پيغام درخت ها: خدا حافظ سيمين
نويسنده: اکبر رضي زاده
منبع اختصاصی: راسخون
«... گريه نکن خواهرم. در خانه ات درختي خواهد روييد و درخت هايي در شهرت. و بسيار درختان در سرزمين ات. و باد پيغام هر درختي را به درخت ديگر خواهد رسانيد و درخت ها از باد خواهند پرسيد: در راه که مي آمدي سحر را نديدي؟!...» - سووشون
چرا باد، سحر را ديد. سحري در راه مدرسه. مدرسه ي پيرمردها و پيرزن ها! سحري که به جاي مشرق، از مغرب بيرون آمد. در دَمدَماي خنکاي صبح. صبحي که به جاي طلوع گلگون ، غروبي غم انگيز را به درخت ها خبر داد. خبري که رنگ غم داشت. غمي که به جاي نسيم و در واپسين روزهاي سال 1390 خورشيدي، غروب کرد . غروبي تلخ و تيره.
در فکر تدارک مايحتاج شب عيد بوديم که باد، پيغام هر درختي را به درختي ديگر رساند. پيغام چه بود؟ - عاشقان «سو و شون» اين بار براستي در «سوگ» و «شيون» نشستند!... سوگ از دست رفتن يک خالق. يک هنرمند. يک نويسنده. يک مادر. اما اين بار يک مادرِ روحي. مادري که همه ي فرزندان و شيفتگانِ قلمش را يتيم کرد. و جامعه ي اهل قلم را حتي بيرون از کتاب، به سوگ و شيون نشاند.
«دکتر سيمين دانشور» در سال 1300 شمسي در شيراز به دنيا آمد و درست بعد از عمري پر برکت - نود سال - در هيجده اسفند 90 چشم از جهان فرو بست. و خيزش سحر را بر سرِ راه مدرسه ي پيرمردها و پيرزن ها، متوقف کرد و مسکوت گذاشت!... طفلکي ، درخت هاي منتظر شنيدن طلوع سحر بهاري از زبانِ باد! ... در انتظار پيغام عيد و نوروز بودند. اما باد عجب پيغامي به درخت ها داد! ...
ضايعه ي درگذشت بانوي بزرگ داستان ايران، عکس العمل چند تن از فرهيختگان و قلمداران بزرگ ايران زمين را به همراه داشت.
اما .... دکتر دانشور که بود؟
بانوي بزرگ ادبيات داستاني سده ي جاري دکتر «سيمين دانشور» در هشتم ارديبهشت سال 1300 خورشيدي، در خانواده اي فرهنگي، علمي در شهر هنرمند پرور سعدي و حافظ ديده به جهان گشود.
پدرش پزشک و مادرش نقاش و همچنين مدير هنرستان دخترانه شيراز بود.
تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش به پايان رساند. در سال 1317 در عنفوان جواني، جهت ادامه ي تحصيلات به تهران رفت و وارد دانشکده ادبيات شد.
دکتر دانشور قبل از اينکه نخستين مجموعه داستانش «آتش خاموش ، 1327» را منتشر کند، براي راديو و نشريات مختلف، مقالاتي در ارتباط با مسائل و مشکلات زنان و جوانان نوشت يا ترجمه کرد. در سال 1328 موفق به اخذ دکتراي ادبيات فارسي آن هم از مهم ترين مرکز علمي وقت - دانشگاه تهران - شد.
هر چند که اوج شکوفايي سيمين دهه ي 50 - 40 با انتشار رمان بسيار زيباي «سو و شون» بود ولي هنوز هم بعد از گذشت چند دهه، از بهترين زنان نويسنده ايراني بشمار مي آيد.
او در سال 1328 ترجمه داستان «سرباز شکلاتي» از برنارد شاو را انتشار داد. در 1329 با نويسنده ي توانمند معاصر شادروان «جلال آل احمد» آشنا شد، که همين آشنايي، خيلي زود منجر به ازدواج گرديد.
سال هاي 33- 1331 را با استفاده از يک بورس تحصيلي به مطالعه در رشته ي زيبايي شناسي در دانشگاه استانفورد امريکا گذراند. پس از بازگشت به ايران به تدريس در هنرستان پرداخت و سپس در سال هاي 1338 تا 1358 در رشته ي باستان شناسي و تاريخِ هنر در دانشگاه تهران درس داد. در اين سال ها ترجمه هاي او از آثار چخوف، آرتور شنيتسلر، ويليام سارويان و ناتانيل هاثورن، منتشر شد.
چندي عضويت هيأت دبيران مجله هاي نقش و نگار، علم و زندگي و کيهان ماه را داشت و در سال 1347 به عنوان نخستين رئيس «کانون نويسندگان ايران» برگزيده شد.
سيمين در دومين کتابش «شهري چون بهشت » که در سال 1340 شمسي وارد بازار نشر شد، دنياي عيني و ذهني زنان را با موفقيت توصيف مي کند. اما شهرت خود را مديون رمان مشهور «سو و شون، 1348» مي داند.
او در اين رمان، زندگي خانوادگي قهرمانان خود را بر بستر زندگي اجتماعي مردم فارس در سال هاي جنگ جهاني دوم مي گسترد و تصويري هنرمندانه از دوره ي مورد نظر ارائه مي دهد.
سو و شون بارها تجديد چاپ شده و ترجمه ي انگليسي آن به قلم «محمد رضا قانون پرور» در 1369 در امريکا انتشار يافته است.
ترجمه هاي ديگري هم از آن به زبان هاي آلماني (در 1997)، ترکي، روسي، ژاپني، هلندي و حتي اسپانيايي منتشر شده است.
در سال هاي پس از انقلاب اسلامي، دو مجموعه ي «به کي سلام کنم ، 1359» و «از پرنده هاي مهاجر، 1376» و دو جلد رمان زندگي نامه اي «جزيره ي سرگرداني، 1372 » و «ساربان سرگردان، 1380» را انتشار داده است.
مجموعه اي از دو مقاله او با عنوان «غروب جلال، 1360» منتشر شده است. اين کتاب توسط «فرزانه ميلاني» در سال 1362 به زبان انگليسي ترجمه شد. از ديگر آثار داستاني دکتر سيمين دانشور مي توان از «صورتخانه، 1368» که حاوي شش داستان کوتاه بوده و ترجمه ي «مريم مافي» مي باشد و نيز «سوترا و داستان هاي ديگر، 1373» که ايضاً مجموعه ي شش داستان کوتاه به ترجمه ي حسن جوادي و امين نشاطي مي باشد، نام برد. هر يک از کتابهاي بانوي داستان نويس مقتدر کشور از درونمايه و مضامين بکر و دلنشيني برخوردار است که کمتر کسي توانسته است به اين قُله رفيع ادبيات داستاني ايران، دست يافته باشد.
گفتني است که مجموعه اي از ترجمه ها و تأليف هاي سيمين در زمينه ي هنر و ادبيات با نام «در شناخت هنر، 1375» منتشر شده است.
ساير آثار دانشور که در متن مقاله نيامد به شرح زير است: «باغ آلبالو- آنتوان چخوف- 1331»- «دشمنان - چخوف 1331» - «بئاتريس - شنيسلر - 1332» - «کمدي انساني - ويليام سارويان - 1333» - «داغ ننگ - هاتورن - 1333» «بنال وطن - آلن پيتون - 1351» - «ماه عسل آفتابي، 1362» و... .
چرا باد، سحر را ديد. سحري در راه مدرسه. مدرسه ي پيرمردها و پيرزن ها! سحري که به جاي مشرق، از مغرب بيرون آمد. در دَمدَماي خنکاي صبح. صبحي که به جاي طلوع گلگون ، غروبي غم انگيز را به درخت ها خبر داد. خبري که رنگ غم داشت. غمي که به جاي نسيم و در واپسين روزهاي سال 1390 خورشيدي، غروب کرد . غروبي تلخ و تيره.
در فکر تدارک مايحتاج شب عيد بوديم که باد، پيغام هر درختي را به درختي ديگر رساند. پيغام چه بود؟ - عاشقان «سو و شون» اين بار براستي در «سوگ» و «شيون» نشستند!... سوگ از دست رفتن يک خالق. يک هنرمند. يک نويسنده. يک مادر. اما اين بار يک مادرِ روحي. مادري که همه ي فرزندان و شيفتگانِ قلمش را يتيم کرد. و جامعه ي اهل قلم را حتي بيرون از کتاب، به سوگ و شيون نشاند.
«دکتر سيمين دانشور» در سال 1300 شمسي در شيراز به دنيا آمد و درست بعد از عمري پر برکت - نود سال - در هيجده اسفند 90 چشم از جهان فرو بست. و خيزش سحر را بر سرِ راه مدرسه ي پيرمردها و پيرزن ها، متوقف کرد و مسکوت گذاشت!... طفلکي ، درخت هاي منتظر شنيدن طلوع سحر بهاري از زبانِ باد! ... در انتظار پيغام عيد و نوروز بودند. اما باد عجب پيغامي به درخت ها داد! ...
ضايعه ي درگذشت بانوي بزرگ داستان ايران، عکس العمل چند تن از فرهيختگان و قلمداران بزرگ ايران زمين را به همراه داشت.
اما .... دکتر دانشور که بود؟
بانوي بزرگ ادبيات داستاني سده ي جاري دکتر «سيمين دانشور» در هشتم ارديبهشت سال 1300 خورشيدي، در خانواده اي فرهنگي، علمي در شهر هنرمند پرور سعدي و حافظ ديده به جهان گشود.
پدرش پزشک و مادرش نقاش و همچنين مدير هنرستان دخترانه شيراز بود.
تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش به پايان رساند. در سال 1317 در عنفوان جواني، جهت ادامه ي تحصيلات به تهران رفت و وارد دانشکده ادبيات شد.
دکتر دانشور قبل از اينکه نخستين مجموعه داستانش «آتش خاموش ، 1327» را منتشر کند، براي راديو و نشريات مختلف، مقالاتي در ارتباط با مسائل و مشکلات زنان و جوانان نوشت يا ترجمه کرد. در سال 1328 موفق به اخذ دکتراي ادبيات فارسي آن هم از مهم ترين مرکز علمي وقت - دانشگاه تهران - شد.
هر چند که اوج شکوفايي سيمين دهه ي 50 - 40 با انتشار رمان بسيار زيباي «سو و شون» بود ولي هنوز هم بعد از گذشت چند دهه، از بهترين زنان نويسنده ايراني بشمار مي آيد.
او در سال 1328 ترجمه داستان «سرباز شکلاتي» از برنارد شاو را انتشار داد. در 1329 با نويسنده ي توانمند معاصر شادروان «جلال آل احمد» آشنا شد، که همين آشنايي، خيلي زود منجر به ازدواج گرديد.
سال هاي 33- 1331 را با استفاده از يک بورس تحصيلي به مطالعه در رشته ي زيبايي شناسي در دانشگاه استانفورد امريکا گذراند. پس از بازگشت به ايران به تدريس در هنرستان پرداخت و سپس در سال هاي 1338 تا 1358 در رشته ي باستان شناسي و تاريخِ هنر در دانشگاه تهران درس داد. در اين سال ها ترجمه هاي او از آثار چخوف، آرتور شنيتسلر، ويليام سارويان و ناتانيل هاثورن، منتشر شد.
چندي عضويت هيأت دبيران مجله هاي نقش و نگار، علم و زندگي و کيهان ماه را داشت و در سال 1347 به عنوان نخستين رئيس «کانون نويسندگان ايران» برگزيده شد.
سيمين در دومين کتابش «شهري چون بهشت » که در سال 1340 شمسي وارد بازار نشر شد، دنياي عيني و ذهني زنان را با موفقيت توصيف مي کند. اما شهرت خود را مديون رمان مشهور «سو و شون، 1348» مي داند.
او در اين رمان، زندگي خانوادگي قهرمانان خود را بر بستر زندگي اجتماعي مردم فارس در سال هاي جنگ جهاني دوم مي گسترد و تصويري هنرمندانه از دوره ي مورد نظر ارائه مي دهد.
سو و شون بارها تجديد چاپ شده و ترجمه ي انگليسي آن به قلم «محمد رضا قانون پرور» در 1369 در امريکا انتشار يافته است.
ترجمه هاي ديگري هم از آن به زبان هاي آلماني (در 1997)، ترکي، روسي، ژاپني، هلندي و حتي اسپانيايي منتشر شده است.
در سال هاي پس از انقلاب اسلامي، دو مجموعه ي «به کي سلام کنم ، 1359» و «از پرنده هاي مهاجر، 1376» و دو جلد رمان زندگي نامه اي «جزيره ي سرگرداني، 1372 » و «ساربان سرگردان، 1380» را انتشار داده است.
مجموعه اي از دو مقاله او با عنوان «غروب جلال، 1360» منتشر شده است. اين کتاب توسط «فرزانه ميلاني» در سال 1362 به زبان انگليسي ترجمه شد. از ديگر آثار داستاني دکتر سيمين دانشور مي توان از «صورتخانه، 1368» که حاوي شش داستان کوتاه بوده و ترجمه ي «مريم مافي» مي باشد و نيز «سوترا و داستان هاي ديگر، 1373» که ايضاً مجموعه ي شش داستان کوتاه به ترجمه ي حسن جوادي و امين نشاطي مي باشد، نام برد. هر يک از کتابهاي بانوي داستان نويس مقتدر کشور از درونمايه و مضامين بکر و دلنشيني برخوردار است که کمتر کسي توانسته است به اين قُله رفيع ادبيات داستاني ايران، دست يافته باشد.
گفتني است که مجموعه اي از ترجمه ها و تأليف هاي سيمين در زمينه ي هنر و ادبيات با نام «در شناخت هنر، 1375» منتشر شده است.
ساير آثار دانشور که در متن مقاله نيامد به شرح زير است: «باغ آلبالو- آنتوان چخوف- 1331»- «دشمنان - چخوف 1331» - «بئاتريس - شنيسلر - 1332» - «کمدي انساني - ويليام سارويان - 1333» - «داغ ننگ - هاتورن - 1333» «بنال وطن - آلن پيتون - 1351» - «ماه عسل آفتابي، 1362» و... .
/ج