آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر شاعر : عطار زير و زبر شدم ز تو، چيست صواب اي پسر آتش عشق تو دلم، کرد کباب اي پسر زير و زبر چه ميکني، زلف بتاب اي پسر چون من خسته دل ز تو، زير و زبر بماندهام ساختهام ز خون دل، چره خضاب اي پسر تا که بديد چشم من، چهرهي جانفزاي تو جام بيا و درفکن، بادهي ناب اي پسر جان من از جهان غم، سوخته شد به جان تو زانکه به جان همي رسد، جام شراب اي پسر آب حيات جان من، جام شراب ميدهد ما همه در خرابهاي، مست و خراب اي پسر...