ادبيات توحيدي در متن ذخيره خوارزمشاهي
چکيده
در اين مقاله نيز با بهره گيري از کتاب ذخيره خوارزمشاهي و مخصوصاً نسخه رايانه اي آن سعي کرده ايم به جستجوي سبک نگارش اين کتاب پرداخته با گلواژه هاي ايزد، پروردگار، آفريدگار، جل و علا، عز و جل، عزاسمه، الله، قادر، متعادل، معين و ... به جستجو پرداخته با صدها واژه و جمله توحيدي و ده ها متن کوچک و بزرگ مرتبط با ادبيات توحيدي، مواجه گرديديم و دريافتيم که جرجاني نيز همانند ابن سينا کتاب نفيس خود را با بهره گيري از ادبيات توحيدي، نگاشته و پيام خداجوئي استدلالي را به تمامي دانشجويان پزشکي و پزشکان دانشجو ابلاغ نموده است.
واژه هاي کليدي: ادبيات توحيدي، جرجاني، ذخيره خوارزمشاهي.
مقدمه و هدف
حيات کار فکري خلاق و مافوق طبيعي يعني خداست که بذر حيات را در جهاني که آماده پذيرش آن بوده شکوفا کرده است».
خردمند فيلسوف ديگري به اسم ملاصدرا اين نقشه ازلي را « حرکت جوهري» ناميده مولانا جلال الدين رومي خردمند، ميگويد« چون نمي داند دل داننده اي/ هست با گردنده گرداننده اي». فردوسي خردمند مي گويد:«
کزويست گردون گردان بپاي
هم اويست بر نيکويي رهنماي».
حافظ خردمند، مي گويد:«
بلبل ز شاخ سرو به گبانگ پهلوي
ميخواند دوش درس مقامات معنوي،
يعني بيا که آتش موسي نمود گل
تا از درخت، نکته توحيدي بشنوي»...
و ابن سيناي خردمند در مقابل هدفداري در خلقت مثانه، سر تعظيم فرود آورده چنين مي نگارد:«
آفريدگار توانا بدون کمک و ياري هيچ دستياري کارگاه وجود انسان را چنان با دقت آفريده است که هيچ نقص و خللي در آن وارد نيست... به راستي که کسي جز او سزاوار پرستش نمي باشد « و همه اينها يعني ادبيات توحيدي. بنابراين هدف از انجام اين پژوهش، سيري در ذخيره خوارزمشاهي و جستجوي سبک نگارش مزبور، بوده است و لذا در اين راستا پس از سپردن اين اثر نفيس، به حافظه رايانه، با بهره گيري از قابليت جستجوي کتاب رايانه اي مزبور، به يافتن واژه هاي کليدي مرتبط، نظير ايزد، پروردگار آفريدگار، جل و علا، عز و جل، عزاسمه، الله، قادر، متعال، معين و ... پرداخته با صدها واژه و جمله توحيدي و ده ها متن کوچک و بزرگ مرتبط با ادبيات توحيدي، مواجه گرديديم که ذيلا به شمه اي از آن اشاره خواهيم نمود.
يافته ها
جرجاني مي افزايد:« آفريدگار تبارک و تعالي کاسه سر از استخوان آفريد تا سلاحي باشد که آفتها از دماغ باز دارد، و شکل او گرد آفريد دو معني را: يکي آنکه تا آفتها کمتر پذيرد، چه دورترين شکلي از آفت ها شکل گرد است، دوم تا مغز که مي بايد در ميان وي باشد بيشتر گنجد...» و در مجموع به هرکدام از ارگان هاي با عظمت بدن که رسيده نهال قامت رعناي آفريدگار را ديده و ضمن توضيحات لازم در حد بضاعت علمي آن زمان به ستايش پروردگار نيز پرداخته است.
وي هدفداري و برنامه ريزي مدبرانه را نه تنها در شکل و اندازه و انسجام و هماهنگي اعضاء مختلف بدن انسان بلکه در تمامي نمودهاي هستي، مشاهده کرده زمين را بستر مناسبي مي داند که براي ادامه حيات، گسترده و به مناسبترين طريقه ممکن، آب مورد نياز آن تأمين گرديده و به دليل نياز موجودات مختلف به آب هاي همراه با املاح مناسب، آن را با املاح لازم، ممزوج نموده است. او در اين مورد چنين نگاشته است« ببايد دانست که آن سبب عنايت ايزدست سبحانه و تعالي که پاره اي از زمين از آب برهنه کرد تا آرامگاه آدميان و ديگر جانوران باشد و عنايت دوم آنست که اينجا که از آب برهنه کرد بيشتر آن از سوي شمالي کرد تا اين آرامگاه خوشتر باشد و هواي آن درست تر و صافي تر و باشندگان در آن تندرست تر و قوي تر باشند و عنايت سوم آنست که چون اينجا از آب برهنه کرد علم او از پيش رفته بود که باشندگان زمين را از آب چاره نباشد و بر اين پاره زمين جايگاه آب و جايگاه زمين را يکي کرد و آب را در وي براند و پراکنده کرد تا به همه جاي به اندازه ميرسد و همه باشندگان زمين را از آن بهره مي باشد، پس از آنجا که طبيعت آبست آب سبکتر است از زمين و جاي او بالاي زمين است و آنجا که عنايت ايزدي است در اين پاره زمين که آرامگاه جانوران است سبکي از آب ستده شده است و به قهر، جاي آب و زمين يکي کرده است و گرداني و سبکي هر دو يکسان کرده که نه آن از اين گرانتر آيد و نه اين از آن سبکتر نمايد تا هر دو بهم آميخته مي باشند از بهر صلاح جانوران، فتبارک الله احسن الخالقين.
جالب توجه است که با پيشرفت علوم و به کارگيري تکنولوژي پيشرفته نه تنها انسان نتوانسته است منکر وجود نظم و هماهنگي و هدفداري در جهان هستي شود بلکه با درک عميق تر، و دلايل محکم تري با بهره گيري از ادبيات توحيدي، دخالت قطعي فکر خلاقه اي در خلقت هستي، را بيان نموده است به طوري که در نيمه اول قرن نوزدهم ميلادي، به فاصله بيش از شش قرن پس از وفات جرجاني، آناتوميست فقيد فرانسوي پرفسور روير در کتاب حيات و هدفداري، مي نويسد:« بطور خلاصه، عناصر اصلي ساختمان ماده زنده، عناصري که قسمت بيشتري از توده آنرا مي سازند، اجسام ساده اي مي باشند که وزن اتمي کم دارند و در آب محلول هستند و دماي مخصوصشان بالا است و به مقدار زياد در طبيعت يافت مي شوند. اگر اين اجسام چنين صفات و ويژگيها را نداشته باشند، حيات به وجود نخواهد آمد. معهذا تمام اجسام سبکي که اين صفات و اختصاصات را که شرح دادم دارا هستند، در موجود زنده يافت نمي شوند بلکه انتخابي به عمل آمده است که مواد سبک و بي فايده را حذف کرده است و برعکس بعضي مواد سنگين را که به مقدار متناسب براي تشکيل بدن ضروري بوده اند به اندازه خيلي کم اضافه نموده است. بين نتيجه از پيش خواسته شده و ساختمان ماده زنده که کوچکترين اجزاء آن مناسب براي کارهاي متعددش مي باشد، توافق و تناسب کاملاً نزديکي هست. در اعلي مرتبه تکامل و بر اثر آن، جهش متنهي به تشکيل انسان شده است، انساني که در سطح خيلي بالائي در سايه فکر خود بر تمام دنياي حيواني تسلط دارد و اين فکر، انسان را به آن حد بالا برده است که به او اجازه مي دهد حتي خالق خود را درک کند.»
بحث و نتيجه گيري
منابع
1. قرآن مجيد.
2. ه. روير: حيات و هدفداري، ترجمه دکتر عباس شيباني، شرکت سهامي انتشار، سال 1350( ضميمه نسخه رايانه اي مثنوي معنوي).
3- مولوي، جلال الدين: مثنوي معنوي، نسخه رايانه اي، معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، ويرايش دوم، سال 1377.
4- فردوسي، حکيم ابوالقاسم: شاهنامه، نسخه رايانه اي، معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، ويرايش اول، سال 1377.
5- حافظ، شمس الدين محمد: ديوان حافظ، نسخه رايانه اي، معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، سال 1376.
6- ابن سينا، حسين: قانون در طب، نسخه رايانه اي معاونت تحقيقات و فناوري بهداشت، ويرايش دوم، سال 1377.
7- جرجاني، سيد اسماعيل: ذخيره خوارزمشاهي، نسخه سعيدي سيرجاني و نسخه هاي دکتر جلال مصطفوي.
8- گوهرين، سيد صادق، حجت الحق ابوعلي سينا: انتشارات توس، چاپ اول، سال 1374.
منبع: نشريه فكر و نظر شماره 2-3