ازدواج هوشيارانه؛ زندگي عاشقانه

ازدواج هوشيارانه يا آگاهانه، ازدواجي است که موجب رشد رواني و معنوي مي شود و با هوشيار شدن ذهن ناهوشيار به وجود مي آيد. در امنيت بودن، شفا يافتن و کامل شدن زماني که شما به هوشياري مي رسيد، چه تفاوتي در...
چهارشنبه، 4 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ازدواج هوشيارانه؛ زندگي عاشقانه

 ازدواج هوشيارانه؛ زندگي عاشقانه
ازدواج هوشيارانه؛ زندگي عاشقانه


 





 
براي ورود به اين بحث در زير نمونه اي از يک تعامل ميان زن و شوهر و اينکه چگونه در يک ازدواج ناهوشيارانه، رابطه عاشقانه ويژه اي که بر آن حاکم است با دليل و منطق تعديل مي شود، بيان مي گردد. در نظرتان مجسم کنيد که شما با روحيه اي بشاش مشغول خوردن صبحانه هستيد که ناگهان همسرتان از شما به خاطر سوختن نان انتقاد مي کند! حافظه هميشگي شما به ناگهان تحريک شده و به دنبال ستيز با فرار از اين ماجراست. براي شما مهم نيست کسي که شما را مورد انتقاد قرار داده همسرتان است! مهم اين است که کسي شما را مورد حمله قرار داده. اگر در مقابل واکنش خود به خودي مغزتان مقاومت نکنيد، فوراً سرزنش همسرتان را با يک حمله کوبنده متقابل پاسخ خواهيد داد. خوب درست است که من نان را سوزاندم، ولي يادت باشد که تو هم ديروز شربت را ريختي و يا ممکن است براي آنکه برخوردي پيش نيايد، اتاق را ترک يا خود را سرگرم خواندن روزنامه کنيد. براساس واکنشي که نشان مي دهيد، همسرتان احساس مي کند مورد حمله يا بي مهري قرار گرفته و به احتمال زياد دوباره شروع به انتقاد شديد مي کند. يک رويکرد اين است که شما جمله همسرتان را با ضرباهنگي نه تند و نه خيلي آرام تکرار و تاييد کنيد. براي نمونه، ممکن است چيزي شبيه اين را بگوييد: اين طور که معلوم است از اينکه من نان ها را دوباره سوزاندم عصباني شدي» همسرتان ممکن است پاسخ دهد:«بله من عصباني ام، من از اين همه به هدر رفتن غذا در اين خانه خسته شدم، دفعه بعد بيشتر دقت کن!»شما نيز مي گوييد:«بله توحق داري!غذا در اين خانه هدر مي رود! من بايد بعد از اين بيشتر مراقب باشم.» همسرتان با خلع سلاح شدن شما را از طريق آهنگ منطقي صدا و توانايي تان براي پيدا کردن راه حل جايگزين، احتمالاً آرام مي گيرد و نرم تر مي شود. اين رويکرد را عنوان کرديم تا بتوانم به مقوله اصلي بحث که همانا ازدواج از روي آگاهي و هوشياري است، برسم. در ادامه بحث در اين باره بيشتر سخن خواهيم گفت.

تعريف ازدواج هوشيارانه
 

ازدواج هوشيارانه يا آگاهانه، ازدواجي است که موجب رشد رواني و معنوي مي شود و با هوشيار شدن ذهن ناهوشيار به وجود مي آيد. در امنيت بودن، شفا يافتن و کامل شدن زماني که شما به هوشياري مي رسيد، چه تفاوتي در شما ايجاد مي کند؟
در ادامه به اين پرسش پاسخ خواهيم داد. اما 10نشانه طلايي براي ازدواج عبارتند از

نشانه هاي ازدواج هوشيارانه
 

1ـ شما متوجه مي شويد که رابطه عاشقانه تان دليل و مقصدي نهايي دارد: شفا بخشي زخم هاي دوران کودکي.
پس به جاي انديشه و تفکر کامل روي آرزوها و نيازهاي سطحي ياد مي گيريد مشکلات حل نشده دوران کودکي را که در پس مسائل نهفته است، کشف کنيد. وقتي به ازدواج با ديد اشعه ايکس نگاه مي کنيد، تعامل هاي روزانه شما معناي بيشتر و جنبه هاي معما آميز رابطه زناشويي براي تان معنا و مفهوم ديگري پيدا مي کند و احساس مي کنيد روي پديده ها تسلط داريد.
2ـ تصوير واقع بينانه تري از همسر خود خلق مي کنيد! شما در لحظه هاي اوليه ملاقات، به علت تحريکات مغز شروع به مرتبط ساختن عشق با مراقبان اوليه خود کرده، بعدها ويژگي هاي منفي خود را به همسرتان فرافکن کرديد و به تدريج واقعيت ذاتي همسر خود را محو ساختيد!وقتي در جهت ديگر ازدواج هوشيارانه حرکت مي کنيد، به تدريج اين توهمات را رها کرده و شروع به ديدن حقيقت ذات همسر خود مي کنيد. شما همسرتان را نه به صورت نجات بخش، بلکه به صورت انسان زخم ديده ديگري که براي شفا بخشي تلاش مي کند، مي بينيد!
3ـ نيازها و آرزوهاي خود را با همسرتان در ميان مي گذاريد. در ازدواج ناهوشيارانه، شما به باور دوران کودکي مي چسبيد و همسرتان بايد نيازهاي شما را حدس بزند. در ازدواج هوشيارانه، شما اين حقيقت را مي پذيريد که براي درک يکديگر راهکارهاي ارتباطي را گسترش دهيد
4ـ در ازدواج هوشيارانه، در برخوردهاي متقابل از روي فکر و تأمل عمل مي کنيد؛ اما در ازدواج ناهوشيارانه بدون فکر واکنش نشان مي دهيد!
اجازه مي دهيد واکنش هاي اوليه، رفتار شما را تحت تسلط در آورد. در ازدواج هوشيارانه خود را آموزش مي دهيد تا رفتار سازنده بيشتري داشته باشيد.
5ـ يادمي گيريد به نيازها و خواسته هاي همسرتان به اندازه نيازهاي خود احترام بگذاريد. در يک ازدواج ناآگاهانه تصور شما اين است که همسرتان بايد همه نيازهاي تان را درک و برآورده سازد؛ اما در ازدواج آگاهانه ايده و مرام عشق به خود را رها کرده و انرژي بيشتر را صرف نيازهاي همسرتان مي کنيد.
6ـ بخش تاريک شخصيت خود را در آغوش بگيريد. در ازدواج آگاهانه اين حقيقت صميمانه را مي پذيريد که شما هم مثل همه انسان ها، ويژگي هاي منفي داريد. زماني که مسؤوليت بخش تاريک طبيعت خود را پذيرفتيد، ديگر در صدد برنمي آييد ويژگي هاي منفي خود را روي همسرتان فرافکن کنيد و اين محيط خالي از دشمني ايجاد مي کند.
7ـ شگردهاي جديدي براي ارضاي نيازها و خواسته هاي اوليه خود به کار بريد. در دوران جنگ برسر قدرت ، شما با تملق يا با نشان دادن خشم يا مقصر شمردن سعي مي کنيد وي را وادار کنيد نيازهاي تان را برآورده سازد! اما وقتي فراسوي اين مرحله حرکت مي کنيد، متوجه مي شويد که همسرتان مي تواند منبع کمک وسوددهي باشد. در صورتي که شگردهاي خود محکومي را رها مي سازيد .
8ـ در درون خود به دنبال قدرت و توانايي هايي مي گرديد که فاقد آن هستيد! يکي از دلايلي که جذب همسرتان شديد، اين بود که او قوت و توانايي هايي داشت که شما فاقد آن بوديد. بنابراين در کنار همسر بودن به شما احساس تماميت و کمال کاذب مي داد. در ازدواج آگاهانه متوجه مي شويد تنها راهي که مي توانيد احساس وحدت و يگانگي کنيد، اين است که ويژگي هاي پنهان دروني خود را رشد دهيد.
9ـ شما مشکلات داشتن يک ازدواج خوب را قبول مي کنيد. در ازدواج ناآگاهانه، براين باوريد که راه يک ازدواج خوب، انتخاب همسر درست و مناسب است؛ اما در ازدواج هوشيارانه قبول مي کنيد که بايد همسر درستي باشيد. با نگاه واقع بينانه تر به روابط عاشقانه متوجه مي شويد يک ازدواج خوب نياز به تعهد، نظم، انضباط، شهامت، شجاعت، رشد و تغيير دارد و اينکه ازدواج کار سختي است
10ـ بيش از گذشته از اشتياق خود براي به کمال رسيدن، دوست داشتني بودن و با عالم خلقت يکي شدن آگاه مي شويد و به عنوان بخشي از طبيعت خدادادي اين توانايي را داريد که بدون قيد و شرط، وحدت و يگانگي را با دنياي اطراف خود تجربه کنيد. شرايط اجتماعي و محروم بودن از تربيت صحيح سبب شده اين کيفيت ها را از دست بدهيد. اجازه دهيد تا نگاه دقيق تري به اين 10مورد بيندازيم . نياز به قبول مشکلات داشتن يک ازدواج خوب مهم است؛ چون هر يک از 9عقيده ديگر فايده بخش نخواهد بود، مگر اينکه شما به رشد، تغيير و پيشرفت تمايل داشته باشيد.

توضيح روانشناس
 

در پايان لازم است توضيحي درباره واژه «فرافکن» که در متن به کار رفته داده شود. يکي از مکانيسم هاي دفاعي رواني که معمولاً همه ما انسان ها به نوعي از آنها در زندگي شخصي و روزمره خود بهره مي بريم، مکانيسمي است تحت عنوان «برون فکني يا فرافکني»! به عبارت ديگر همه ما آرزوها و تمايلات و خصايص فردي و نقاط ضعف مربوط به خود را داريم که گاهي وجود آنها برايمان ناراحت کننده است! قبول آنها نيز خالي از اشکال نيست و مايل به داشتن آنها نيستيم و مي کوشيم تمايلات ناپسند خود را به ديگران نسبت دهيم و خود را عاري از عيب ها و نقص ها سازيم. به اين عمل در روانشناسي «فرافکني» يا برون فکني گفته مي شود.
منبع:دنياي زنان 63




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط