چرا بعضي بچهها خجالتي ميشوند؟
نويسنده:دکتر علي ملائکه
گرچه خجالت در دوران کودکي شايع است، اما بسياري از والدين را نگران ميکند. برخي از کودکان به علت تجربههاي سخت زندگي خجالتي ميشوند، اما اغلب کودکان خجالتي با اين صفت متولد ميشوند. براي برخي از کودکان، موقعيتها و تعاملهاي اجتماعي ترساننده است و هنگامي که اين کودکان در تماس با کودکان جديد قرار ميگيرند، احساس راحتي نميکنند. گرچه اقليتي از اين کودکان ممکن است دچار مشکل عاطفي باشند، اغلب اين کودکان بهطور طبيعي انزواجو هستند و در خو گرفتن نسبت به موقعيتهاي جديد به کندي عمل ميکنند.
اغلب کودکان خجالتي پس از اينکه دوره ابتدايي تطبيق يافتن با موقعيت جديد را طي ميکنند، ميتوانند رابطه برقرار کنند و در يک موقعيت اجتماعي عمل کنند. اما اگر پس از اين دوره آشنايي تدريجي اوليه، باز هم کودک در ايجاد و حفظ رابطه دچار اشکال بود، بايد توجه بيشتري به او کرد. نهايتا بسياري (و شايد اغلب) کودکاني که خجالتي هستند، ميآموزند که بر اين گرايششان غلبه کنند.کودکان طرد شده
اغلب کودکان ميخواهند دوست پيدا کنند، اما برخي از آنها در يادگيري چگونه دوست پيدا کردن کند هستند. برخي از کودکان ممکن است به دنبال رفاقت با کودکان ديگر باشند، اما ممکن است از يک گروه کودکان يا گروهي ديگر طرد شوند که ممکن است به علل مختلفي از جمله نوع لباس پوشيدن، چاقي و بهداشت شخصي باشد. کودکان اغلب در صورتي که رفتار تهاجمي يا آشوبگرانه نشان دهند، به وسيله همسالانشان طرد ميشوند.
همچنين برخي از کودکان ممکن است به حاشيه رانده شوند، بدون اينکه خودشان متوجه باشند. اين کودکان فراموششده اغلب اوقاتشان را به تنهايي ميگذرانند. اين کودکان اغلب به پرخاشگري و آشوبگري تمايل دارند و نسبت به حاشيه رانده شدن بسيار حساسيت نشان ميدهند. آنها ممکن است به قلدري و قانونشکني روي بياروند، يا اينکه آنقدر به خودشان نامطمئن باشند که موجب طرد شدن به وسيله ديگران شوند. برخي از اين کودکان ممکن است به اختلال کمتوجهي بيشفعالي (ADHD) مبتلا باشند.کودکان رهاشده
در مقابل، کودکان رهاشده بهطور آشکار طرد نميشوند يا به حاشيه رانده نميشوند، اما اغلب صرفا به امان خدا رها ميشوند، فراموش ميشوند، در گروههاي کودکان پذيرفته نميشوند و آخرين نفري هستند که براي يک تيم برداشته ميشوند. اين کودکان ممکن است تنها و انزواجو شناخته شوند، اما ممکن است منفعل باشند و از انزوايشان ناراحت باشند. برخي ديگر از اين کودکان ممکن است واقعا ترجيح دهند که تنها باشند. اين گروه ممکن است به وسيله ديگر کودکان مورد احترام و تحسين باشند، اما به سادگي در انجام فعاليتهاي انفرادي يا گذراندن وقت با والدين، خواهر و برادر، ساير بزرگسالان يا حتي حيوانات خانگي احساس راحتي بيشتري ميکنند.
والدين چهکار ميتوانند بکنند؟
رابطه موفق با همسالان به داشتن مهارتهاي گوناگون و شيوههاي خاص تعامل با ديگران نياز دارد. والدين بايد اين مهارتها را به کودکانشان بياموزند و به آنها کمک کنند که بر آنها مسلط شوند و خودشان الگوي کودکان باشند.
منبع:www.salamat.com
اغلب کودکان خجالتي پس از اينکه دوره ابتدايي تطبيق يافتن با موقعيت جديد را طي ميکنند، ميتوانند رابطه برقرار کنند و در يک موقعيت اجتماعي عمل کنند. اما اگر پس از اين دوره آشنايي تدريجي اوليه، باز هم کودک در ايجاد و حفظ رابطه دچار اشکال بود، بايد توجه بيشتري به او کرد. نهايتا بسياري (و شايد اغلب) کودکاني که خجالتي هستند، ميآموزند که بر اين گرايششان غلبه کنند.کودکان طرد شده
اغلب کودکان ميخواهند دوست پيدا کنند، اما برخي از آنها در يادگيري چگونه دوست پيدا کردن کند هستند. برخي از کودکان ممکن است به دنبال رفاقت با کودکان ديگر باشند، اما ممکن است از يک گروه کودکان يا گروهي ديگر طرد شوند که ممکن است به علل مختلفي از جمله نوع لباس پوشيدن، چاقي و بهداشت شخصي باشد. کودکان اغلب در صورتي که رفتار تهاجمي يا آشوبگرانه نشان دهند، به وسيله همسالانشان طرد ميشوند.
همچنين برخي از کودکان ممکن است به حاشيه رانده شوند، بدون اينکه خودشان متوجه باشند. اين کودکان فراموششده اغلب اوقاتشان را به تنهايي ميگذرانند. اين کودکان اغلب به پرخاشگري و آشوبگري تمايل دارند و نسبت به حاشيه رانده شدن بسيار حساسيت نشان ميدهند. آنها ممکن است به قلدري و قانونشکني روي بياروند، يا اينکه آنقدر به خودشان نامطمئن باشند که موجب طرد شدن به وسيله ديگران شوند. برخي از اين کودکان ممکن است به اختلال کمتوجهي بيشفعالي (ADHD) مبتلا باشند.کودکان رهاشده
در مقابل، کودکان رهاشده بهطور آشکار طرد نميشوند يا به حاشيه رانده نميشوند، اما اغلب صرفا به امان خدا رها ميشوند، فراموش ميشوند، در گروههاي کودکان پذيرفته نميشوند و آخرين نفري هستند که براي يک تيم برداشته ميشوند. اين کودکان ممکن است تنها و انزواجو شناخته شوند، اما ممکن است منفعل باشند و از انزوايشان ناراحت باشند. برخي ديگر از اين کودکان ممکن است واقعا ترجيح دهند که تنها باشند. اين گروه ممکن است به وسيله ديگر کودکان مورد احترام و تحسين باشند، اما به سادگي در انجام فعاليتهاي انفرادي يا گذراندن وقت با والدين، خواهر و برادر، ساير بزرگسالان يا حتي حيوانات خانگي احساس راحتي بيشتري ميکنند.
والدين چهکار ميتوانند بکنند؟
رابطه موفق با همسالان به داشتن مهارتهاي گوناگون و شيوههاي خاص تعامل با ديگران نياز دارد. والدين بايد اين مهارتها را به کودکانشان بياموزند و به آنها کمک کنند که بر آنها مسلط شوند و خودشان الگوي کودکان باشند.
منبع:www.salamat.com
/ج