اي بلبل خوشنوا فغان کن

اي بلبل خوشنوا فغان کن شاعر : عطار عيد است نواي عاشقان کن اي بلبل خوشنوا فغان کن ترک دل و برگ بوستان کن چون سبزه ز خاک سر برآورد وز برگ بنفشه سايبان کن بالشت ز سنبل و سمن ساز سرخوش شو و دست در ميان کن چون لاله ز سر کله بينداز وز هر ورقي گلي نشان کن بردار سفينه‌ي غزل را در گوش حريف نکته‌دان کن صد گوهر معني ار تواني در مجلس عاشقان روان کن وان دم که رسي به شعر عطار بي خود ز خوديم و از خداييم ما صوفي صفه‌ي صفاييم ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي بلبل خوشنوا فغان کن
اي بلبل خوشنوا فغان کن
اي بلبل خوشنوا فغان کن

شاعر : عطار

عيد است نواي عاشقان کناي بلبل خوشنوا فغان کن
ترک دل و برگ بوستان کنچون سبزه ز خاک سر برآورد
وز برگ بنفشه سايبان کنبالشت ز سنبل و سمن ساز
سرخوش شو و دست در ميان کنچون لاله ز سر کله بينداز
وز هر ورقي گلي نشان کنبردار سفينه‌ي غزل را
در گوش حريف نکته‌دان کنصد گوهر معني ار تواني
در مجلس عاشقان روان کنوان دم که رسي به شعر عطار
بي خود ز خوديم و از خداييمما صوفي صفه‌ي صفاييم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط