکرفشان، هين بشتاب اي پسرنقل چه مي‌کنيم ما، قند لب تو نقل بس
برفکن از رخ چو مه، خيز نقاب اي پسرشمع چه مي‌کنيم ما، نور رخ تو شمع بس
غفلت ماست خواب ما، چند ز خواب اي پسرنرگس نيم خواب را، باز کن و شراب خور
مفتي اين سخن تويي، چيست جواب اي پسرزان دو لب تو يک شکر، بنده سال مي‌کند
با من دلشده مرا، خر به خلاب اي پسرگرچه تو آفتاب را، رخ بنهاده‌اي به رخ
آب شود ز رشک او، در خوشاب اي پسروصف تو گر فريد را، ورد زبان همي شود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط