بيست و هفت سال بعد از خاموشی بهرام صادقی

«بهرام صادقي» نويسنده ممتاز اصفهاني در هشتم دي ماه 1315 در نجف آباد اصفهان تولد يافت و پنداري دلِ خوشي از دي ماه نداشت که در شانزدهم همين ماه به سال 1363 خورشيدي در تهران با جهان هستي خداحافظي کرد و بار سفر را بست.
يکشنبه، 24 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيست و هفت سال بعد از خاموشی بهرام صادقی

 بيست و هفت سال بعد از خاموشی  بهرام صادقی
بيست و هفت سال بعد از خاموشی بهرام صادقی


 

نويسنده:اکبر رضی زاده
منبع : اختصاصی راسخون



 
«بهرام صادقي» نويسنده ممتاز اصفهاني در هشتم دي ماه 1315 در نجف آباد اصفهان تولد يافت و پنداري دلِ خوشي از دي ماه نداشت که در شانزدهم همين ماه به سال 1363 خورشيدي در تهران با جهان هستي خداحافظي کرد و بار سفر را بست.
او در خانواده اي روحاني پرورش يافت. پس از گذراندن دوره ي ابتدايي در زادگاهش - نجف آباد - براي ادامه ي تحصيل به مرکز استان - اصفهان - رفت و از سال 1329 درحالي که هنوز نوجواني بيش نبود، به محافل ادبي اصفهان راه يافت و با نام مستعار «صهبا مقداري» شروع به سرودن شعر کرد.
صادقي در ابتدا شعرهايش را در مجلات ادبي به چاپ مي رساند و هرگز موفق نشد اشعارش را در مجموعه ي مدوني فراهم آورد.
او در سال 1334 پس از قبول شدن در رشته ي پزشکي به تهران رفت و تحصيلات خود را تا اخذ دکتراي پزشکي از دانشگاه تهران ادامه داد.
بهرام نخستين داستانش را در همان ماهي که به دنيا آمد و از دنيا رفت- دي - در مجله ي ادبي «سخن» به چاپ رساند. بعدها نيز داستانها و اشعارش را در ساير نشريات منتشر مي کرد و اشتياقي به انتشار آن ها به شکل «کتاب» نداشت.
در سال 1337 شمسي مدتي به هيأت تحريريه ي مجله ي «صدف» که از نشريات شاخص سال هاي پس از کودتاي 28 مرداد 32 بود، پيوست و با اين نشريه ي ممتاز ادبي، خود را به جامعه ي ادبي کشور معرفي کرد.
دکتر صادقي بهترين داستانهايش را بين سال هاي 1335 تا 1345 آفريد و در همين مدت زمان کوتاه برخي از فراموش نشدني ترين آثار ادبي معاصر ايران را پديد آورد و به عنوان درخشان ترين داستان نويس دهه ي 1330 شناخته شد و در سال 1351 جايزه ي ادبي «فروغ فرخزدا» را از آنِ خود کرد.

اسلوب داستان هاي صادقي:

اسلوب کلي داستان هاي دکتر صادقي در واقع نوعي مجادله را در خود پنهان دارد.
او نوع تازه اي از قصه ها را به خواننده ي ايراني نشان داد. نگرش صادقي که بر مبناي سنجش تناقض ها در يک موضوع انساني و اجتماعي شکل مي گيرد، ناگزير در داستان هايش به طنزي ظريف و ريز بافت و معما وار نزديک مي شود. جمله هاي دراز بهرام که از قول آدمهاي وراج قصه رديف مي شود، روانشناسي پيچيده ي آدمهايي را که معمولاً بر لبه ي تيغ يک دوران معين زندگي کرده اند در پرتو وضعيات اجتماعي نمايش مي دهد، و هيچ کس دقيق تر از او روحيات بقاياي هزيمت يافتگان يک شکست بزرگ سياسي را تصوير نکرده است.
طنز عميق بهرام صادقي در حين افشاي رندانه ي مسائل، گرفتاري ها، دل مشغولي ها و آرزوهاي خرده بورژوازي روز، جلوه گر مي شود.
اين نويسنده با سرگذشت ساعت ها، ابتلاي جامعه اش را به محصولات وارداتي، و بازي بيمارگونه ي مردم را با دلخوشکنک هاي روز (خواه ساعت باشد، يا ضبط صوت يا راديو ترانزيستوري) افشاء مي کند. و در همان حال سرسپردگي آنان را به زرق و برق ها و ظواهر مجلل و فريبنده ي بنيادهايي که اساساً پوسيده است، مي توانيم شناخت...

طنز عميق صادقي:

صادقي ديدي تلخ و طنزآميز و شناختي دقيق از فرم داستان نو داشت. در هر داستان مي کوشيد شيوه ي تازه اي براي بيان مفاهيم مورد نظرش بيابد، از اين رو در هر کارش با تجربه ي جديدي مواجه مي شويم.
از دکتر بهرام صادقي جز رُمان «ملکوت» که نخستين بار در شماره ي دي ماه 1340 کتاب هفته چاپ شده؛ مجموعه داستان «سنگر و قمقه هاي خالي، 1349» و چند داستان پراکنده در مجلات باقي مانده است.
اين داستان ها با عنوان «وعده ي ديدار با جوجو جتسو» بيست سال پس از مرگ نويسنده، در سال 1383 به دست چاپ سپرده شد و متأسفانه صادقي موفق نشد کتابش را ببيند.
خسرو هريتاش در سال 1355 براساس رمان «ملکوت» فيلمي به همين نام ساخت که متأسفانه به اکران عمومي در نيامد.
محمد رضا اصلاني، يادداشت هاي پراکنده، اشعار و داستان هاي چاپ نشده صادقي را در مجموعه «بهرام صادقي: باز مانده هاي غريبي آشنا» در سال 1384 گردآوري کرده است. داستان «فردا در راه است» صادقي اين گونه شروع مي شود: «نعش را گذاشته بودند در دالان مسجد، خون آلود و لميده، و کسي فرصت نکرده بود چيزي رويش بيندازد. اما خون و گل خشکيده همه جايش را پوشانده بود. دالان از هميشه خاموش تر و غمزده تر بود. تاريک بود. چراغي درش نمي سوخت. تنها از لاي در که نيمه باز بود يک شعاع باريک نور از چراغ خيابان به درون افتاده بود...»



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط