تو بلندي عظيم و من پستم شاعر : عطار چکنم تا به تو رسد دستم تو بلندي عظيم و من پستم نرسم بر چنان که خود هستم تا که سر زير پاي تو ننهم آن ز من بود رخت بربستم تا چنين هستيي حجابم بود لاجرم يا نه نيست يا هستم چون ز هستي خويش نيست شدم اشتياق تو هست پيوستم گرچه وصل تو نيست يک نفسم در دو عالم به هرچه پيوستم خود تو داني کز اشتياق تو بود من ز غيرت ز پاي ننشستم دوش عشقت درآمد از در دل تا ز جام جمت کني مستم گفت بنشين و جام و جم در ده...