حق توحش امريكا از ملت ايران ! (2)

قضاوت كنسولي مسئله اي اساسي است . همواره بيشترين نفوذ بيگانگان از طريق كاپيتولاسيون بوده و از اين راه و تحميل عمال و كارگزاران بيگانه ، جنايات فجيعي در اين سرزمين انجام گرفته است . قوانين جزايي كه بايد مظهر حاكميت دولت باشد ، به صورت بازيچه اي در آمد و هر متجاوزي مي توانست به سادگي آن را كنار زند و خود را تحت حمايت قدرت هاي خارجي قرار دهد .
يکشنبه، 9 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حق توحش امريكا از ملت ايران ! (2)

حق توحش امريكا از ملت ايران ! (2)
حق توحش امريكا از ملت ايران ! (2)


 

نويسنده: فاطمه صوفي آبادي




 

پيامد هاي تصويب كاپيتولاسيون
 

قضاوت كنسولي مسئله اي اساسي است . همواره بيشترين نفوذ بيگانگان از طريق كاپيتولاسيون بوده و از اين راه و تحميل عمال و كارگزاران بيگانه ، جنايات فجيعي در اين سرزمين انجام گرفته است . قوانين جزايي كه بايد مظهر حاكميت دولت باشد ، به صورت بازيچه اي در آمد و هر متجاوزي مي توانست به سادگي آن را كنار زند و خود را تحت حمايت قدرت هاي خارجي قرار دهد .
بعد از تصويب كاپيتولاسيون در ايران ، امريكا ميدان فعاليت را وسيع تر يافت و تشكيلات سازمان سيا فعال تر شد . امريكا بسياري از نيروهاي اطلاعاتي خود را از قبرس روانه ايران كرد . جيمز بيل در كتاب «عقاب و شير » ، تصويب اين لايحه را يكي از بدترين و اشتباه آميزترين كارهايي مي داند كه امريكايي ها مرتكب شدند . در قسمت هايي از اين كتاب آمده است :
كاپيتولاسيون اشتباه مرگ باري است كه منافع امريكا را دچار مشكل خواهد نمود . اين عمل ناشيانه و زشت ، نشانه اي از رفتار خشن و احمقانه امپرياليسم است ، ولي با اين همه ما آن قدر فشار آورديم تا به اجرا در آمد ... بر خلاف قرارداد كاپيتولاسيون كه بيشتر دربرگيرنده نظاميان بودند كه در فراسوي درياها خدمت مي كردند ؛ در تنظيم نوع ايراني آن به طور استثنايي به ايالات متحده امريكا اجازه داده شده بود تا در تمام موارد و در مورد تمام كارمندان ( حتي غير نظامي ) تنها از حوزه قضايي خود استفاده كنند ولو اينكه افراد مسئول در امريكا نخواهند اين كار را انجام دهند ... اين شكل از قرارداد كه بين ايران و امريكا منعقد شده بود به استثناي مواردي از آن در آلمان غربي ، در هيچ يك از كشورهاي ديگر سابقه نداشت و خصوصا به لحاظ كاربرد ، بسيار گسترده اي مي نمود ، زيرا هرگونه نظارت قانوني ايرانيان را بر گروه هاي امريكايي مستقر در ايران ، كه دائما نيز رو به فزوني بود ، بي اثر و خنثي مي كرد و اين مي توانست به خويشان و بستگان آنها نيز بسط يابد . (1)
اسنادي از ساواك نشان مي دهد كه قبح اين قانون بر اعضاي كابينه منصور نيز پوشيده نبوده است :
سناتور سيد جلال الدين تهراني به يكي از دوستان خويش اظهار داشته دو شب پيش از تصويب مصونيت قضايي اتباع امريكايي دكتر عاليخاني ، دكتر آموزگار و ( عطاالله ) خسرواني ، وزراي كابينه به اين عمل اولياي حزب ايران نوين در محل حزب اعتراض نموده و گفته اند اين ننگ بر دامن دولت و حزب ايران نوين تا ابد باقي خواهد ماند ، لذا پس از مراجعت اعليحضرت همايوني از شيراز از كابينه استعفا خواهيم كرد . (2)
تصويب لوايحي چون اصلاحات ارضي و انجمن هاي ايالتي و ولايتي و انقلاب سفيد ، مي توانست در ظاهر فريبنده باشد و حتي براي خود ، پشتيباناني نيز بيابد و با مانورهاي تبليغاتي رژيم هر نداي مخالفي را خاموش و سركوب سازد ،‌اما تصويب كاپيتولاسيون هيچ توجيه منطقي و تبليغاتي نداشت .
رژيم شاه كه به خوبي مي دانست بازتاب عمومي اين لايحه ننگين تا چه حد خطرناك خواهد بود ، سانسور شديدي بر رسانه هاي گروهي حاكم كرد تا هيچ گونه خبري در مورد لايحه كاپيتولاسيون به بيرون درز نيابد ، ولي چند روزي از تصويب اين لايحه نگذشته بود كه مجله داخلي مجلس شوراي ملي كه متن كامل مذكرات مجلس را در برداشت به دست امام خميني رسيد .
طرح كاپيتولاسيون از جمله موضوعات بسيار مهمي بود كه در سال 1343 مطرح شد .
مسئله كاپيتولاسيون در مجلس شورا و مجلس سنا به طور كاملا سري مطرح شده بود . در مجلس سنا بعضي اعتراض كرده و گفته بودند كه نگذاريد پرده ها بالا برود . اين مسئله كه امام چگونه از آن مجلس سري مطلع شد ؛ من شنيده ام كه پسر مرحوم آقا شيخ جواد عراقي كه در مجلس منشي يا كارگزار بود ، خبرهاي مجلس را ايشان يا مستقيما يا با واسطه به امام مي رسانده است ... روزي كه امام از مسئله كاپتولاسيون مطلع شدند خيلي ناراحت بودند و طي دو جلسه موضوع را با علما مطرح كردند ، اما آنها ترتيب اثر ندادند و مسئله را سياسي تلقي كردند و معتقد بودند كه اگر دخالت كنند ، مشكلاتي پيش مي آيد . (3)
نهضت امام ماجراي ديگري را تجربه مي كرد و گام روشن تري براي نشان دادن مسير ضد استعماري خود بر مي داشت . اين مرحله ، مرحله اي ديگر براي اثبات اهداف امام و پافشاري ايشان بر روي آن اهداف بود .
همه اقشار مردم اعم از دانشگاهي و روشنفكر و ديگران مي دانستند كه اگر در يك مملكتي بين دو نفر دعوايي رخ دهد كه يك طرف آن دعوا ، اتباع كشوري ديگر باشد ، آن دعوا بايد در همان مملكت بررسي و تحقيق شود و محاكمه بايد در همان كشور انجام بگيرد ، نه اينكه بردارند ببرند به يك كشور بيگانه و مسئله را در آنجا بررسي كنند . بسيار روشن بود كه اين قانون يك قانون كاملا استعماري است كه تنها به نفع امريكا و اتباع آن كشور است . اصلا به طور خيلي واضح و آشكار تسلط و نفوذ استعماري امريكا را بر مجلسين و دولت ايران نشان مي داد . خلاصه نقطه ضعف خيلي خوبي بود براي كوبيدن شاه و حكومت او . در واقع شرايط براي اعلام آشكار هدف امام كه همان براندازي رژيم شاه و تشكيل حكومت اسلامي بود ، به تدريج فراهم مي شد . منتها اينها مسائلي است كه بايد به تدريج و آرام آرام مطرح شود و اكنون در اين مرحله از قيام ، قانون كاپيتولاسيون فرصت يك حمله سرنوشت ساز به پيكر رژيم را در اختيار رهبر هوشمند نهضت قرار مي داد . (4)
امام خميني براي افشاي خيانت پشت پرده شاه و دولت تصميم گرفت در روز چهارم آبان 1343مصادف با ميلاد حضرت فاطمه ( س ) سخنراني نمايد و اعلاميه اي تأثير گذار منتشر كند .
شاه كه از تصميم امام آگاه شد پيكي نزد ايشان فرستاد ، ولي امام حاضر به پذيرفتن وي نشد و او ناچار با شهيد حاج آقا مصطفي فرزند بزرگ امام ، ملاقات كرد و پيام شاه را رساند . او از قول شاه امام را از حمله به امريكا بر حذر داشت و آن را كاري خطرناك و حتي مهم تر از حمله به شخص اول مملكت ( شاه ) دانست . (5)
آيت الله محلاتي درباره تصميم امام جهت سخنراني و عصبانيت ايشان از ماجراي كاپيتولاسيون مي گويد :
قرار بود به مناسبت كاپيتولاسيون امام صحبت كند ، ايشان خيلي عصباني بود ، وقتي ما رفتيم خدمتشان فرمود : اين از آن اموري است كه ما بايد دنبال كنيم و عزت اسلام را زنده كنيم . اين قصه رأي زن ها نيست كه آنها به ما وصله ارتجاعي بچسبانند ، اين قصه تقسيم اراضي نيست كه به ما بگويند طرفدار مالكيت هستيد ، اين مسئله اي است كه تمام آزاديخواهان دنيا اين مسئله را قبول دارند كه ما براي آزادي مي جنگيم . ما هدفمان يك هدف ارتجاعي نيست ، ما هدفمان اين است كه از زير يوغ استعمار امريكا و اسرائيل بيرون بياييم ،‌ما مي خواهيم يك ملت مستقل باشيم نه زير يوغ استعمار امريكا كه مستشارانش در مملكت ما هر چه جنايت مي خواهند بكنند ، بكنند و هيچ دستگاه قضايي حق نداشته باشد آنها را دستگير كند .(6)
امام بي اعتنا به تهديد نماينده شاه در روز مقرر سخنراني تاريخي و حماسي خود را در جمع هزاران نفر از مؤمنان كه در منزل ايشان گرد آمده بودند ايراد كرد . ايشان در ابتدا حالات روحي و ناراحتي شديد خود را از تصويب لايحه كاپيتولاسيون بيان داشت و به دنبال آن به بيان خيانت رژيم به ايرانيان با تصويب اين موضوع پرداخت .
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون من تأثرات قلبي خودم را نمي توانم اظهار كنم ، قلب من در فشار است ؛ اين چند روزي كه مسائل اخير ايران را شنيده ام خوابم كم شده ، ناراحت هستم ، قلبم در فشار است . با تأثرات قلبي روز شماري ميكنم كه چه وقت مرگ پيش بيايد .
ايران ديگر عيد ندارد ، عيد ايران را عزا كرده اند و چراغاني كردند ، عزا كردند و دسته جمعي رقصيدند . ما را فروختند ، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغاني كردند ، پايكوبي كردند . اگر من به جاي اينها بودم اين چراغاني ها را منع مي كردم ،‌مي گفتم بيرق سياه بالاي سر بازارها بزنند ، بالاي سر خانه ها بزنند ، چادر سياه بالا ببرند . عزت ما پايكوب شد ، عظمت ايران از بين رفت ، عظمت ارتش ايران را پايكوب كردند . قانوني در مجلس بردند ؛ در آن قانون اولا ما را ملحق كردند به پيمان وين و (7)
ثانيا الحاق كردند به پيمان وين ! كه تمام مستشاران نظامي امريكا با خانواده هايشان ، با كارمندهاي فني شان ، با كارمندان اداري شان ، با خدمه شان ، با هر كس كه بستگي با آنها دارد ، اينها از هر جنايتي كه در ايران بكنند مصون هستند . اگر يك خادم امريكايي ،‌اگر يك آشپز امريكايي مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند ، زير پا منكوب كند ، پليس ايران حق ندارد جلوي او را بگيرد ! دادگاه هاي ايران حق ندارند محاكمه كنند ! بازپرسي كنند ! بايد برود امريكا ! آنجا در امريكا ارباب ها تكليف را معين كنند ! دولت سابق اين تصويب را كرده بود و به كسي نگفت . دولت حاضر اين تصويبنامه را در چند روز پيش از اين برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنا بردند و با يك قيام و قعود مطلب را تمام كردند و باز نفسشان در نيامد . در اين چند روز اين تصويبنامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هايي كردند . مخالفت هايي شد .
سپس به بيان علل پذيرش اين ننگ از سوي مقامات كشور پرداخت و به فرمايشي و غير قانوني بودن مجلس اشاره كرد . امام در بيانات خود به بيان تعهدات دولت امريكا (8) در قبال تصويب كاپيتولاسيون پرداخت . افشاي اين موضوع كه امريكا حتي تصور آن را هم نمي كرد ؛ شكست بزرگي براي امريكا و دليل محكمي ديگر براي ملت ايران در مبارزه با امريكا بود .
... لكن مطلب را گذراندند ،‌با كمال وقاحت گذراندند ، دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفداري كرد . ملت ايران را از سگ هاي امريكا پست تر كردند ... چرا ؟ براي اينكه مي خواستند وام بگيرند از امريكا ، امريكا گفت اين كار بايد بشود ( لابد اين جور است ) ...
مع ذلك ، ايران خودش را فروخت براي اين دلارها ،‌ايران استقلال ما را فروخت ، ما را جزء دول مستعمره حساب كرد ، ملت مسلم ايران را پست تر از وحشي ها در دنيا معرفي كرد ... ما با اين مصيبت چه بكنيم ؛ روحانيون با اين مطالب چه بكنند به كجا پناه ببرند عرض خودشان را به چه مملكتي برسانند . ساير ممالك خيال مي كنند كه ملت ايران است ، اين ملت ايران است كه اين قدر خودش را پست كرده است ، نمي دانند اين دولت ايران است ، اين مجلس ايران است ، اين مجلس است كه هيچ ارتباطي به ملت ندارد ، اين مجلس ، سرنيزه است و اين مجلس چه ارتباطي به ملت ايران دارد ،‌ملت ايران به اينها رأي ندادند . علماي تراز اول ، مراجع ، بسياريشان تحريم كردند انتخابات را ، ملت تبعيت كرد از اينها رأي نداد ؛ لكن زور سرنيزه اينها را آورد در اين كرسي نشاند .
همچنين ضمن اشاره به تلاش هاي رژيم براي از ميان برداشتن روحانيان و ايجاد تفرقه بين آنان ، مطالبي درباره دلايل لزوم دخالت روحانيان در امور سياسي كشور فرمودند:
... رفاه حال ملت ايران به اين است كه روحانيون را از بين ببرند ! همين طور است ، اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد اين ملت اسير انگليس يك وقت باشد ، اسير امريكا يك وقت باشد . اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه اسرائيل قبضه كند اقتصاد ايران را ، نمي گذارد كه كالاهاي اسرائيل در ايران بدون گمرك فروخته بشود ... اگر نفوذ روحانيون باشد توي دهن اين دولت مي زنند ، توي دهن اين مجلس مي زنند ،‌وكلا را از مجلس بيرون مي كنند . اگر نفوذ روحانيون باشد تحميل نمي تواند بشود يك عده از وكلا بر سرنوشت يك مملكتي كه حكومت كنند . اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد يك دست نشانده امريكايي اين غلط ها را بكند ، بيرونش مي كنند از ايران . نفوذ ايراني ، نفوذ روحاني مضر به حال ملت است ؛ نخير ! مضر به حال شماست ، مضر به حال شما خائن هاست نه مضر به حال ملت . شما ديديد با نفوذ روحاني نمي توانيد هر كاري را انجام دهيد ، هر غلطي را بكنيد ، مي خواهيد نفوذ روحاني را از بين ببريد . شما گمان كرديد كه صحنه سازي ها مي توانيد كه بين روحانيون اختلاف بيندازيد ؛ نمي توانيد ...روحانيون با هم هستند .
امام در قسمتي از سخنراني ، هشدار هاي تكان دهنده و تاريخي خود را خطاب به قشرهاي مختلف براي حفظ اسلام بيان داشت . ايشان در طول سخنراني بارها به دولت امريكا و دست نشاندگانش در ايران حمله نمود و دولت ايران را نوكر امريكا معرفي كرد :
... آقا من اعلام خطر مي كنم ، اي ارتش ايران ! من اعلام خطر مي كنم ، اي سياسيون ايران !
من اعلام خطر مي كنم ،‌ اي بازرگانان ! من اعلام خطر مي كنم ، اي علماي ايران ! اي مراجع اسلام ! من اعلام خطر مي كنم ، اي فضلا ! اي طلاب ! اي مراجع ! اي آقايان ! اي نجف ! اي قم ! اي مشهد ! اي شيراز ! اي تهران ! من اعلام خطر مي كنم ،‌ خطر دار است ،‌معلوم مي شود زير پرده چيزهايي است و ما نمي دانيم در مجلس گفتند نگذاريد پرده ها بالا برود ، معلوم مي شود براي ما خواب ها ديده اند . از اين بدتر چه خواهند كرد . نمي دانم از اسارت بدتر چه ؟ از ذلت بدتر چه ؟ ... نظاميان امريكايي ،‌مستشاران نظامي امريكايي به شما چه نفعي دارند آقا اگر اين مملكت اشغال امريكاست پس چرا اين قدر عربده مي كشيد ، پس چرا اين قدر دم از ترقي مي زنيد اگر اين مستشاران نوكر شما هستند پس چرا از ارباب ها بالاترشان مي كنيد ، پس چرا از شاه بالاترشان ميكنيد ، اگر نوكرند مثل ساير نوكرها با آنها عمل كنيد ،اگر كارمند شما هستند؛ مثل ساير ملل كه با كارمندانشان عمل مي كنند شما هم عمل كنيد. اگر مملكت ما اشغال امريكاييست پس بگوييد ، پس ما را برداريد بريزيد بيرون از اين مملكت ... آقا فكر بكنيد براي اين مملكت ،‌فكري بكنيد براي اين ملت . هي قرض روي قرض بياوريد ! هي نوكر بشويد ! البته دلار نوكري هم دارد . دلارها را شما مي خواهيد استفاده كنيد نوكريش را ما بكنيم .
آن گاه امام از همه خواست تا در مقابل اين قانون ننگين و اسارت بار بايستد و سپس به معرفي ماهيت حقيقي استعمارگران به ويژه دولت امريكا و نقشه هاي آنان پرداخت:
... نبايد گفت اينها را آن آقاياني كه مي گويند كه بايد خفه شد ، اينجا هم بايد خفه شد اينجا هم خفه بشويم ما را بفروشند و خفه بشويم . قرآن ما را بفروشند و خفه بشويم ،والله گناهكار است كسي كه داد نزند ، والله مرتكب كبيره است كسي كه فرياد نكند . اي سران اسلام به داد اسلام برسيد ،‌اي علماي نجف به داد اسلام برسيد ،‌اي علماي قم به داد اسلام برسيد ،‌رفت اسلام . اي ملل اسلام ! اي سران ملل اسلام ! اي رؤساي جمهور ملل اسلامي ! اي سلاطين ملل اسلامي ! اي شاه به داد خودت برس ، به داد همه ما برسيد . ما زير چكمه امريكا برويم چون ملت ضعيفي هستيم ! چون دلار نداريم ! امريكا از انگليس بدتر ، انگليس از امريكا بدتر ،‌شوروي از هر دو بدتر ، همه از هم بدتر ، همه از هم پليدتر .
اما امروز سر و كار ما با اين خبيث هاست ، با امريكاست . رئيس جمهور امريكا بداند ،‌بداند اين معنا را كه منفورترين افراد دنياست پيش ملت ما ،‌امروز منفورترين افراد بشر است پيش ملت ما ، يك همچنين ظلمي به دولت اسلامي كرده است . امروز قرآن با او خصم است ، ملت ايران با او خصم است . دولت امريكا بداند اين مطلب را ،‌ضايع كردند او را در ايران ، خراب كردند او را در ايران .
امام در ادامه سخنان پر بار خود آينده ايران و گسترش دخالت هاي امريكا را در كشور گوشزد نمود و با بيان مطالبي درباره لزوم اعتراض به اين خيانت رژيم سخنان خود را به پايان رساند :
... الان در مملكت ما به دست رجال سياسي كه وطنخواه باشند چيزي نيست . در دست آنها چيزي نيست ، ارتش هم بداند يكي تان را بعد از ديگري كنار مي گذارند ، ديگر براي شما آبرو گذاشتند براي نظام شما آبرو گذاشتند ... اگر من بودم استعفا مي كردم ، اگر من نظامي بودم استعفا مي كردم ، من اين ننگ را قبول نمي كردم ، اگر من وكيل مجلس بودم استعفا مي كردم ... آقايان موظف اند ملت را آگاه كنند ، علما موظف اند ملت را آگاه كنند، ملت موظف است كه در اين امر صدا در بياورد ، با آرامش عرض برساند ،‌به مجلس اعتراض كند ، به دولت اعتراض كند كه چرا يك همچنين كاري كرديد چرا ما را فروختيد مگر ما بنده شما هستيم ؟ شما كه وكيل ما نيستيد ،‌ وكيل هم بوديد ، اگر خيانت كرديد به مملكت خود به خود از وكالت بيرون مي رويد ، اين خيانت به مملكت است ... خداوندا امور مسلمين را اصلاح كن . خداوندا ديانت مقدسه اسلام را عظمت به عنايت فرما . خدايا اشخاصي كه خيانت مي كنند به اين آب و ملك ، خيانت مي كنند به اسلام ،‌خيانت مي كنند به قرآن ، آنها را نابود كن.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته . (9)
امام علاوه بر اين سخنراني اعلاميه اي منتشر و بار ديگر به افشاي خيانت شاه ، دولت و مجلس پرداخت . امام در اين اعلاميه كاپيتولاسيون را « سند بردگي ملت ايران » ، « اقرار به مستعمره بودن ايران » و « ننگين ترين و موهن ترين تصويبنامه غلط دولت هاي بي حيثيت » ناميد . در قسمت هايي از اعلاميه امام آمده است :
... آيا ملت ايران مي داند در اين روزها در مجلس چه گذشت ؟مي داند بدون اطلاع ملت و به طور قاچاق چه جنايتي واقع شد ؟ مي داند مجلس ‌، به پيشنهاد دولت ، سند بردگي ملت ايران را امضا كرد ، اقرار به مستعمره بودن ايران نمود ؟ سند وحشي بودن ملت مسلمان را به امريكا داد ؟ قلم سياه كشيد بر جميع مفاخر اسلامي و ملي ما ؟ قلم سرخ كشيد بر تمام لاف و گزاف هاي چندين ساله سران قوم ؟ ايران را از عقب افتاده ترين ممالك دنيا پست تر كرد ؟ اهانت به ارتش محترم ايران و صاحب منصبان و درجه داران نمود ؟ حيثيت دادگاه هاي ايران را پايمال كرد ؟ به ننگين ترين تصويب نامه دولت سابق ، با پيشنهاد دولت حاضر ، بدون اطلاع ملت ، با چند ساعت صحبت هاي سري ،‌رأي مثبت داد ؟ ... امروز كه دولت هاي مستعمره يكي پس از ديگري با شهادت و شجاعت ، خود را از تحت فشار استعمار خارج مي كنند و زنجير هاي اسارت را پاره مي كنند ، مجلس مترقي ايران با ادعاي سابقه تمدن 2500 ساله ، با لاف هم رديف بودن با ممالك مترقيه ، به ننگين ترين و موهن ترين تصويبنامه غلط دولت هاي بي حيثيت رأي مي دهد و ملت شريف ايران را پست ترين و عقب افتاده ترين ملل به عالم معرفي مي كند ؛ و با سرافرازي هر چه تمام تر ، دولت از تصويبنامه غلط دفاع مي كند و مجلس رأي مي دهد ... آيا ملت ايران مي داند كه افسران ارتش به جاي سوگند به قرآن مجيد « سوگند به كتاب آسماني كه به آن اعتقاد دارم » ياد كرده اند ؟ اين همان خطري است كه كرارا تذكر داده ام : خطر براي قرآن مجيد ؛ براي اسلام عزيز ؛ خطر براي مملكت اسلام ؛ خطر براي استقلال كشور ؛ من نمي دانم دستگاه جبار از قران كريم چه بدي ديده است ، از پناه به اسلام و قرآن چه ضرري برده است كه اين قدر پافشاري براي محو اسم آن مي كند . اگر پناه به قرآن و اسلام بياوريد ، اجنبي به خود اجازه نمي دهد كه از شما سند بردگي بگيرد ؛ اجازه نمي دهد كه مفاخر ملي و اسلامي شما پايمال شود . جدا بودن ملت از هيئت حاكمه ، بر خوردار نبودن آنها از پشتيباني ملت ، اين مصيبت ها را پيش مي آورد . اكنون من اعلام مي كنم كه اين رأي ننگين مجلسين مخالف اسلام و قرآن است ،‌و قانونيت ندارد ؛ مخالفت رأي ملت مسلمان است وكلاي مجلسين وكيل ملت نيستند ؛ وكلاي سرنيزه هستند ! رأي آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هيچ ارزشي ندارد . و اگر اجنبي ها بخواهند از اين رأي كثيف سوء استفاده كنند ، تكليف ملت تعيين خواهد شد .. دنيا بداند كه هر گرفتاري اي كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند ، از اجانب است ؛ از امريكاست . ملل اسلام از اجانب عموما و از امريكا خصوصا متنفر است . بدبختي دول اسلامي از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست ... اينجانب ، كه يك نفر از خدمتگزاران علماي اعلام و ملت اسلام هستم ، در موقع خطير و براي مصالح بزرگ اسلامي حاضر براي كوچكترين افراد تواضع و كوچكي كنم ، تا چه رسد به علماي اعلام و مراجع عظام ـ كثر الله امثالهم . لازم است جوان هاي متعصب و طلاب تازه كار از زبان و قلم خود جلوگيري كنند ؛ و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموري كه موجب تشتت و تفرقه است خودداري نمايند . علماي اعلام براي خاتمه دادن به هرج و مرج و بي نظمي ها در فكر اصلاح عمومي هستند ، اگر دولت ها مجال فكر به ما بدهند ؛ اگر گرفتاريهايي كه از ناحيه هيئت حاكمه پيش مي آيد و ناراحتي هاي روحي مجال تصفيه و اصلاح داخلي به ما بدهد . اين نحو گرفتاري هاست كه ما را از مسير خود ، كه مسير تصفيه حوزه ها و اصلاح همه جانبه است ، باز مي دارد . با احساس خطر براي اسلام و قرآن كريم ، براي ملت و مليت مجال تفكر در امور ديگر باقي نمانده ... امروز اقتصاد ايران به دست امريكا و اسرائيل است و بازار ايران از دست ايراني و مسلم خارج شده است و غبار ورشكستگي و فقر به رخسار بازرگان و زراع نشسته است ؛ و اصلاحات آقايان ، بازار سياه براي امريكا و اسرائيل درست كرده است ؛ و كسي نيست كه به داد ملت فقير برسد ... (10)
به دنبال سخنراني امام عليه كاپيتولاسيون ، آيت الله مرعشي نجفي ، سيد محمد صادق روحاني و سيد كاظم شريعتمداري نيز سخناني ايراد كردند . اعلاميه هايي نيز از سوي آيت الله روحاني و سيد حسن قمي در انتقاد از احياي كاپيتولاسيون منتشر شد .
حجت الاسلام فلسفي طي نامه اي به امام خميني ، سخنراني تاريخي ايشان را مفيد و تأثير بر انگيز توصيف كرد :
محضر مقدس حضرت مستطاب آيت الله حاج آقا روح الله خميني متع الله المسلمين بطول بقائه الشريف
به عرض محترم عالي مي رساند به خواست خداوند پس فردا روز پنج شنبه براي مدت ده روز عازم يزد هستم . بدين وسيله از حضرت آيت الله توديع نموده و با استظهار به دعاي خير آن حضرت از تهران خارج مي شوم .
مطالب سودمندي مؤثري كه در سخنراني اخير مورد بحث قرار گرفت از هر جهت مفيد و در افكار طبقات مردم حسن اثر كامل داشت با اشاره اي كه در ضمن سخن به روابط روحانيين و هماهنگي آنان فرموده بوديد پيوستگي ها را محكم تر و قطعا صفوف مسلمين را فشرده تر خواهد نمود . از خداوند بزرگ طول عمر و سلامت حضرت آيت الله را در دفاع از حريم اسلام و حفظ آبرو عز مسلمين خواستارم .
محمد تقي فلسفي 5 /8 /83 (11)
علما و روحانيان طي مخابره تلگرام و ارسال نامه هايي به هيئت حاكمه ،‌الغاي سريع كاپيتولاسيون را خواستار شدند . شماري از روحانيون و وعاظ در اين رابطه دستگير و زنداني گشتند . در 9 آبان حسنعلي منصور در مجلس سنا درباره كاپيتولاسيون توضيحاتي داد و ادعا كرد ايران با دادن مصونيت سياسي به چند مستشار نظامي كوچك ترين زياني به ملت نمي رساند !

پي نوشت ها :
 

1 . جيمز بيل ،‌شير و عقاب ،‌ترجمه مهوش غلامي ( تهران : كوبه ، 1371 ) ، ص 220 و 221 .
2 . نك : حسين فرودست ، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ، ج 2 ( تهران : مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي ،‌1386 ) ، ص 363 .
3.خاطرات آيت الله محمد علي گرامي ، به كوشش محمد رضا احمدي ( تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامي ،‌1381 ) ، ص 279 و 280 .
4 . خاطرات آيت الله طاهري خرم آبادي ، به كوشش محمد رضا احمدي ، ج 1 ( تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامي ، 1377 ) ، ص 311 .
5. محمد حسن رجبي ، زندگينامه سياسي امام خميني‌« از آغاز تا هجرت به پاريس » ( تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، 1369 ) ، ص 249 .
6 . خاطرات و مبارزات شهيد محلاتي ( تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامي ، 1376 ) ، ص 64 .
7 . قرارداد وين يك قرارداد چند جانبه بين المللي است كه در ژوئن 1961 در شهر وين به تصويب رسيد . پس از مباحثات و مذاكرات سازمان ملل متحد درباره اين قرارداد ، كشور ايران نيز آن را امضا كرد . طبق اين قرارداد ، مأموران سياسي كشورهاي امضا كننده قرارداد در خاك يكديگر از مصونيت قضايي برخوردار بودند و كشور ميزبان قانونا نمي توانست آنها را محاكمه كند . بر اساس اين قرارداد چند جانبه ، محاكمه مأموران سياسي مجرم در يك كشور ديگر بر اساس قوانين كشور خودش بود و مأموران سياسي از پرداخت تمام عوارض شخصي ،
مالي ، مملكتي و شهري معاف بودند .
8 . امريكا در قبال تصويب اين قانون با اعطاي وام 200 ميليون دلاري به ايران جهت خريد سلاح از آن كشور موافقت نموده بود .
9. صحيفه امام ، ج 1 ، ص 424 ـ 415 .
10 . همان ، ص 414 ـ 409 .
11. خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفي ، به كوشش علي دواني ( تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامي ، 1382 ) ، ص 315 .
 

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 17



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط