شاخصه هاي توسعه از منظر اسلام، قانون اساسي و امام خميني (ره) (3)

براي آنكه محاسبات مادي و برنامه ريزي و سياست گذاري در امر توسعه از جانب مردم و دولت قابل اجرا و پيشرفت و از كارايي لازم برخوردار باشد، بايد ثبات قانوني و حاكميت قانون جدي گرفته شود. زماني محاسبات نسبت به آينده قابل تدوين خواهد بود كه با پشتوانه قانوني بتوان به طور نسبي وضعيت آينده را پيش بيني نمود.
چهارشنبه، 6 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شاخصه هاي توسعه از منظر اسلام، قانون اساسي و امام خميني (ره) (3)

شاخصه هاي توسعه از منظر اسلام، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و امام خميني (ره) (3)
شاخصه هاي توسعه از منظر اسلام، قانون اساسي و امام خميني (ره) (3)


 

نويسنده: عليرضا رضايي




 

قانون مداري
 

براي آنكه محاسبات مادي و برنامه ريزي و سياست گذاري در امر توسعه از جانب مردم و دولت قابل اجرا و پيشرفت و از كارايي لازم برخوردار باشد، بايد ثبات قانوني و حاكميت قانون جدي گرفته شود. زماني محاسبات نسبت به آينده قابل تدوين خواهد بود كه با پشتوانه قانوني بتوان به طور نسبي وضعيت آينده را پيش بيني نمود.
قرآن كريم بارها از قانونمندي جامعه و تحولات آن سخن به ميان آورده است. (41)
امام خميني (قدس ره) حكومتي را قابل قبول مي داند كه تابع قانون باشد: «ما مي خواهيم يك حكومتي باشد كه لااقل تابع قانون باشد و تبع قانون اسلام باشد. تبع قوانين مجهوله صحيح باشد.» (42)
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مكررا رجوع و عمل به قانون را مورد تاكيد قرار داده است. (43)

رفع فقر از جامعه (رفع نيازهاي مادي)
 

رسيدن به اهداف متعالي كه خداوند متعال از خلقت انسان در نظر داشته است، هنگامي بهتر ميسر خواهد شد كه انسان به لحاظ نيازهاي جسماني و مادي احساس كمبودي نداشته باشد. خداوند متعال در قرآن كريم فقر را باعث گرايش انسان ها به زشتي ها و انحراف از راه راست معرفي مي نمايد و مي فرمايد: «الشَّيْطَانُ يَعِدْكُمُ الْفَقْرَ وَ يَاْمُرُكُم بِالفَحْشَاء وَاللهُ يَعِدُكُم مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (بقره: 268)؛ شيطان به وعده فقر و ترس و بي چيزي شما را به كارهاي زشت و بخيلي وادار كند و خداوند (براي رغبت و احسان) به شما وعده آمرزش و احسان دهد و خدا را فضل و رحمت بي منتهاست و به امور جهان داناست.
در جاهاي مختلف قرآن كريم، فقرزدايي در سياست و فرهنگ اسلامي مورد تاكيد قرار گرفته است. (44)
امام علي عليه السلام نيز ضمن برشمردن فقر به عنوان بزرگ ترين مرگ، (45) خطاب به فرزندشان محمّدبن حنفيه مي فرمايند: «پسركم، از فقر بر تو ترسانم، پس از آن به خدا پناه بر، كه فقر دين را نقصان مي رساند و خرد را سرگردان كند و دشمني پديد آرد.» (46)
امام خميني (قدس ره) خود هدفشان را رفع فقر معرفي مي نمايند: «ما آمده ايم اين محروميت ها را از محروميت در بياوريم.» (47) «همه آرمان و آرزوي ملت و دولت و مسئولين كشور ماست كه روزي فقر و تهيدستي در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزيز و صبور و غيرتمند كشور از رفاه در زندگي مادي و معنوي برخوردار باشند.» (48) ايشان همچنين مي فرمايند: «[نظام جمهوري اسلامي] هدفش قبل از هر چيز از بين بردن فقر و اصلاح شرايط زندگي براي اكثريت قاطع مردم است كه از همه جهت مورد ظلم واقع شده اند.» (49)
رفع نيازهاي مادي انسان در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصول مختلف مورد تاكيد قرار گرفته است. (50)

عقل گرايي
 

در اسلام تاكيد بسياري بر عقلانيت شده است، لكن عقلاني بودن يك فعل است و عطف آن فعل صرفا به سود مادي قابل احراز نيست و نمي توان عقلانيت را تنها درنوع نسبت ميان هدف و وسيله دنبال كرد، بي آنكه از عقلانيت هدف كه سرّ اصلي اين نسبت است پرسشي به ميان آورد. به همين خاطر، چه بسا رفتاري كه در دستگاه «هزينه - سود» در يك انسان شناسي غير الهي «عقلاني» تلقّي مي شود، در دستگاه «هزينه - سود» جامع تر كه انسان شناسي اسلامي مدعي آن است، غير مقرون به صرفه و كاملاً غيرعقلاني از آب درآيد و بعكس. (51)
قرآن كريم در رابطه با ارزش و خرد و خردمندي، ضمن معرفي حكمت آموزي و شكوفايي خرد در فلسفه بعثت و نزول قرآن، (52) ايجاد انگيزه تعقل در فلسفه پيام هاي خداوند در تكوين و تشريع معرفي مي كند (53) و از قبح آشكار پيروي از بي خردان (54) سخن به ميان مي آورد. همچنين، ضمن معرفي خرد و انديشه به عنوان راز تحليل درست مسئله، (55) بهره گيري از برهان عقلي را در سيره ي پيامبران مطرح مي كند. (56)
امام علي عليه السلام در اين رابطه مي فرمايند: «گرانمايه ترين بي نيازي خرد است و بزرگ ترين درويشي بي خردي است.» (57) همچنين مي فرمايند: «هيچ مالي از خرد سودمندتر نيست.» (58) و در تعريف خردمندي مي فرمايند: «خردمند آن بود که هر چيزي را به جاي خود نهد.» (59)

مردم مداري
 

اسلام مردم را يكي از پايه هاي مهم توسعه مي داند و نقش مهمي براي آن قايل است. اين نقش به دو صورت مستقيم و غيرمستقيم انجام مي پذيرد. نقش مستقيم مردم در روند توسعه اين است كه آنان در ابعاد عملي به وجودآورندگان و تحقق بخشندگان اهداف توسعه تلقّي مي شوند. به عبارت ديگر، مردم جهت دهندگي نخبگان و برنامه ريزي هاي نظام سياسي در مسير توسعه و تكامل را تحقق بخشيده و به نتيجه مي رسانند. بنابراين، مردم از سويي، مجريان توسعه و تكامل، و از سوي ديگر، هدف توسعه و كمال اند؛ زيرا تمامي جهت دهي ها به سمت رشد، توسعه و كمال، و تمام برنامه ريزي ها در اين روند به خاطر آنان بوده و خودشان نيز در تحقق آن سهم بزرگي دارند. نقش غيرمسقيم مردم در روند رشد و توسعه كشور اين است كه بر عملكرد نخبگان و نظام سياسي نظارت مي نمايند. آنان از طريق مشاركت در تصميم گيري ها، كيفيت برنامه ريزي ها و بازدهي آن را افزايش داده و در صورت وجود كوچك ترين تعلل و تخلف در نخبگان يا نظام سياسي، آنان را مورد سؤال قرار داده، به پاسخ گويي فرا مي خوانند. (60)
قرآن كريم، مردم دوستي و مردم مداري را اصلي در سياست و فرهنگ اسلام و اديان الهي مي داند (16) و بر ارزش آگاهي مردم و قضاوت افكار عمومي نيز تاكيد مي نمايد. (62) امام علي عليه السلام ضمن اينكه يكي از اركان حكومت و اداره جامعه را مشورت مي دانند، (63) مردم را از مخاطبان براي مشورت معرفي مي نمايند. (64)
امام خميني (قدس ره) در اين رابطه مي فرمايند: «سياست ما هميشه بر مبناي حفظ آزادي، استقلال و حفظ منافع مردم است كه اين اصل را هرگز فداي چيزي نمي كنيم.» (65)
ايشان در جاي ديگر مي فرمايند:‌ «ما بناي بر اين نداريم كه يك تحميلي به ملتمان بكنيم و اسلام به ما اجازه نداده است كه ديكتاتوري بكنيم. ما حق نداريم، خداي تبارك و تعالي به ما حق نداده است، پيغمبر اسلام به ما حق نداده است كه به ملتمان چيزي را تحميل بكنيم.» (66)
ايشان ضمن اينكه مي فرمايند: «ما تابع آراي ملت هستيم. ملت ما هر طوري كه راي داد ما هم از آن تبعيت مي كنيم»، (67) ميزان را راي ملت معرفي مي نمايند (68) و معتقدند كه بدون پشتيباني مردم نمي شود كار كرد. (69)
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز در اصول مختلف بر مردم و مشاركت مردمي تاكيد شده است. (70)

آزادي
 

اسلام ضمن اعتقاد به اينكه انسان آزاد آفريده شده، آزادي را عامل ايجاد تحولات، پيشرفت ها، انقلاب ها و تمدن ها مي داند و آزادي را سبب پيشرفت جامعه در جهت سازندگي و ترقي معرفي مي نمايد. (71)
قرآن كريم ضمن تاكيد بر آزادي عقيده، (بقره: 256) آزادي و اختيار را شرط تكليف دانسته (72) و آزادي از نوع اسارت ها را در فلسفه بعثت معرفي نموده است. (73)
امام علي عليه السلام ضمن تاكيد بر آزادي انتقاد از حاكمان، (74) بر آزادي بيان تاكيد مي نمايد (75) و در مورد آزادي افراد و احزاب مخالف مي فرمايند: «كسي كه از روي اطاعت با من بيعت كرد پذيرفتم و كسي كه از بيعت كردن با من امتناع ورزيد او را وادار به بيعت نكرده و رهايش كردم.» (76)
امام خميني (قدس ره) پايه سياست داخلي و خارجي كشور را حفظ آزادي مردم و مسلمانان معرفي مي نمايد. (77) ايشان ضمن معرفي آزادي به عنوان يكي نعمت بزرگ الهي، (78) آزادي را به عنوان حق بشريت معرفي مي نمايند، (79) اما تاكيد مي كنند كه «آزادي بايد طبق قانون باشد.» (80)
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز در اصول متعددي بر ابعاد مختلف آزادي تاكيد نموده است. (81)
ادامه دارد ...
منبع: دو فصلنامه علمي - تخصصي معرفت سياسي (3)



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.