تاريخچه آستان قدس رضوي

شيخ صدوق در کتاب عيون اخبارالرضا عليه‌السلام از ورود حضرت به باغ حميد بن قحطبه ـ جايي در فاصله ميان نوغان و سناباد و بر سر راه سناباد، نيشابورـ گزارش مى دهد: وقتى امام(ع) نزد قبر هارون رفت، با دست خويش خطى بر يک طرف قبر کشيد و فرمود: « اينجا تربت من است و من در همين جا دفن خواهم شد و خداوند به‌زودى اين مکان را محل آمد و شد شيعيان و دوستان من قرار خواهد داد.»
شنبه، 7 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاريخچه آستان قدس رضوي

تاريخچه آستان قدس رضوي
تاريخچه آستان قدس رضوي


 





 
شيخ صدوق در کتاب عيون اخبارالرضا عليه‌السلام از ورود حضرت به باغ حميد بن قحطبه ـ جايي در فاصله ميان نوغان و سناباد و بر سر راه سناباد، نيشابورـ گزارش مى دهد: وقتى امام(ع) نزد قبر هارون رفت، با دست خويش خطى بر يک طرف قبر کشيد و فرمود: « اينجا تربت من است و من در همين جا دفن خواهم شد و خداوند به‌زودى اين مکان را محل آمد و شد شيعيان و دوستان من قرار خواهد داد.» پس از گذشت نزديک به دو سال از آن تاريخ، مامون که از واگذاري ولايتعهدي به امام به انگيزه آرام کردن اوضاع و شورشها نتيجه‌اي نمي‌گيرد، امام را در توس به شهادت مي‌رساند و پيکر مطهرش را در قسمت بالا سر پدرش به خاك مي سپارد.
از اين روي اولين بناي آرامگاه همان بقعه هاروني است که به دست مامون عباسي و به سبک معماري خراسان، با چهار ديوار ساده و ارتفاعي نسبتا کوتاه که با گنبدي با خيز کم پوشش يافته بود بنا شد. از اين تاريخ تا دوره ديلميان نشانه‌اي از تجديد يا مرمت حرم در دست نيست.

ديلميان
 

اولين بار ديلميان يا آل‏بويه که شيعه بودند، به تعمير وتزئين اساسي اين بقعه پرداختند. به گفته ابن بابويه(شيخ صدوق)، محمد بن عبدالرزاق طوسي و امير محمديه، از امراي عهد ساماني نيز در دوران فرمانداري‌شان نسبت به مرقد مطهر کمال ارادت و توجه داشتند و تزييناتي در حرم به وجود آوردند. همچنين در اوايل قرن چهارم ق به دستور عضدالدوله ديلمي، مرقد منور به سبک آن زمان تعمير و تزيين شد. زيارت اين بارگاه شريف در عصر ايشان رونق بيشتري يافت و بر علاقه‏مندان و زايران آن افزوده ‏شد.

غزنويان
 

سبکتکين غزنوي(366-387) در قرن چهارم به گمان آنکه حرم رضوي جايي براي تجمع و همبستگي شيعيان است، سقف و قسمتي از ديوار بقعه را ويران کرد و مانع از زيارت حضرت شد؛ اما شيعيان مخفيانه به زيارت ادامه دادند تا اينكه سلطان محمود غزنوي حرم را مرمت کرد و بنايي زيبا برآن بنياد نهاد. به نوشته تاريخ بيهقي در سال 400ق عميدالدوله فائق که بيهقي او را «خادم خاصه» ناميده، بناي بقعه را بار ديگر بر روي بازمانده ديوارهاي گلين با آجر مي‏سازد و مناره‏اي هم بر آن مي‌افزايد. با توجه به سنگ نبشته موزه آستانه به نظر مي‌رسد که حرم در سال 516ق تجديد يا تعمير شده باشد. سوري، مشهور به صاحب ديوان که از سوي سلطان‎محمود بر خراسان حکومت داشت، چيزهاي ديگري بر حرم افزود و مناره‎اي براي آن بساخت «و ديهي خريد فاخر و بر آن وقف کرد» (تاريخ بيهقي) و اولين حصار را به دور شهر برافراشت. اين بنا در حملة غُزها دچار آسيب شد. علاوه بر اين، ابوالحسن عراقي معروف به دبير، در اوايل قرن پنجم ضمن مرمت بقعه رضوي، اقدام به ساخت مسجد بالاسر در کنار حرم مطهر کرد.

سلجوقيان
 

در دوره سلجوقيان اولين سنگ مرقد امام‏ رضا عليه‏السلام که از جنس مرمر و متعلق به سال‏516ق است، روي قبر مطهر نصب شد و عباراتي مشتمل بر آيه قرآن و اسامي پيشوايان معصوم، به خط کوفي دارد که از لحاظ قدمت و نوع خط، حائز اهميت بسيار است. اين قطعه در موزه آستان قدس رضوي نگهداري مي‌شود.

حمله غزها
 

در سال 548ق غزان به خراسان و از جمله مشهد حمله کردند و همه شهر را به آتش کشيدند و بسياري از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند. در اين جريان به بناي حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد شرف‏الدين قمي حاکم مرو در عهد سلطان سنجر به مرمت آن همت گماشت و گنبدي براي اين مزار مبارک ساخت. پيش از اين نيز در سال‏557ق به دستورچترکان زمرد ملک خواهرزاده سلطان سنجر، بنا بر نوشته‏هاي روي کاشيها و ذکر تاريخ 512، ازاره حرم را با کاشيهاي نفيس شش ضلعي، هشت ضلعي و ستاره‏اي (معروف به کاشي سنجري) تزيين كرد. وي دستور داد قرآن کريم را با خط خوش در جزوه‏هايي نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. اين اثر هم اکنون در کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي نگهداري مي‏شود.

تاريخچه آستان قدس رضوي

خوارزمشاهيان
 

در زمان خوارزمشاهيان و تعميرات و تزييناتي در روضه رضوي به عمل آمد و در سال 612ق کتيبه‏اي بسيار زيبا از جنس کاشي خشتي به خط ثلث‏ برجسته بر ديوار و طرف در ورودي حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب گرديد. بر روي اين لوح ذکر همين تاريخ، نام و نسب امام رضا تا اميرالمؤمنين علي‏عليهماالسلام نوشته شده و بر حاشيه آن به خط ريز دو بيت در مدح حضرت از سروده‏هاي ابونواس نقش بسته است. همچنين دو محراب کاشيِ چيني نماي و کاشيهاي نفيس برجسته اطراف سردرِ پيش روي مبارک، و کتيبه‎اي حاوي دو بيت شعر فارسي در ديوار حرم مطهر که «سنه 612» بر آن کتابت شده، از آثار همين دوره است. بار ديگر ازاره حرم مطهر با کاشي‌‌هاي ممتاز سنجري تزيين شد. اکنون اين کاشي‌‌ها با تاريخ 612 در حرم موجود است.

مغولان
 

ابن ابي‏الحديد در شرح نهج‏البلاغه مي‏نويسد که مغولان در سال 618ق ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مردم را به قتل رسانيدند. سپس وارد مشهد شدند و آنجا را خراب کردند. اگر چه بعضي منابع از خرابي بارگاه مقدس رضوي به دست مغولان سخن گفته‏اند، ولي مؤلف تاريخ آستان قدس رضوي مي‏نويسد با وجودي که مردم مشهد را به قتل رسانيدند، بارگاه رضوي را تخريب نکردند و احتمالا به غارت اموال و اثاثيه آن اکتفا کردند. عطاملک جويني مؤلف جهانگشا از خرابي حرم مطهر به دست مغولان ذکري به ميان نياورده است.

دوره ايلخاني
 

در اين دوره فرسودگي‏ها و احيانا خرابي‏ها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوي جبران گرديد؛ زيرا نخست ‏به فرمان غازان‏خان و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده مرمت‏شد و به بناهاي اطراف آن افزوده گرديد. بناي کامل گنبد موجود را مربوط به اين دوره دانسته‏اند. بدين واسطه اين گنبد همانند ساير گنبدهايي که در دوره مغولها ساخته شده، دو پوششي است و رويه‏اش با الواح مسين با روپوشي از طلا ساخته شده است. در همين دوره ابن‏بطوطه سياح معروف که در سال 734ق از راه جام به طبس سفر کرده، در خاطرات خود از حرم مطهر و متعلقات آن ياد مي‏کند: «در مشهد مکرم قبه عظيمي است در داخل زاويه و جنب آن مدرسه و مسجد است که همه از اين ابنيه عالي متبوعه است ديوارهاي اين ابنيه را با خشت کاشاني مزين کرده‌اند و روي مرقد حضرت رضا صندوقي چوبي نصب شده است‏.» وي به ضريح نقره‌اي رنگ اشاره مي‌کند، با توجه به نوشته‏هاي ابن‏بطوطه و ديگر روايات معلوم مي‏شود که در قرن هشتم چنان آثاري وابسته به آستان قدس رضوي وجود داشت؛ يعني حرم، مسجد بالاسر، يک مدرسه و چند بناي کوچک متصل به ضلع شمالي.

دوره تيموري
 

قرن نهم هجري دوران پر رونقي در معماري حرم مي‌باشد. مشهد گسترش زيادي يافت ودومين حصار به دور شهر کشيده شد. در اين زمان مشهد به عنوان پايتخت مذهبي مورد توجه قرار گرفت. در زمان شاهرخ ميرزا به همت همسرش گوهرشادآغا نخستين مسجد جامع شهر با نام وي در سمت قبله حرم که صحن جنوبي آستانه مبارکه را تشکيل مي‏دهد، به دست معمار بزرگ، قوام‌الدين شيرازي به اتمام رسيد. دو رواق تاريخي دارالسياده و دارالحفاظ» بين حرم و مسجد گوهرشاد و تحويلخانه يا خزانه در مشرق دارالحفاظ ساخته شد. همزمان در داخل صحن در پيرامون حرم، مدرسه پريزاد و مدرسه بالاسر که متصل به ضلع غربي دارالسياده بود و مدرسه دو در و مسجد فوق الذکر که تا به امروز برجا هستند، بنا گرديد و صحن تيموري (عتيق) که نام بايسنقر در کتيبه سردر ايوان طلاي صحن است و اساس ايوان طلاي معروف به ايوان اميرعليشير وزير سلطان‏ آخرين امير تيموري بين سالهاي 875 و 885 به وجود آمد که بعدها در دوره شاه عباس اول صفوي توسعه يافت و ايوان مزبور توسط نادرشاه مطلا گرديد.

دوره صفويه
 

دوران صفويه نيز دوران مهمي در تاريخ معماري حرم به شمار مي‌رود. طلاکاري گنبد و گلدسته، ساخت اولين ضريح مرقد منور، رواق‌هاي توحيدخانه، گنبد الله وردي‌خان و گنبد حاتم خاني، همه مربوط به اين دوره است. رواق توحيدخانه در شمال حرم، از آثار اين عصر است. شاه تهماسب، شاه عباس و شاه سليمان صفوي، از جمله شاهاني بودند که در اين دوره با اقدام‌هاي اساسي خود، نامشان را در تاريخ معماري حرم ثبت کردند. شاه تهماسب در سال 932ق براي اولين بار گنبد را به طلا آراست و اقدام به تهيه اولين ضريح کرد. به علاوه ايوان اميرعليشير و گلدسته کنار گنبد را هم طلاکاري کرد و آخرين حصار شهر هم در روزگار او ساخته شد. در زمان شاه عباس، صحن وسعت يافت و اضلاع شرقي و شمالي و غربي آن با ايوانها و حجره‌‌ها ساخته شد. اما مهمترين تغييري که در حرم مطهر روي داد با معماري شيخ بهايي بود که در حرم مطهر دفن است.

حمله ازبکان
 

در سال‏997ق يعني دومين سال سلطنت‏شاه عباس مشهد در محاصره عبدالله‏خان ازبک قرار گرفت و دستور به قتل عام مردم مشهد داد؛ به طوري که در روضه منوره خون جاري شد. سال بعد عبدالمؤمن خان ازبک با لشکريانش به مشهد حمله کرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس به آستانه مبارکه پناهنده شدند. در حالي که اينان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن‏خان و دين محمد سلطان به اتفاق عده‏اي از جنجگويان وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. همچنين عبدالمؤمن دستور داد، قنديلهاي مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نيز ميل طلاي بالاي گنبد و بسياري از ظرفها و فرشها و کتابهاي کتابخانه آستانه را به غارت بردند و زنان و کودکان اسير را به ماوراءالنهر فرستادند.
در پي اين خرابي در سال 1010ق که شاه‏عباس پياده به زيارت آمد مجددا دستور ترميم گنبد را داد و آن را طلاکاري کرد. اين کار در سال 1016 پايان يافت کتيبه‏اي به عرض دو متر و به خط ثلث عليرضا عباسي بر گرداگرد گنبد مطهر نوشته شد. وي تعدادي قرآن منسوب به ائمه اطهار(ع) را نيز تقديم آستان قدس کرد. به دنبال اين اقدامات تحولات ديگري در قلمرو حرم مطهر صورت گرفته؛ از جمله توسعه صحن عتيق، احداث ايوان شمالي و اطاقها، غرفه‏ها، سردرها، و ايوانهاي شرقي و غربي آن .
در سال 1084ق به هنگام سلطنت‏شاه سليمان صفوي زمين لرزه ويرانگري در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر از جمله گنبد مطهر، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پريزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پايين پا آسيب فراوان ديد. شاه عباس دوم صحن عتيق را تعمير و کاشي کاري کرد و شاه سليمان نيز رواق دارالسياده و گنبد حرم مطهر را مرمت کرد و چندين مدرسه ساخت. طلاکاري مجدد گنبد در عهد شاه سليمان، بر چهار ترنج ساقه گنبد به خط محمدرضا امامي کتيبه شده است.

افشاريه
 

در اين دوره به ويژه در زمان نادر به تصريح قصيده فارسي قديم و کتيبه‌هاي نگاشته شده در ايوان طلا‌ي صحن عتيق و به تصريح محمدکاظم مروي وزير مرو، مناره دوره غزنويان و ايوان اميرعليشير را طلا‌کاري کرد و مناره ديگري در همان صحن برپا داشت و اشيايي زرين و گوهرنشان به آستان قدس تقديم داشت. بناي گلدسته ضلع شمالي صحن عتيق، طلاکاري مجدد ايوان اميرعليشير و بناي مناره ايوان شمالي طلاکاري و تذهيب شد و سنگاب مرمر يکپارچه که به امر او ازهرات آوردند و اسماعيل‌خان طلا‌يي سقفي روي ستونهاي مرمر برفراز آن ساخت و رويش را با خشت‌هاي طلا‌ تزئين کرد و به نام سقاخانه اسماعيل طلايي در صحن عتيق احداث گرديد. به امر نادر مسير يک نهر آب را به زير حوض هدايت کردند تا حوض همواره پرآب باشد. دومين ضريح در سال 1160 به دستور شاهرخ، نوه نادر ساخته و وقف مرقد مطهر شد.

قاجاريه
 

در اين دوره نيز تحولاتي در آستان قدس به وجود آمد،بناي صحن آزادي (نو) در سمت مشرق حرم به امر فتحعليشاه ساخته شد و در زمان ناصرالدين شاه به اتمام رسيد. طلاکاري ايوان، ايوان و سردر شمالي صحن عتيق هم به تصريح کتيبه‌اي که بر آن قرار دارد ، در ايام محمدشاه مرمت شده است. بناي دارالسعاده توسط آصف‏الدوله به سال 1251 ق احداث شد و ترکيب رواق دارالضيافه در سال 1320ق انجام يافت. علاوه بر اين، قائم مقام نوري اقدام به آينه‌کاري روضه منوره کرد. ناصرالدين شاه نيز دستور داد ازاره ديوار تا بالاي ايوان ناصري و سقف مقرنس آن را با خشت‌هاي طلا بپوشانند و از همين رو‌ ‌به ايوان ناصري معروف شد. در ايام مظفرالدين شاه نصب اولين ساعت شماطه‌اي و ايجاد کارخانه برق و توجه به امور رفاهي زائران و زيباسازي شهر، بر آباداني و رونق مشهد افزود.
سالار در سال‏1263ق يعني يک سال قبل از پايان پادشاهي محمدشاه قاجار از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده کرد و در خراسان علم مخالفت‏برافراشت و نزديک دو سال به استقلال حکومت کرد. در سال بعد به فرمان وي تمامي قنديلها، چراغها و اثاثيه زرين حرم را ذوب کردند و به نام وي سکه زدند.

دوره معاصر
 

در سال 1307ش فلکه دور حرم احداث شد؛ سپس بناهاي موزه، کتابخانه و تالار تشريفات و صحن موزه ساخته شد. در سال 1350 بخش مهمي از واحدهاي بافت تاريخي مجموعه ويران و به فضاي سبز تبديل شد. ضريح ملمع يا «شير و شکر» در اين دوره ساخته شد كه طراحي‌اش توسط مرحوم حافظيان انجام گرفت. ازجمله مهمترين رويدادهاي مشهد در اين دوران، واقعه مسجد گوهرشاد بود.
پس از تأسيس جمهوري اسلامي ايران، تغييراتي اساسي و بسيار گسترده در ابنيه آستان قدس پديد آمد و ساختمانهاي جديدي بنياد گرديد. توسعه رواق «پشت سر و پيش روي مبارک» و «پايين پا»، تعويض طلاي روکش گنبد، توسعه روضه منوره از سه طرف، ساخت ضريح جديد (ضريح پنجم) از آن جمله است و به طور كلي مي‌توان گفت طرح توسعه حرم در اين سالها با جديت دنبال شده و اين مجموعه شاهد گسترش فوق‌العاده‌اي بوده؛ به گونه‌اي كه محوطه حرم مطهر در حال حاضر بزرگترين ميدان جهان است و همه ساله چيزي بر آن افزوده مي‌شود.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط