مهندسان پيكار جو
ترجمه: مجتبي صادقيان
مهندسان پيكار جو
سال هاست كه سرويس هاي اطلاعاتي غرب تلاش مي كنند فهرستي بلند بالا از افرادي كه به قول آنها تروريست هستند و با توسل به افراط گرايي اقدامات انتحاري و خرابكارانه انجام مي دهند،تهيه كنند. اين كار در حال حاضر به رويه اي عادي تبديل شده كه بسياري از محققان دانشگاهي را به خود سرگرم كرده؛ در نتيجه، معيارهاي جديدي از تروريست بودن در حال ظهور و بروز است.
در اگوست سال 2008 انتشار يكي از گزارش هاي محرمانه سرويس اطلاعاتي انگلستان در روزنامه گاردين در مورد مصاديق حركت تروريستي و افراد حائز اين معيارها، بحث و جنجال هاي فراواني را به راه انداخت. در اين گزارش تصريح شده بود كه سازمان هاي اطلاعاتي به اين نتيجه رسيده اند كه مصداق مشخصي براي اطلاق لقب تروريست به افراد وجود ندارد و در عمل هيچ معيار و روش مشخصي براي شناسايي و تشخيص متهمان به فعاليت هاي تروريستي در كشور انگلستان به دست نيامده است. به عبارت ديگر، تدوين يك روش جمعيت شناختي كه بتوان از طريق آن متهمان فعاليت هاي تروريستي را شناسايي كرد، همچنان محل نزاع و بحث بسياري از كارشناسان امنيتي و اطلاعاتي است. گفته مي شود آلمان يكي از كشورهايي است كه پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر، تلاش گسترده اي را براي شناسايي اين افراد آغاز كرده و پس از طراحي يك بانك اطلاعاتي گسترده از هويت اين افراد، پس از چند سال،سيستم اطلاعاتي اين كشور به ناكافي بودن فعاليت هاي خود اذعان كرده است. در اين طرح عظيم، اسناد و اطلاعات مربوط به حدود 8 ميليون نفر از ساكنان آلمان جمع آوري شده كه مبناي تقسيم بندي آنها ويژگي هاي جمعيت شناختي آنان بوده است. براي مثال ويژگي هايي نظير جنسيت، محدوده سني 18 تا 40 سال، اشتغال به تحصيل، داشتن اقامت قانوني در آلمان و از همه مهم تر اصليت و منشا يكي از 26 كشور اسلامي قيد شده در اين گزارش كه مبناي تهيه آن قرار گرفته است.
در مرحله بعد، اين افراد به سه دسته مهم تر تقسيم بندي شده اند كه معيارهاي آنان عبارتند از دارا بودن گواهي نامه پرواز، آشنايي با اماكن و ابنيه هاي مهم نظير فرودگاهها، تاسيسات هسته اي و نيروگاهي، راه آهن، آزمايشگاه ها و موسسات پژوهشي، و ويژگي آخر نيز فراگيري زبان آلماني در موسسه زبان گوته كه در بسياري از كشورها شعبات مخصوص به خود را دارد. با اين تقسيم بندي، مجموعه 8 ميليوني اوليه به رقم 1689 نفر محدود شد كه از همگي اين افراد بازجويي هاي مفصلي به صورت مجزا به عمل آمد. "جيواني كاپوجيا"، يكي از استادان علوم سياسي دانشگاه آكسفورد، اخيراً مطالعه اي گسترده را بر روي اين پرونده انجام داده و به اين نتيجه رسيده است كه هيچ كدام از اين افراد بر خلاف پيش بيني ها، تهديدي جدي براي امنيت آلمان به وجود نياورده اند. به عبارت ديگر پس از انجام اين طرح، هيچ كدام از افردي كه به نحوي از آنجا اقدام به حركت تروريستي كرده اند، در اين فهرست 1600 نفره حضور نداشته اند. متعاقب اين نتيجه، مي توان سوالات ديگري را نيز در مورد نحوه تفكر مسئولان امنيتي كشورهاي غربي در مورد تروريست ها طرح كرد.
سوالاتي نظير اين كه آيا هر شخصي را با داشتن شرايط مناسب و به دليل برخورد با اين افراد از طريق دوستي هاي معمول، مي توان عنصري از اين شبكه هاي تروريستي قلمداد كرد؟ در اين ميان، تحقيقات وسيع تر نشان مي دهد كه افراد با حرفه ها و اشتغال هاي مختلف، الزاماً به گروه هاي تروريستي گرايش پيدا نمي كنند. در تحقيقي كه بر روي 404 متهم شناخته شده اروپايي از سال 1966 تا به حال در آكسفور انجام گرفته، مشخص شده كه 284 نفر از اين افراد داراي تحصيلات بوده اند. 26 نفر از آنها تا مقطع راهنمايي درس خوانده اند،62 نفر مقطع دبيرستان را به اتمام رسانده اند و 196 نفر بقيه تحصيلات عاليه داشته اند كه البته برخي آن را تمام كرده و برخي نيمه كاره رها كرده اند. به عبارت ديگر،نزديك به 50 درصد افراد مورد مطالعه تحصيلات عاليه داشته اند. در گام بعدي رشته و نوع تحصيلات اين افراد مورد بررسي قرار گرفته كه در نوع خود جالب است. از اين 196 نفر، حدود 78 نفر مهندسي خوانده اند ،14 نفر پزشكي، 12 نفر اقتصاد و 7 نفر علوم طبيعي را تحصيل كرده اندو فقط 32 نفر مطالعات اسلامي داشته اند. در بررسي ساير گروه هاي تروريستي فعال در اروپا نيز بالا بودن رقم مهندسان تاييد شده و اين امر نشان مي دهد كه افراد از مليت ها و قوميت هاي مختلف با سابقه تحصيلات مهندسي، علاقه فراواني به انجام اين فعاليت ها دارند. غلبه درصد مهندسان به ديگر افراد، ذهن بسياري از كارشناسان امنيتي در اروپا و آمريكا را به خود مشغول كرده است. در گروه هاي غير مسلمان، بيشتر افراطيون داراي تفكر راست و محافظه كار تحصيلات مهندسي دارند. براي مثال "ريچارد باتلر" رهبر گروه نئونازي ملت هاي آريايي در آمريكا يك مهندس هوا ـ فضاست، "ويلهلم اسميت" كه او نيز آلماني است،تحصيلات مهندسي دارد و نمونه هاي ديگري نيز از اين موارد قابل رديابي است.
اما چرا مهندسان اساساً تمايل بيشتري به انجام اين امور دارند؟ شايد واكنش اوليه هر فردي اين باشد كه به هر حال مهندسان به دليل علم و تخصصي كه دارند (كه حوزه هايي چون مهمات سازي و فناوري ارتباطات و... را در بر مي گيرد) براي اين امور به كار گرفته مي شوند اما در عمل هيچ مدركي دال بر اثبات اين فرضيه وجود ندارد. در عوض ، به نظر مي رسد ويژگي هاي شخصيتي اين مهندسان بيش از ويژگي هاي علمي در استخدام آنها نقش داشته باشد. بنابراين دو فرضيه اساسي در اين زمينه وجود دارد؛ شرايط اجتماعي موجود مهندسان را به حضور در اين عرصه ترغيب مي كند، و يا اين كه مهندسان داراي ويژگي ها و خصائص شخصيتي بارزي هستند كه افراط گرايي را در آنان تقويت مي كند. به نظر مي رسد تركيبي از اين دو عامل در ايجاد اين پديده نقش ايفا مي كند. مطالعه رفتار برخي از اين مهندسان، با اصليتي از كشورهاي خاورميانه،نشان مي دهد كه اكثر آنها دانشجوياني بسيار با انگيزه بوده اند كه با وجود تلاش فراوان نتوانسته اند خدمات مورد نظر خود را براي توسعه و آباداني كشورهاي خود ارائه كنند؛ و پس از مهاجرت به غرب نيز به دليل فضاي انضباطي و سخت اين جوامع، در خود احساس رضايت خاطر را تجربه نمي كنند و لذا با توجه به نقض اصول اسلامي در فضاي كشورهاي غربي، انگيزه پيوستن به گروه هاي پيكارجو در آنها تقويت مي شود. علاوه بر مسائل مرتبط با اشتغال و موقعيت هاي فردي، عامل خصائص اخلاقي نيز نقش مهمي در اين ميان دارد بنابر تحقيقات صورت گرفته، استادان رشته مهندسي در دانشگاه هاي ايالات متحده، هفت برابر بيش از بقيه داراي تمايلات مذهبي و افراط گرايانه هستند؛ عميق تر شدن در شخصيت آنها نشان مي دهد كه اغلب اين افراد از معيارهاي غالب در مواضع غربي نظير كار مداوم و ماشيني، و سياست هاي دموكراسي طلبانه ناراضي اند و آن را عامل متناقض با تعالي و پيشرفت روحي و رواني مي دانند. بنابراين در مجموع مي توان اين نتيجه را حاصل كرد كه احتمال جذب مهندسان به فعاليت هاي گروه هاي پيكارجو 3 تا 4 برابر بيش از فارغ التحصيلان ساير رشته هاست.
منبع: دانشمند شماره 552