چگونه باغبان هاي خوبي باشيم؟
نويسنده: دکتر احمد به پژوه
دانشيار دانشگاه تهران
دانشيار دانشگاه تهران
اصل قاطع وجدي بودن
استاد معلم چو بود بي آزار
خرسک بازند کودکان در بازار
کودک بايد بداند که از آزادي بي قيد وشرط برخوردار نيست ودرمواردي که پدر ومادر مشخص کرده اند که رعايت نکند، منع مي شود و پدر ومادر با او قاطع وجدي هستند و تسليم گريه ي او نمي شوند. گاهي با قهر کردن کوتاه و موقت و چهره را درهم کردن مي توان به کودک ياد داد که از رفتار او راضي نيستند. بنابراين:
در ارتباط با فرزندتان اصول خود رامشخص کنيد، قاطع باشيد وبا جديت به فرزندتان بفهمانيد که چه انتظارهايي از او داريد.
اصل مستقل سازي
يک رابطه ي انساني سالم و درست رابطه اي است که به اين اصل توجه دارد و وسايل وامکانات مستقل شدن کودک را فراهم مي کند. براي مثال ، ملاحظه کنيد مادري کودکي که خود مي تواند راه برود، در بغل گرفته است! يا کودکي که خود مي تواند يا مي خواهد به تنهايي غذا بخورد اما مادر به او غذا مي دهد ! از اين رو اگر کودکي مي تواند خودش راه برود، گناه است او را بغل کنيد. والديني که همه ي کارها را براي فرزندشان انجام مي دهند به وابستگي وعدم رشد فرزندشان کمک مي کنند و در نهايت مانع مستقل شدن او مي شوند. اين گونه والدين مسؤوليت تمام اعمال فرزندشان را به عهده مي گيرند و به اين ترتيب او را فردي متکي و دست و پا چلفتي بار مي آورند. در مقابل پدر يا مادري که به فرزندش اجازه مي دهد. درحضور ديگران ابراز وجود کند، به مستقل شدن او کمک مي کنند وبدين ترتيب موجب اعتماد به نفس او مي شوند. بزرگسالان نبايد به جاي کودک فکر کنند يا اين که در هر موردي به کمک او بشتابند و به کودک اجازه ي تجربه کردن ندهند. بلکه بايد اجازه داد کودک تا حدي که به سلامت او آسيب نمي رسد خود تجربه وتلاش کند تا مسأله اش را حل کند.
براي مثال، کودک سؤال مي کند: «فلان کتاب من کجاست ؟» يا «فلان اسباب بازي من کجاست؟» پاسخ شما اين است که خودت تلاش کن پيدا مي کني. بنابراين کارها را به جاي کودک انجام ندهيد. اجازه دهيد کودک رشد کند و پرواز کند (بال و پرش را نبنديد). بنابراين:
هدف عمده ي تعليم و تربيت کودک ونوجوان، مستقل سازي و آماده سازي او براي زندگي در دنياي واقعي است.
اصل محبت
در اينجا سه تصوير متفاوت از ويژگي هاي کودکي که از محبت محروم بوده است با کودکي که بيش از حد ازمحبت برخوردار بوده است و کودکي که به قدر کافي از محبت بهره مند بوده است ارايه مي شود.
الف: ويژگي هاي کودکي که از محبت محروم بوده است:
- احساس مسئوليت نمي کند.
- از زنده بودن و زندگي کردن لذت نمي برد.
- اعتماد به نفس در او ضعيف است.
- رابطه ي او با ديگران سرد و خشک است.
- به قوانين و مقررات و اصول اخلاقي کمتر مقيد است.
- حالت بدبيني در او وجود دارد.
- احساس عدم استقلال مي کند و تمايل به پيروي و متابعت کورکورانه دارد.
- براي جلب توجه و خود نمايي که نياز همه ي انسانهاست به روش هاي نامطلوب دست مي زند(مانند پرخاشگري).
- فردي وابسته، کمرو و خجالتي است.
ب: ويژگي هاي کودکي که بيش از حد از محبت برخوردار بوده است:
- احساس مسووليت نمي کند.
- رشد شخصيت در او متزلزل است.
- فردي وابسته و متکي به ديگران است.
- شخصي از خود راضي و خودپسند است .
- در تصميم گيري ضعيف است.
- در دنياي خيالي و غير واقعي به سر مي برد.
ج: ويژگي هاي کودکي که به قدر کافي از محبت بهره مند است:
- احساس امنيت رواني و آرامش مي کند.
- با نشاط و با روحيه است و از رندگي کردن لذت مي برد.
- اعتماد به نفس در او قوي است.
- فردي واقع بين است.
- به ديگران اعتماد مي کند و تمايل به همکاري با ديگران دارد.
- از استقلال انديشه برخوردار است و به کسي متکي نيست.
- مبتکر، خلاق، نوآور و کنجکاو است. بنابراين:
اگر مي خواهيد کودک يا نوجواني با نشاط و سالم داشته باشيد به قدر کافي به او محبت کنيد.
منبع: 7 روز زندگي شماره 84