طعم محروميت و حبس در داستانهاي علي اشرف درويشيان
نويسنده: اکبر رضي زاده
منبع اختصاصي فارسي: راسخون
منبع اختصاصي فارسي: راسخون
«مي نشينم گوشه ي ديوار. زانوهايم را بغل مي کنم. سرم را مي گذارم روي زانوها. چشم هايم را مي بندم. دلم نمي خواهد دست هايم را از پشت دستبند بزنند. آدم توي سلول با دستبند خيلي در تنگنا قرار مي گيرد. اگر جايي از بدنت بخارد نمي تواني بخاراني !.... نمي تواني با دگمه اي، تکه گچي يا تکه اي نخ بازي کني و...»
بخشي از داستان «آرزوهاي کاغذي» علي اشرف درويشيان را به نقل از مجموعه ي «هفت مرد، هفت داستان» از نظر گذرانديد. از همين چند سطر مي توان به فضاي ذهني داستانهاي درويشيان وارد شد. خاطرات زندان هاي مخوف دوران شاه.
«علي اشرف درويشيان» در يکي از روزهاي اوايل شهريور 1320 هجري خورشيدي در شهر کرمانشاه متولد شد.
پس از گذراندن دوره ي دانشسراي مقدماتي کرمانشاه، سال ها در روستاهاي غرب کشور درس داد؛ سپس از دانشسراي عالي تهران فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي تحصيلي گرفت و آن گاه وارد عرصه ي قلمزني شد.
درويشيان کار نويسندگي را با چاپ مقاله ي «صمد جاودانه شد» در ماهنامه ي «جهان نو» آغاز کرد. اين اثر قدرتمند، او را به عنوان نويسنده اي معترض و مردم گرا معرفي نمود. اين ويژگي را در داستان هايي هم که در پي آن منتشر کرد، مي توان ديد.
آثار درويشيان به دليل دارا بودن درونمايه هاي سياسي و اعتراضي، مدتها او را به محبس کشاند و با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 از زندان آزاد شد. از معروف ترين داستان هاي «حبسيه» درويشيان، مي توان به رُمان «سلول 18 » اشاره کرد . که طي آن زندانهاي کثيف رژيم پهلوي را به تصوير کشيده است.
درويشيان از نويسندگان پيرو سبک «صمد بهرنگي» است که مانند او همدردي اش را نسبت به مردم فقير و بي چيز نشان داده است. مسلماناني ضعيف و تُهي دست.
نخستين کتاب اين نويسنده «از اين ولايت » نام دارد که در سال 1352 در ميان کتابخوانان شوري برانگيخت و تولد نويسنده ي تازه اي از مکتب «ماکسيم گورکي» را بشارت داد.
درويشيان موضوع اصلي اکثر داستانهايش را به هنگام آموزگاري در ده، تجربه و احساس کرده است. او ضمن توجه به بيکاري و نداري مردان و صبوري زنان، به تأثير فقر و بيماري و جهل بر کودکان توجهي ويژه نشان مي دهد.
«...آقاي مدير که کارنامه مان را داد، به طرف خانه دويدم. همانطور که سرم پايين بود، ناگهان تو شکم مردي خوردم که طبقي خالي روي سرش بود. مرد ناله اي کرد و فحش داد: [ سرکل مگر مي بري ؟!...]
آثار قلمي علي اشرف درويشيان براساس تاريخ پيدايش آنها به شرح زير است: « از اين ولايت، 1352»، «آبشوران، 1354»، «روزنامه ي ديواري مدرسه، 1357»، «فصل نان، 1357»، «همراه آهنگ هاي بابام، 1358»، « سلول 18، 1359»، « برگزيده داستان ها، 1359»، « قصه هاي بند، 1359»، « سال هاي ابري - رُمان چهار جلدي، 1370»، « ابر سياه هزار چشم»، «درشتي، 1372»، «خاطرات صفر خان» و...
اين نويسنده در دو دهه ي اخير مشغول تحقيق و تدوين «فرهنگ افسانه هاي ايران» بوده و تاکنون دوازده جلد از آن را منتشر کرده است. چند جلد از داستان هاي محبوب من (جلد اول، 1380 ) - منتخب داستان از نويسندگان امروز- را هم با همکاري «رضا خندان» گرد آوري کرده است.
تا کنون چند جلد از مجموعه داستان هاي او به زبان هاي گوناگون ترجمه شده، و نامِ وي به عنوان يک نويسنده ي موفق مردمي در تاريخ ادبيات داستاني به ثبت رسيده است. در زمينه ي ادبيات جنگ نيز مانند ادبيات مَحبَس و هم چنين ادبيات کودکان و نوجوانان آثار درخوري به قلم درويشيان به رشته ي تحرير درآمده است. از آن ميان مي توان به داستان «درشتي» اشاره کرد که تأثير جنگ بر مردم کرمانشاه را به خوبي به تصوير کشيده است.
منبع:اختصاصي فارسي: راسخون
بخشي از داستان «آرزوهاي کاغذي» علي اشرف درويشيان را به نقل از مجموعه ي «هفت مرد، هفت داستان» از نظر گذرانديد. از همين چند سطر مي توان به فضاي ذهني داستانهاي درويشيان وارد شد. خاطرات زندان هاي مخوف دوران شاه.
«علي اشرف درويشيان» در يکي از روزهاي اوايل شهريور 1320 هجري خورشيدي در شهر کرمانشاه متولد شد.
پس از گذراندن دوره ي دانشسراي مقدماتي کرمانشاه، سال ها در روستاهاي غرب کشور درس داد؛ سپس از دانشسراي عالي تهران فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي تحصيلي گرفت و آن گاه وارد عرصه ي قلمزني شد.
درويشيان کار نويسندگي را با چاپ مقاله ي «صمد جاودانه شد» در ماهنامه ي «جهان نو» آغاز کرد. اين اثر قدرتمند، او را به عنوان نويسنده اي معترض و مردم گرا معرفي نمود. اين ويژگي را در داستان هايي هم که در پي آن منتشر کرد، مي توان ديد.
آثار درويشيان به دليل دارا بودن درونمايه هاي سياسي و اعتراضي، مدتها او را به محبس کشاند و با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 از زندان آزاد شد. از معروف ترين داستان هاي «حبسيه» درويشيان، مي توان به رُمان «سلول 18 » اشاره کرد . که طي آن زندانهاي کثيف رژيم پهلوي را به تصوير کشيده است.
درويشيان از نويسندگان پيرو سبک «صمد بهرنگي» است که مانند او همدردي اش را نسبت به مردم فقير و بي چيز نشان داده است. مسلماناني ضعيف و تُهي دست.
نخستين کتاب اين نويسنده «از اين ولايت » نام دارد که در سال 1352 در ميان کتابخوانان شوري برانگيخت و تولد نويسنده ي تازه اي از مکتب «ماکسيم گورکي» را بشارت داد.
درويشيان موضوع اصلي اکثر داستانهايش را به هنگام آموزگاري در ده، تجربه و احساس کرده است. او ضمن توجه به بيکاري و نداري مردان و صبوري زنان، به تأثير فقر و بيماري و جهل بر کودکان توجهي ويژه نشان مي دهد.
«...آقاي مدير که کارنامه مان را داد، به طرف خانه دويدم. همانطور که سرم پايين بود، ناگهان تو شکم مردي خوردم که طبقي خالي روي سرش بود. مرد ناله اي کرد و فحش داد: [ سرکل مگر مي بري ؟!...]
کارنامه از دستم توي خاک ها افتاد. با عجله برش داشتم و بدون توجه به دشنام مردِ طبقدار، دوان دوان به خانه آمدم. ننه به خانه هاي مردم براي رخشويي رفته بود. ظهر که شد با دست هاي قرمز و نازکش آمد. خسته بود. چشم هايش تب دار و خواب آلود بود...»
اولين داستان کتاب «فصل نان» گوياي توجه زياد درويشيان به ادبيات کودکان و نوجوانان است وعلاقه فراواني که اين نويسنده به اين گروه سني دارد را بخوبي نشان مي دهد.آثار قلمي علي اشرف درويشيان براساس تاريخ پيدايش آنها به شرح زير است: « از اين ولايت، 1352»، «آبشوران، 1354»، «روزنامه ي ديواري مدرسه، 1357»، «فصل نان، 1357»، «همراه آهنگ هاي بابام، 1358»، « سلول 18، 1359»، « برگزيده داستان ها، 1359»، « قصه هاي بند، 1359»، « سال هاي ابري - رُمان چهار جلدي، 1370»، « ابر سياه هزار چشم»، «درشتي، 1372»، «خاطرات صفر خان» و...
اين نويسنده در دو دهه ي اخير مشغول تحقيق و تدوين «فرهنگ افسانه هاي ايران» بوده و تاکنون دوازده جلد از آن را منتشر کرده است. چند جلد از داستان هاي محبوب من (جلد اول، 1380 ) - منتخب داستان از نويسندگان امروز- را هم با همکاري «رضا خندان» گرد آوري کرده است.
تا کنون چند جلد از مجموعه داستان هاي او به زبان هاي گوناگون ترجمه شده، و نامِ وي به عنوان يک نويسنده ي موفق مردمي در تاريخ ادبيات داستاني به ثبت رسيده است. در زمينه ي ادبيات جنگ نيز مانند ادبيات مَحبَس و هم چنين ادبيات کودکان و نوجوانان آثار درخوري به قلم درويشيان به رشته ي تحرير درآمده است. از آن ميان مي توان به داستان «درشتي» اشاره کرد که تأثير جنگ بر مردم کرمانشاه را به خوبي به تصوير کشيده است.
منبع:اختصاصي فارسي: راسخون
/ج