رزمندگان مقاومت، فرزندان واقعي القسام

خانم دکتر ابتهال محمد القسام نوه شهيد شيخ عزالدين القسّام در شهر بنين از توابع شهرستان عکار در شمال لبنان زندگي مي کند. او مي گويد همانگونه که پدربزرگم براي مبارزه با استعمارگران انگليسي و فرانسوي سرزمين هاي خاور ميانه را در نورديد. من نيز فلسطين و سوريه و لبنان را دوست دارم. ابتهال القسام در رشته علوم آزمايشگاهي از يکي از
دوشنبه، 30 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رزمندگان مقاومت، فرزندان واقعي القسام

رزمندگان مقاومت، فرزندان واقعي القسام
رزمندگان مقاومت، فرزندان واقعي القسام


 






 

نگاهي به زندگي بازماندگان شهيد القسام در گفت و گو با دکتر ابتهال القسام، نوه شهيد عزالدين القسام
درآمد
 

خانم دکتر ابتهال محمد القسام نوه شهيد شيخ عزالدين القسّام در شهر بنين از توابع شهرستان عکار در شمال لبنان زندگي مي کند. او مي گويد همانگونه که پدربزرگم براي مبارزه با استعمارگران انگليسي و فرانسوي سرزمين هاي خاور ميانه را در نورديد. من نيز فلسطين و سوريه و لبنان را دوست دارم. ابتهال القسام در رشته علوم آزمايشگاهي از يکي از دانشگاه هاي ليبي فارغ التحصيل شده و در حال حاضر در کنار همسرش دکتر کفاح الکسار در لبنان زندگي مي کند و هر چند مدت يکبار به جبله زادگاه پدر بزرگ مي رود تا بستگان و بازماندگان پدر بزرگ را زيارت کند.

در آغاز گفت و گو تقاضا دارم خودتان را معرفي کنيد ؟
 

من دکتر ابتهال محمد نوه عزالدين القسام هستم و در سال 1971ميلادي در جبله در شمال سوريه متولد شده ام. جبله زادگاه پدربزرگم شيخ عزالدين القسام مي باشد. مادرم فلسطيني است و فردوس نام دارد. پدرم محمد تنها فرزند پسر شيخ شهيد بوده که به دليل عشقي که به فلسطين داشت، تابعيت فلسطيني خود را همچنان حفظ کرده بود. پس از اعلام موجوديت کيان غاصب در سال 1948خانواده پدر بزرگم به جبله بازگشتند. محمد عزالدين تنها فرزند پسر القسام در جبله ازدواج کرد ودر سال 1992در گذشت. مادرم همچنان در منزل خانوادگي در جبله زندگي مي کند. خانواده ام چهار فرزند پسر به نام هاي عز الدين، احمد طاهر، عبدالصمد، عبدالمنعم و سه فرزند دختر به نام هاي ايمان، ابتهال و امجاد دارد.
تحصيلات دبيرستاني را در رشته رياضي در سوريه سپري کردم هنگامي که خانواده ام به ليبي انتقال يافتند در يکي از دانشگاه هاي آن کشور در رشته آزمايشگاهي تحصيل کردم و آنجا با دکتر کفاح کسار لبناني و متخصص بيماري هاي تنفسي ازدواج کردم و در حال يک فرزند پسر پنج ساله به نام عبدالرحمن دارم.

افزون بر اشتغال در بيمارستان شهر بنين آيا فعاليت هاي ديگري هم داريد؟
 

از دوران نوجواني به مقاله نويسي و خطابه علاقه دارم. گاهي درباره فلسطين شعر مي نويسم و مي سرايم.خدا را سپاس مي گويم که در ادبيات عرب قوي هستم و آن را از پدر و پدربزرگ به ارث برده ام. شهيد شيخ عزالدين القسام زبان گويا و قلم زيبا داشت. علاوه بر مديريت بخش آزمايشگاه بيمارستان بنين با برخي سازمان هاي مقاومت فلسطين از جمله جنبش حماس که در شمال لبنان حضور دارند همکاري مي کنيم . به گردان هاي نظامي اين جنبش که نام عزالدين القسام را بر خود نهاده اند احترام قائلم. همچنين با کميته همياري مسجد الاقصي همکاري فرهنگي و اجتماعي دارم و براي رزمندگان مقاومت کمک هاي مالي جمع آوري مي کنم.

آيا پدر بزرگ نوادگان ديگر هم دارد و کجا زندگي مي کنند؟
 

افزون بر خود و برادران و خواهرانم سه عمه هم به نام هاي عائشه و خديجه و ميمنه دارم که هر کدام شان چند فرزند دارند و در کشورهاي گوناگون زندگي مي کنند.

از ويژگي هاي شيخ شهيد چه خاطراتي داريد؟
 

زماني که پدر بزرگم شيخ عزالدين القسام به شهادت رسيد، پدرم محمد 10سال سن داشت. من در آن زمان هنوز متولد نشده بودم. ولي پدر و مادر بزرگ همواره جزئيات زندگي سراسر جهاد خستگي ناپذير پدر بزرگ را بازگو مي کردند. مادر بزرگ نقل مي کرد که شيخ شهيد مرد عمل بود. او پس از بازگشت از دانشگاه الازهر مي کوشيد آموخته هايش را عملي کند. به همين دليل در روستاي جبله که اکنون به شهري بزرگ تبديل شده مدرسه آموزش قرآن و آموزش زبان عربي داير کرد. با وجودي که انساني آرام و فروتن بود ولي در بيان حق از کسي باکي نداشت و با متانت سخن مي گفت.
نقل کرده اند هنگام تحصيل در قاهره حلواي سنتي توليد مي کرد و مانند فروشندگان دوره گرد مي فروخت تا هزينه زندگي در دوران تحصيل را تأمين کند.از عرضه کالايش به مشتريان شرمگين نبود. در حالي که دوست وهمکلاسي او عز الدين التنوخي خجالت مي کشد و خود را پنهان مي کرد. پدر بزرگم به او مي گفت که بايد افتخار کني که با اين شغل به سوي کسي دست دراز نمي کني!هنگامي که پدر عز الدين التنوخي به قاهره سفر کرد تا از اوضاع تحصيلي فرزندش با خبر شود، و هنگامي که اطلاع يافت که هر دو حلواي سنتي مي فروشند به فرزندش گفت که عزالدين القسام روش زندگي را به تو آموخته است.
پدرم نقل کرده که شيخ شهيد همواره دستورات رسول اکرم(ص)را که فرموده «در همه حال پنهان کاري را رعايت کنيد»عمل مي کرد. به همين دليل در زمان آماده سازي براي مبارزه با دشمن پنهان کاري را با دقت رعايت مي کرد. هنگامي که به درجه شهادت نائل آمد بسياري از مردم حيفا شگفت زده شده بود ند که چگونه از چهره اين روحاني انقلابي و امام جماعت مسجد الاستقلال که از 14سال پيش خود را براي قيام همگاني آماده مي کرد شناخت کافي نداشتند. او همواره در خطبه هاي نماز جمعه و سخنراني در مراسم گوناگون استعمارگران انگليسي را مسئول درد و رنج مردم فلسطين و اگذاري اين سرزمين به يهوديان معرفي مي کرد.
در سال 1929شايع شد که يهوديان قصد دارند مسجد الاستقلال را آتش زنند . برخي از شخصيت هاي شهر حيفا به شيخ پيشنهاد کردند که برا ي جلوگيري از آتش زدن مسجد از انگليسي ها تقاضاي کمک نمايند. ولي القسام اين پيشنهاد را به شدت رد کرد و اظهار داشت که ما مسلمانان با جان و مال خود از مساجد خويش دفاع مي کنيم . او بر خلاف ساير نخبگان و شخصيت هاي سياسي فلسطين هرگونه مذاکره با انگليسي ها را جايز نمي دانست و اين جمله را تکرار مي کرد«هر کسي آزموده اي را بيازمايد خائن است»برخي اعراب با انگليسي ها بر ضد دولت عثماني همکاري کردند. ولي انگليسي ها به وعده هاي خود وفا نکردند.

نوه القسام بودن چه احساسي در شما ايجاد مي کند؟
 

افتخار مي کنم که خون شهيد عزالدين القسام در رگ هاي من جريان دارد. ولي اين دليل نمي شود که به خاطر نوه القسام بودن خداوند مرا دوست داشته باشد و پس از مرگ وارد بهشت شوم. وابستگي به شهدا و بزرگان هرگز ملاک خوب و بد بودن نيست. اگر نوه القسام باشم و مرتکب گناه شوم چه تفاوتي با ديگران دارم؟با وجودي که نوه القسام هستم، ولي گاهي احساس شرم مي کنم که صداقت و خلوص نيت پدربزرگ را ندارم.

به قضيه فلسطين که پدر بزرگ تان در راه آزادي آن به شهادت رسيد چه ديدگاهي داريد؟
 

شکي نيست که قضيه فلسطين يکي از آرمان هاي مقدس مسلمانان جهان است و هر مسلماني مسئوليت دارد بر حسب امکانات و توانمندي هاي خود در راه آزادي آن تلاش کند. مسلماناني که در شرايط عادي و طبيعي و در امنيت زندگي مي کنند سزاوار است اينگونه فکر کنند که آرمان فلسطين تنها به مردم فلسطين محدود نمي باشد و به همه جهان اسلام تعلق دارد. گوشه گيري و دعا کردن براي ملت فلسطين کفايت نمي کند. ساده ترين همدردي و همبستگي با آرمان فلسطين تحريم کالاهاي آمريکايي است.من هرگز ميان آمريکا و اسرائيل تفاوت قائل نيستم. اصولا کياني به نام اسرائيل را برسميت نمي شناسم . اکنون برخي افراد ساده لوح مي گويند تحريم کالاهاي ساخت آمريکا چه سودي براي مردم فلسطين دارد؟ من به آنان مي گويم اگر همه ملت هاي عرب و مسلمان کالاهاي آمريکايي را تحريم کنند، اين اقدام آسيب جدي به اقتصاد آن کشور وارد مي آورد . برخي افراد حتي از نيايش براي مردم فلسطين دريغ مي ورزند.

آيا اميدي به آزادي فلسطين و بازگشت به اين سرزمين را داريد؟
 

ترديدي ندارم که فلسطين روزي آزاد مي شود . شايد در زمان حيات ما آزا د نشود و نسل هاي آينده آن را آزاد کنند. ولي من به عنوان يک مادر و يک خواهر و يک همسر وظيفه دارم به مسئوليت خويش عمل نمايم . وظيفه دارم عشق فلسطين را در دل فرزندان و برادران و همسرم زنده نگه دارم. درد و رنج ميليون ها آواره فلسطيني را براي آنان باز گو کنم. هنوز برادرم احمد طاهر در فلسطين زندگي مي کند و نگران جان او هستم. مردمي که همچنان در نوار غزه و در کرانه باختري رود اردن در معرض شديدترين اقدامات سرکوبگرانه دشمن صهيونيستي قرار دارند نبايد نگران سرنوشت آنان بود؟
وظيفه داريم در هر محفل و مجلسي درد و رنج آنان را بازگو کنيم. مسلمانان را به پاسداري از ارزش هاي ديني دعوت نمائيم. سزاوار است يک شهروند مسلمان حس نوعدوستي و همدردي با همکيشان خود داشته باشد . رسول اکرم (ص)در اين باره فرموده است «کسي که به مشکلات مسلمانان بي توجه باشد مسلمان نيست». آيا در شرايط کنوني مشکلي مهمتر از قضيه فلسطين وجود دارد؟البته در جهان اسلام مشکلات فراواني وجود دارد . ولي خطرناکترين آنها قضيه فلسطين است.
طبيعي است که هر فرد مسلمان در نتيجه شناختي که از خداوند متعال دارد او را دوست مي دارد. بنابراين هر گاه مسلمانان از ابعاد و جزئيات فاجعه آميز قضيه فلسطين شناخت پيدا کردند ، عاشق قضيه فلسطين مي شوند . زيرا عشق بدون شناخت امکان پذير نمي باشد . گاهي ديده شده که افرادي از فلسطيني ها نفرت دارند. وقتي علت اين نفرت را از آن ها جويا مي شوم مي گويند که فلسطين ها از سرزمين خود چشم پوشي کردند!!مادرم يکي از کساني بود که از فلسطين کوچ کرد . از او پرسيدم چرا کوچ کرديد و مانند ديگران در سرزمين خود نمانديد؟ مادرم سوگند ياد کرد که تصميم داشته بود با همسر و فرزدانش در فلسطين بماند. براي يکسال هم خوراک و آذوقه تدارک ديده بودند. ولي يهوديان به منظور اخراج فلسطيني ها از سرزمين شان شکم زنان باردار را پاره مي کردند. به دختران نوجوان تجاوز مي کردند. روستائيان را قتل عام مي کردند. اين اقدامات جنايتکارانه سبب شد ميليون ها فلسطيني از زادگاه خود فرار کنند.

در آن شرايط دولت ها يا ملت هاي عرب به شما کمک نکردند؟
 

هر گاه که قضيه فلسطين بحراني مي شد يا جنگي در منطقه روي مي دهد، برخي افراد افسوس مي خورند و اظهار مي دارند که کاش مرزهاي فلسطين باز مي شد تا با اسرائيل بجنگند!اين افراد خودشان را گول مي زنند. با فلسطين مرزهاي واقعي وجود ندارد. اين افراد ميان خودشان و خداي تبارک و تعالي مرز ايجاد کرده اند. شهوت و دنيا پرستي ميان آن ها با فلسطين مرز ايجاد کرده است. اگر اعراب از شهوت راني و دنيا پرستي فاصله بگيرند، آنگاه خداوند متعال وسيله پيروزي را فراهم مي کند. بهانه قرار دادن دولت ها و نظام هاي حاکم کافي است. هر گاه مردم اصلاح شدند اين حکومت ها هم اصلاح مي شوند.
مگر اين پادشاهان و سران فاسد دنياي عرب فرزندان جامعه شان نمي باشند؟ من بر اين باورم که اگر مادران، شير شجاعت و فداکاري را به فرزندان شان بنوشانند، و با دلسوزي و عشق به ميهن آنان را تربيت کنند، بي ترديد زمامدار فاسدي نخواهيم داشت.
من براي شهيدان اشک نمي ريزم ...براي آنان احساس حزن واندوه نمي کنم. زيرا جايگاه و مقام والايي نزد خداوند متعال دارند. براي بازماندگان شهيد ابراز تأسف مي کنم. براي افراد بي سرپرست و مستمنداني که به طور روزانه خانه شان بر سرشان خراب مي شود زجر مي کشم اکنون هزاران تن از مردم غزه در اين سرماي سوزان زير خيمه زندگي مي کنند

ارزيابي تان از نقش رسانه هاي اطلاع رساني در پشتيباني از آرمان فلسطين چيست ؟
 

شکي نيست که رسانه هاي اطلاع رساني در دفاع از آرمان فلسطين و بيان جنايات رژيم صهيونيستي ، مسئوليت سنگيني برعهده دارند. ولي متأسفانه بسياري از رسانه ها در حق مجاهدان فلسطيني کوتاهي مي کنند. هنگامي که شخصيت هاي برجسته فلسطيني مانند شهيد عبدالعزيزالرنتيسي توسط صهيونيست ها ترور مي شوند، بسياري از رسانه هاي جهان عرب بي تفاوت هستند و به پخش برنامه هاي عادي يا مبتذل ادامه مي دهند.

نظرتان در باره سريال تلويزيوني القسام چيست؟
 

تا کنون درباره زندگي و مبارزات شهيد شيخ عزالدين القسام فقط اين سريال تلويزيوني 15قسمتي ساخته شده است . زماني که اين سريال پخش شد من کودک بودم و هنگام تماشاي صحنه هاي درخشان زندگي پدربزرگ اشک از چشمانم جاري مي شد. درباره حيات شيخ شهيد اميدوارم يک فيلم سينمايي قوي مانند فيلم عمر المختار توليد شود . البته ساخت فيلم مستند و سريال تلويزيوني کار آساني است و هزينه کمتري مي خواهد. متأسفانه در جهان عرب تهيه کنندگاني وجود دارند که حاضرند براي ساخت فيلم هاي مبتذل و بي محتوا ميليون ها دلار پول خرج کنند.

از پدربزرگتان چه ويژگي هايي را به ارث برده ايد؟
 

من دوست ندارم از خودم تعريف کنم ولي اين حقيقت را به شما بگويم که من به شهادت در راه خود عشق مي ورزم. آنگونه که پدربزرگم شهيد القسام به شهادت عشق مي ورزيد. از خداي بزرگ مسئلت دارم شرايطي را فراهم کند تا در مسير القسام گام بردارم و به آرزوي خود برسم. من در سفر حج به درگاه خداوند متعال دعا کردم که مرگ من شهادت در راه او باشد. سرنوشت همه انسان ها مرگ است. پس چه بهتر که اين مرگ شهادت در راه خدا و در راه يک آرمان مقدس باشد. کسب رضاي خدا بهترين آرزوي هر انسان است . در حال حاضر تنها کاري که از دستم ساخته است کمک به بيماران مستمند لبناني و فلسطيني در بيمارستاني که در آن اشتغال دارم . اين کار خود يک نوع همدردي با آوارگان فلسطيني است.

جرياناتي وجود دارند که قضيه فلسطين را به کشمکش سياسي تبديل کرده اند. آينده فلسطين را چگونه مي بينيد؟
 

شکي نيست که فرزندان و نوادگان واقعي شيخ شهيد، بستگان نسبي او نيستند. فرزندان القسام جوانان سلحشوري هستند که راه او را دنبال مي کنند. آرمان فلسطين و ياد القسام به رغم گذشت ده ها سال همچنان زنده است. انقلاب القسام با شهادت او پايان نيافته است. نهضتي که او پايه گذاري کرد توسط جوانان مقاومت ادامه دارد. در دوران حيات به او پست هاي اداري و ديني و پول کلان پيشنهاد کردند تا از مبارزه دست بردارد و با دشمن سازش کند. ولي او همه اين پيشنهادات را رد کرد و به جهاد داد تا سرانجام در جنگل هاي يعبد به شهادت رسيد.
يکي از همسايگان مان در شهر جبله نقل کرده که پدر بزرگم شبي به خواب او آمده است . پدر بزرگ بسيار شاد و خندان بوده، همسايه مان جوياي حال او شده که القسام اين آيه را براي او تلاوت کرده است «في مقعد صدق عندک مليک مقتدر».خدا را ستايش مي کنم که شهادت را از او پذيرفته است. زيرا او با اشغالگران فرانسوي در سوريه و با انگليسي ها در فلسطين جنگيده است . زنده بودن نام و جايگاه القسام نشانگر درستي راه اوست . نشانگر ميزان عشق و علاقه مردم به اين مجاهد فرزانه است . اکنون همه مجاهدان مقاومت فلسطين به ويژه رزمندگان گردان هاي شهيد عزالدين القسام شاخه نظامي جنبش حماس به او افتخار مي کنند. تنها افتخار من اين است که از راه القسام پيروي کنم. تنها شايستگي من به عنوان نوه القسام اين است که رهرو راه او باشم.

به عنوان يک مادر و يک همسر چگونه مي توانيد ميان خانه و بيمارستان و فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي هماهنگي ايجاد کنيد؟
 

من بر اين باورم که فعاليت هاي اجتماعي زنان دريچه هاي بسياري را براي مشارکت آنان در برنامه هاي فرهنگي و تبليغي در برابر آنان باز مي کند. زنان با مشارکت در برنامه هاي فرهنگي و تبليغات اسلامي مي توانند براي ديگران الگو و سرمشق باشند. البته مشارکت در اينگونه فعاليت ها نبايد به وظايف او در خانه و تربيت فرزندان آسيب وارد کند . يکي از مهمترين وظايف زن در منزل تربيت فرزندان و رسيدگي به امور همسر است. امروزه زنان جوامع ثروتمند و مرفه رسيدگي به کار منزل و تربيت فرزندان را به پيشخدمت سپرده اند. زنان تحصيل کرده و فرهيخته همواره بيرون از منزل هستند و تربيت فرزندان را به پيشخدمت واگذار کرده اند.

چگونه مي توان زنان مبلغ و مربي متعهد به وجود آورد؟
 

گام اول را بايد از درون منزل برداشت. لازم است دختران پيش از ورود به دانشگاه با اصول دين و آموزه هاي ديني آگاه شوند. زيرا آموزشگاه ها و دانشگاه ها به مسائل ديني و مذهبي جوانان توجه ندارند. ديده شده که بسياري از دختران خانواده هاي مؤمن و متعهد نيز قبل از ازدواج از مسائل و اصول ديني شناخت کافي ندارند. برخي جوامع نيز زنان مؤمن و متعهد را در محيط تحصيل و در محيط اشتغال تحقير مي کنند. لذا پدران و برادران و همسران آگاه وظيفه دارند زنان و بانوان را به مسائل ديني آگاه نمايند و ازآنان پشتيباني به عمل آورند. البته همسران مسئوليت سنگيني برعهده دارند. گاهي به ندرت ديده شده زنان مربي و مبلغ با همسراني مربي و مبلغ ازدواج مي کنند. و اين به سود طرفين است.

چه پيامي براي زن مسلمان داريد؟
 

حال که اين پرسش را مطرح کرده ايد ، فرصت را مغتنم مي شمارم تا زنان مسلمان را به بازگشت به سرچشمه زلال اسلام دعوت نمايم. تا زماني که زن نسبت به مسائل ديني و اجتماعي نا آگاه باشد، در جامعه پيشرفت نخواهد کرد. زنان تحصيل کرده زيادي در جامعه وجود دارد، ولي متأسفانه نسبت به حقوق و ظايف خود شناخت ندارند. به زنان مسلمان توصيه مي کنم که زنان صدر اسلام را الگوي خود قرار دهند . در صدر اسلام شيرزنان شجاع و فداکار زيادي وجود داشته که صحنه هاي حماسي باشکوهي براي امت آفريدند. زنان وقت خود را به تماشاي برنامه هاي تلويزيوني پوچ و بي ارزش صرف نکنند.

دوست داريد تنها فرزندتان چگونه باشد؟
 

علاقمندم فرزندم عبدالرحمن رهرو راه جهاد وشهادت وعشق به فلسطين باشد. گاهي به اومي گويم جز تو کسي فلسطين را آزاد نمي کند.شايد اين سخن از روي مزاح بوده باشد.ولي به هرحال اين سخن هميشه در ذهن او زنده مي ماند وامکان دارد روزي به واقعيت تبديل شود.زيرا تنها اميد من آزادي فلسطين است.

سال گذشته جنگ وحشيانه اي بر غزه تحميل شد.چه پيامي براي مردم غزه داريد؟
 

اين اولين بارنيست که غزه موردچنين حمله وحشيانه قرارمي گيرد.غزه حدودچهل سال در اشغال صهيونيستها قرار داشت.چنانچه غزه دوباره مورد تهاجم نظامي دشمن واقع شود.رزمندگان مقاومت توانايي ايستادگي دربرابر ماشين جنگي دشمن را دارندومن به پيروزي مجددآنان بسياراميدوارم.ولي بدانيد که پيروزي به آساني به دست نمي آيد.کسب پيروزي مستلزم ايثارو فداکاري است.فلسطيني ها بايد ازگفت وگوهاي سازش وقطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد چشم پوشي کنند.نقش مسلسل وگلوله را زنده کنند.يکي از ابزارهاي پيروزي وحدت کلمه وچنگ زدن به اصول ثابت ملي است.هرگاه فلسطيني هااختلافات شان را کنارگذاشتند،آنگاه پيروزي نزديک مي شود.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط