تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)

تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)

آن چه در آموزه‌های دینی در مورد انسان وارد شده و مورد مورد اذعان علمای علم روان شناسی هم می‌باشد این است که انسان در سن کودکی استعداد و قابلیت قبول هر امری را اعم از خوب و بد دارد. هر امری به او عرضه شد و او قبول کرد تا آخر به همراه او خواهد بود و البته و صد البته که در او ماندگار هم خواهد شد همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «مَنْ تَعَلَّمَ فِی شَبَابِهِ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الرَّسْمِ فِی الْحَجَرِ وَ مَنْ تَعَلَّمَ وَ هُوَ کَبِیرٌ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الْکِتَابِ عَلَی وَجْهِ الْمَاء؛ کسی که تعلیم
دوشنبه، 2 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)

تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)
تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)

نویسنده: سید رسول هاشمی
منبع اختضصاصی: راسخون



 
تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (2)

4)- برنامه ریزی ویژه‌ای برای رشد و تربیت کودک:

هر کاری چه بزرگ و چه کوچک از شروع تا ختم نیاز به برنامه ریزی دارد و اسلام هم برای تربیت دینی برنامه ریزی دقیقی را به ما ارائه کرده است که در تربیت دینی فرزندان خود را باید مد نظر بگیریم.

1/4- زمان شروع:

آن چه در آموزه‌های دینی در مورد انسان وارد شده و مورد مورد اذعان علمای علم روان شناسی هم می‌باشد این است که انسان در سن کودکی استعداد و قابلیت قبول هر امری را اعم از خوب و بد دارد. هر امری به او عرضه شد و او قبول کرد تا آخر به همراه او خواهد بود و البته و صد البته که در او ماندگار هم خواهد شد همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «مَنْ تَعَلَّمَ فِی شَبَابِهِ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الرَّسْمِ فِی الْحَجَرِ وَ مَنْ تَعَلَّمَ وَ هُوَ کَبِیرٌ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الْکِتَابِ عَلَی وَجْهِ الْمَاء؛ کسی که تعلیم ببیند در جوانی این تعلیم به منزله کندن روی سنگ است به این معنا که ماندگار می‌باشد و کسی که تعلیم ببیند در بزرگسالی و پیری به منزله کشیدن چیزی روی آب است که بلافاصله از بین می‌رود». (30)« یکی از عواملی که این پذیرش را خصوصاً در کودکان بروز می‌دهد عدم استقلال آن‌هاست از والدین؛ لذا در حالی که مسائل را می‌توانند تا حدی تجزیه و تحلیل کنند اما با این حال رغبت دارند که اقتدار والدین خود را بپذیرند. دکتر ویلیام سیدز روان شناس آمریکایی می‌گوید :« نکته جالب در مورد کودکان سه تا شش سال آمادگی آن‌ها برای پذیرش ارزش‌های والدینشان است. آن‌ها به ندرت سؤال می‌کنند چه چیز درست است و چه چیز نادرست و مایل هستند که اقتدار والدینشان را به راحتی بپذیرند. بنا نهادن ارزش‌ها در این مرحله از رشد بسیار اهمیت دارد زیرا در مراحل بعد که کودک به مدرسه می‌رود و استقلالش بیشتر می‌شود شروع به سؤال از ارزش‌های شما می‌کند و ارزش‌هایی که همسالانش مطرح می‌کنند و نیز ارزش‌های شخصی خود را در کنار آن‌ها قرار می‌دهد. کودکانی که تا قبل از سن 6 سالگی معیارهای ارزشی خانواده در آن‌ها جا نیفتاده است در معرض دریایی از ارزش‌های نامشخص قرار می‌گیرند و مستعد پذیرش ارزش‌های همسن و سالان، تأثیرات تلویزیون و انبوهی از افراد جور واجور با معیارهای ارزشی متفاوت با محیط خانوادگی می‌شوند.» (31) به همین دلیل در مبانی دینی شروع به تربیت را از سنین پایین آغاز می‌کنند. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « وقتی کودک به سن 3 سالگی رسید به وی امر کن هفت بار لا اله الا الله بگوید در این وقت کودک را به حال خود واگذار تا به سن 3 سال و هفت ماه و بیست روز برسد در چنین مرحله ایی باید به او تعلیم داد که هفت بار بگوید محمد رسول الله و تا چهار سالگی باید او را آزاد گذاشت پس از آن به او بگو که هفت مرتبه صلی الله علیه و آله را تکرار کند و تا پنج سالگی باید درنگ نمود در این وقت اگر کودک راست و چپ خود را تشخیص داد او را در برابر قبله قرار دهد و به او سجده را بیاموزد در شش سالگی به او بگو نماز بخواند و بالاخره رکوع و سجود و مراتب دیگر نماز را به او تعلیم ده» (32) پس آنچه در این احادیث و همین طور در گفتار دانشمندان علم روانشناسی می‌توان دریافت این است که زمان شروع بسیار مهم است اگر دیر شود و در موقع خود والدین تربیت دینی در مورد نماز را شروع نکنند کار بسیار سخت می‌شود. غزالی معتقد است: «تربیت دینی باید از دوران کودکی و سنین پایین آغاز شود. چرا که در این دوران کودک بدون طلب دلیل و برهان آماده پذیرش عقاید دینی است از دیگر سوی بنیادین کردن اصول دینی با تلقین و تقلید آغاز می‌شود و سپس با توجه به مراحل مختلف رشد دستورات مناسب هر مرحله به تدریج عرضه می‌شود و در خاتمه به پدید آمدن باورهای ژرف و عمیق و مستحکم در ذهن می‌انجامد.» (33)

2/4- چگونگی شروع

نکته مهم و اساسی این است که این شروع به چه نحوی باشد و چگونه دنبال شود. نخست باید دانست که از آغاز و شروع برنامه تا سن 6 سالگی باید با ملاطفت کامل و آرامی و مدارا با فرزند برنامه دنبال شود؛ لذا امام (علیه‌السلام) از سن 3 سالگی فقط به یک ذکر اکتفا می‌کند و کم کم آن را افزایش می‌دهند تا در سن هفت سالگی به نماز کامل برسد. نکته دیگر آن که کودکان در سن 6 سالگی کاری انجام می‌دهند که در قبال آن پاداشی را دریافت کنند؛ لذا اگر ما بتوانیم برنامه ایی را اجرا کنیم که به واسطه‌ی آن برای انجام امور دینی هر چند کوچک پاداش‌هایی باز هر چند کوچک پیش بینی کنیم ما را در نیل به هدف بسیار یاری خواهد کرد.این پاداش‌ها اگر به صورت‌های متفاوت از نظر زمانی باشد و هم چنین نسبت به عمل انجام شده کم و زیاد شود بسیار بهتر به نتیجه می‌رسد.برای مثال به صورت خیلی ساده و کودکانه برنامه‌ی خود را با فرزندمان در میان بگذاریم که می‌خواهیم جدولی تهیه کنیم و در صورت پر شدن جدول به او پاداشی ارائه دهیم سپس جدولی را طرح ریزی کنیم و در آن برای انجام نمازهای پنج‌گانه پنج خانه تأبیه کنیم و به هر کدام امتیاز خاصی دهیم و در هفت بخش که هر بخشی برای یک روز هفته است آن‌ها را تقسیم کنیم در ادامه برای انجام نمازهای هر روز یک جایزه‌ی کوچک مقرر کنیم و همچنین برای آغاز نمازهای سه روز اول هفته جایزه‌ای متوسط و برای نمازهای کل هفته جایزه‌ای بزرگ‌تر در نظر بگیریم. (که البته بهتر است در انتخاب نوع جایزه با فرزندمان مشورت کنیم) بعد از تنظیم این جدول فرزند خود را مخیر کنیم در گرفتن جایزه‌ی یک روزه یا سه روزه یا جایزه بزرگ‌تر که مخصوص خواندن نماز یک هفته است و البته باید جوایزی در نظر گرفته شود که توان انجام و تهیه آن‌ها را داشته باشیم و به هیچ وجه ممکن تحویل آن را به عقب نیندازیم. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «هنگامی که به فرزندانتان وعده دادید به آن عمل کنید.» (34)
دلیل این امر را چنین می‌آورند که فرزندانتان شما از رازق خود می‌پندارند، لذا وقتی ارزاق با واسطه‌ی خود خوش قولی ببیند وقتی در اثر مرور زمان به رازق اصلی خود پی برد به او هم خوش بین خواهد بود.این کار چون حالت عینی برای پاداش گرفتن کودک ایجاد می‌کند رغبت او را به عبادت زیاد می‌کند و کم کم او را عادت به انجام عبادات می‌دهد که همین عادت از مهم‌ترین ارکان تربیت دینی کودک است و وقتی اضافه شد به نکات دیگری که آورده می‌شود انشاء الله ما را در رسیدن و نیل به هدف که همان داشتن فرزند دین دار است بسیار یاری خواهد کرد.

3/4- تهیه مقدمات

یکی از اصول تربیتی در تربیت دینی اصل زمینه‌سازی و ایجاد آمادگی در کودکان از نظر روحی، روانی و عاطفی در مورد اعمال دینی است. این اصل علاوه بر تأکید نسبت به عبادات باعث آمادگی پذیرش و انجام امور شرعی و همین طور جلوگیری از کم توجهی کودکان نسبت به مسائل عبادی نیز می‌شود. بر اساس اصل آماده سازی لازم است قبل از آنکه احکام و اعمال عبادی در مورد کودکان به مرحله وجوب برسد زمینه رویارویی صحیح با احکام و امور عبادی را در آنان ایجاد کرد. (35)یکی از اقداماتی که از نظر روانی کودکان را آماده برای انجام عبادات می‌کند تهیه مقدمات است. تهیه مقدمات در هر کاری رغبت انسان را برای انجام آن افزایش می‌دهد و کودکان هم از این قاعده مستثنی نیستند. در مورد اعمال دینی هم یکی از بهترین اقدامات که رغبت زیادی در فرزند ایجاد می‌کند. تهیه این مقدمات است مثلاً تهیه یک سجاده‌ی کوچک با زرق و برق کودکی، تهیه یک عبای کوچک برای فرزند پسرم یا یک چادر سفید کوچک برای دخترکم، تهیه یک شیشه عطر کوچک این‌ها رغبت کودک را در انجام اعمال عبادی زیاد می‌کند و البته تمرینی است برای بزرگسالی که اگر با مقدمات لازمه وارد نماز شود از حضور قلب بهتری بهره‌امند خواهد شد.

5- توجه به تفاوت‌های فردی در رشد و تربیت فرزندان:

از دیدگاه اسلام هر فردی خصوصیات منحصر به فرد خود را داشته و با دیگران تفاوت‌های بسیاری دارد، لذا ظرفیت‌های افراد هم در پذیرش و عدم پذیرش مبانی با یکدیگر متفاوت است.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «مردم معدن‌هایی هستند مانند معادن زر و سیم» (و طبیعتاً با هم متفاوتند).آنچه مهم است با توجه به کلام پیامبر این است که ما آن معدن را بیابیم و از ذخائر آن استفاده کنیم اما این کار مستلزم مهیا کردن وسائل مورد نیاز همان معدن است که باید متناسب با آن باشد و الا به نتیجه نمی‌رسیم. بنابراین با توجه به اینکه اسلام تفاوت‌های فردی را پذیرفته و آن را حتی لازمه‌ی رشد بشر می‌داند تا آنجا که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مردم همواره در خیر و خوبی به سر می‌برند تا وقتی که با یکدیگر متفاوتند و اگر یکسان شوند هلاک خواهند شد.» (36).در مورد تربیت هم توجه خود را از این تفاوت‌ها بر نداشته و تأکید و اهمیت فراوانی را به آن معطوف داشته. پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «خدای رحمت کند کسی را که در نیکو کاری و نیکی به فرزندش کمک کند. سئوال شد: چگونه فرزند خود را در نیکی کمک کند؟ فرمودند: آنچه در توانایی کودک است و برایش میسر است، از او بپذیرد و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست از او نخواهد و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکند. (37)پس در تربیت کودکان باید به امر مهم تفاوت‌های آنان توجه داشت چرا که چه بسا روش تربیتی ما در مورد فرزند اولمان در رابطه با فرزند دوم اصلاً کار ساز نباشد و حتی موجب طغیان و سرکشی و گناه او شود.

6- کرامت دادن و عزیز شمردن کودکان:

خداوند متعال در قرآن کریم در سوره‌ی بنی اسراییل آیه 70 می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛ ما به انسان‌ها کرامت دادیم».این کرامت را خداوند متعال گوش زد می‌کند تا به انسان بفهماند بالاتر از آن است که خود را به پستی گناه آلوده کند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به فرزند خود امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « خود را از هر کار پستی برتر و گرامی‌تر بدار هر چند تو را به خواسته‌ها سوق دهد زیرا هیچ بهایی همتای نفس خویش دریافت نخواهی کرد.» (38) بنابراین در رشد و تربیت اخلاقی باید عزت و احترام گذاشتن به نفس را سرلوحه‌ی کار خود قرار داد چرا که از کسانی می‌توان رفتار اخلاقی انتظار داشت که از این عزت و احترام به نفس برخوردار باشند و در مقابل از کسانی که به حقارت و فرومایگی نفس دچار شده‌اند انتظار هرگونه رفتار پست و ناروا می‌رود.
مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «کسی که نفس خود را بزرگ و با کرامت بداند زشتی‌ها در مقابل او کوچک و حقیر است». (39)پس عزت بخشیدن به فرزندان در کل زندگی باعث عزت نفس می‌شود که خود حالت یک واعظ درونی را برای آن‌ها پیش می‌آورد و مانع از انجام گناه می‌شود.

7- محیط

1/7- محیط زندگی و معاشرت‌ها:

انسان موجودی است اجتماعی و لازمه‌ی اجتماعی بودن تأثیر و تأثر متقابل است لذا محیط زندگی انسان و افرادی که انسان با آن‌ها معاشرت می‌کند تأثیر مستقیم و غیر قابل انکاری بر اعمال و افکار او دارد. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه؛ هر انسانی از دین و روش دوست و هم‌نشینش پیروی می‌کند.» (40)حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «وَ احْذَرْ صَحَابَةَ مَنْ یُقْبَلُ رَأْیُهُ وَ یُنْکَرُ عَمَلُهُ- فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِه» (41)از رفاقت با کسی که افکارش خطا و اعمالشان ناپسند است بر حذر باش چرا که آدمی بر روش و رویه‌ی رفیقش خو می‌گیرد و بر افکار و اعمال وی معتاد می‌شود. نتیجتاً اگر محیطی که فرزندمان را در آن پرورش می‌دهیم محیط دینی نباشد یا کسانی که با آن‌ها معاشرت می‌کنیم از متدینین نباشند تأثیر ناگواری بر تدین فرزندانمان خواهد گذاشت و البته عکس این فرایند هم صحیح است.در همین راستا این نکته را بایدش متذکر شویم که آشنا کردن فرزندانمان با محیط‌های مذهبی و اما کن مقدس همچون نماز جمعه‌ها، هیئت‌های مذهبی، حرم اهل بیت و امام زادگان و خصوصاً مساجد و حضور در نماز جماعت مطمئناً تأثیر بسزایی در تربیت دینی آن‌ها خواهد داشت چرا که به غیر از الهام گرفتن در کارها از فضای معنوی این اماکن و خو گرفتن با آن‌ها مسئله مهم دوست یابی فرزندمان که در این اماکن صورت بگیرد و دوستان آن‌ها از افراد دین مدار در زندگی باشند چنان تأثیری در آن‌ها خواهد گذاشت که حتی پدر و مادر و معلم هم نمی‌تواند چنین تأثیری در آن‌ها بگذارند و بهترین معین آن‌ها در این امر مهم خواهد؛ لذا است که خداوند متعال هم در قرآن کریم به این مهم اشاره کرده و با کمی دقت در قرآن می‌توان آن را دریافت؛ آنجا که می‌فرمایند: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ اموال و اولاد زینت حیات دنیا هستند» (42) و در سوره اعراف آیه‌ی 31 می‌فرماید: «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسجِد؛ زینت خود را در هر مسجدی به همراه آورید.».وقتی این دو آیه را کنار هم بگذاریم می‌توانیم این معنا را استخراج کنیم که خداوند از ما خواسته هنگام رفتن به مساجد اموال و اولاد خود را همراه بیاوریم تا از اثرات مترتب بر آن بهره‌مند شویم که به قسمتی از این آثار اشاره کردیم. لذا باید والدین برای رفتن به این اماکن برنامه‌ی مشخصی داشته باشند و در سرلوحه‌ی امور تربیتی خود قرار دهند. البته به جاست که همیشه کنار رفتن به این اماکن و ترجیحاً بعد از آن‌ها برنامه‌های جذاب برای کودکان پیش بینی کرد که رغبت آن‌ها را زیادتر کنیم مثل رفتن به مکان‌های تفریحی، شهر بازی‌ها و احیاناً خرید ان چه که به آن‌ها قول داده‌ایم و غیره ...

2/7- محیط منزل.

نکته دیگر محیط خود خانه است که آن هم باید بویی از مذهب به خود بگیرد. نه به این معنا که تمام در و دیوار منزل پر شود از آیات و روایات و ... بلکه به این معنا که کنار عکس طبیعتی که زده‌ایم مثلاً عکسی هم از یکی از اماکن مقدس مثل بارگاه ملکوتی امام رضا (علیه‌السلام) قرار دهیم؛ و البته به این نکته باید توجه کرد که نباید در محیط خانه دو گانگی مشاهده شود از طرفی در خواست خواندن نماز و زدن پس‌تر مکان مقدس و از طرفی دیگر عکسی که با شئون دینی سازگار نیست بر دیوار ما خودنمایی کند. که اگر چنین اتفاقی بیافتد فرزند خود را دچار یک دوگانگی می‌کنیم که او را سست اعتقاد خواهد کرد و البته در آینده‌ی او تأثیرات منفی خواهد گذاشت. همچنین از دیگر مواردی که می‌تواند به معنوی سازی فضای خانه کمک کند طنین انداز شدن اذان در منزل است که اگر به واسطه‌ی پدر خانواده گفنه شود تأثیر زیبایی در ذهن کودک خواهد گذاشت.
نکته‌ی مهم: هیچ گاه برنامه‌ی کودک خود را به خاطر رسیدن به برنامه‌ی مذهبی خود کنسل نکنیم که تأثیر به شدت منفی در او می‌گذارد برای مثال در حال دیدن برنامه‌ی کودک از تلویزیون هست و ما می‌خواهیم فلان سخنرانی مذهبی مورد علاقه خود را در کانال دیگر ببینیم اگر در این موقعیت او را از دیدن برنامه‌ی خود محروم کنیم و بعد هم ببیند علت این محرومیت یک برنامه‌ی مذهبی بوده آن برنامه مذهبی و به تبع امور دیگر مذهبی مورد تنفر او قرار می‌گیرد و به همین نحو برنامه‌های دیگر.

8- درونی کردن دین‌داری:

(به واسطه‌ی آگاهی دادن و معرفت به امور دینی به همراه استفاده کردن از بعد عاطفی کودکان) یکی از نکات بسیار مهم در تربیت دینی آگاهی دادن به آن‌هاست و در مورد عبادت و خدا و هر آنچه که به دین بر می‌گردد لذا باید فلسفه‌ی عبادت را با زبان کودکی در برابر آن‌ها بیان کرد و به واسطه‌ی توجه دادن آنان به نعم الهی و نقل داستان‌های جذاب از دین و دین‌داری و فلسفه دین آن‌ها را نسبت به دین داری با انگیزه کنیم و آن را به خواست درونی تبدیل کنیم. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ اگر مردم محاسن کلام ما را بفهمند تبعیت از ما می‌کنند؛ لذا محققان اذعان دارند که باید تلاش کنیم احساسات و میل کودکان نسبت به امور عبادی به علاقه و ذوق و خواست درونی تبدیل شود و این انگیزه از درون بجوشد نه این که فقط و تنها در حد اطلاعات دینی باقی بماند شاید لازم است که افزون بر بعد شناختی با استفاده از بعد عاطفی کودکان از ابتدا تصوری زیبا از دین و تکالیف دینی برای آنان ترسیم کرد تا شور و انگیزه‌ی گرایش و عمل به تکالیف و مناسک عبادی در کودکان درونی شود. (43) باید توجه داشت یکی از اسباب تقویت کننده‌ی بعد شناختی کودکان جواب دادن به سئوالات دینی آن‌ها متناسب با سن و سال آن‌هاست. چرا که هم در دین و هم در علوم روان شناختی بر این بحث تأکید شده که باید با کودک کودکانه رفتار کرد؛ لذا پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِی فَلْیَتَصَابَ لَه؛ هر کسی کودکی دارد باید با او کودکانه رفتار کند.» (44) این رفتار کودکانه باید در تمام شئون زندگی با کودک لحاظ شود من جمله جواب دادن به سؤالات او خصوصاً سؤالاتی که در رابطه‌ی با دین برای او پیش آمد می‌کند و بهترین کار برای فهم بهتر او استفاده از مثال‌های ملموس است. برای مثلاً کودکان بسیار پیش می‌آید که می‌پرسند خدا کجاست؟ وقتی در پاسخ بگوییم خدا همه جا است باز سئوال می‌کند چگونه همه جاست ولی دیده نمی‌شود؟ اینجا اگر بخواهیم برای او فلسفه بچینیم و از خدا و صفات او بگوییم برای او ملامت آور و خسته کننده و مهم‌تر قابل فهم و درک کودک نیست لذا باید با مثال برای او بیان کرد مثلاً یک لیوان آب جوش را برای او بیاوریم و چند حبه قند به او بدهیم و بگوییم خودت قندها را در آب بیاندازو به هم بزن تا حل شود بعد از حل شدن از او بپرسیم قندها کجا هستند؟ وقتی او پاسخ داد در لیوان!! بپرسیم پس چرا دیده نمی‌شود؟ او جواب می‌دهد که حل شده و قابل دیدن نیست. این جا باید به او گوش زد کنیم که هر چیزی وجودش متفرع بر دیدن نیست و لازمه وجود هر چیزی محسوس بودن آن نیست. بلکه می‌شود که چیزی وجود خارجی داشته باشد ولی از نظر ما غایب باشد و محسوس به حواس ظاهری ما نباشد و فقط با نشانه‌های او پی به وجود او می‌بریم و تمام مخلوقات نشانه‌ی وجود خدا هستند ...
گاهی اوقات می‌پرسند چرا ما باید نماز بخوانیم؟
در جواب آن‌ها می‌گوییم خود شما اگر کاری را برای ما انجام دهید ما باید تشکر کنیم یا نه؟ وقتی جواب داد که باید تشکر کنیم، نعمت الهی را اول از بدن او برایش بازگو می‌کنیم تا جهان خارج و بعد لزوم تشکر را که خود او به آن اذعان کرده را گوش زد می‌کنیم و به همین نحو جواب سؤالات را باید ملموس کرد و تحویل کودک داد تا از نظر درونی هم اغنا شود. و صد البته این اغنای شناختی باید با اغنای کودک از نظر عاطفی کامل شود؛ لذا همین که در نزد او نعم الهی را دائماً از خدا بدانیم و هر از گاهی به او گوش زد کنیم که نعم الهی که در اختیار اوست را خدا با فضل و رحمت خودش عطا کرده کم کم بعد عاطفی او را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد چرا که فطرت او دست نخورده است و این امور هم فطری است و کودک خیلی راحت می‌تواند آن‌ها را قبول کند.

نتیجه گیری:

اگر آنچه در این مجال بحث شد ما را به این نتیجه می‌رساند که تربیت دینی کودک و خصوصاً نماز خوان کردن آن‌ها یک امر مقطعی نبوده، بلکه باید از دوران قبل از ولادت فرزند به فکر این تربیت بود و زمینه‌های این نوع تربیت را مهیا کرد و بعد از آماده سازی و مهیا کردن این زمینه‌ها به واسطه‌ی خانواده و برنامه ریزی صحیح و محیط سالم، تربیت آن‌ها را شروع کرد و به وسیله‌ی درونی کردن دین داری آن‌ها به واسطه‌ی آگاهی دادن و معرفت به امور دینی به همراه استفاده‌ی از بعد عاطفی کودکان آن تربیت را تثبیت کنیم. لکن گوش زد کردن این نکته لازم است که اگر چه تربیت دینی باید از قبل تولد آغاز شود، اما اگر این کار را نکردیم به هر حال در هر موقعی که شروع کنیم بهتر از رها کردن فرزندمان و سپردن او به دام‌های پهن شده در اجتماع است لذا ان شاء الله در شماره های بعدی این مقاله که با همین نام یعنی تربیت دینی خواهیم آورد. در رابطه با چگونگی تربیت نوجوانان و چگونگی رفتار با اختلالات دینی آنان از منظر دین و روان شناسی بحث خواهیم کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. نهج الفصاحه، حدیث 2193.
2. همان، حدیث 2196.
3.روم/30.
4.نهج‌البلاغه، ملا فتح الله، ص 37.
5. فصل نامه مطالعه‌های اسلام و روان شناسی شماره 3، ص 85.
6. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 218.
7. بحارالانوار، ج 23، ص 54.
8. وسایل الشیعه، ج 5، ص 9.
9.لئالی الاخبار، ص 267 .
10. راه زندگی، دکتر کارل، ص 91.
11.روان شناسی رشد، ج 1، ص 172.
12. فصل نامه‌ی علمی پژوهشی روانشناسی و دین، ص 46.
13.ریحانه بهشتی ، ص 105.
14.مکارم الاخلاق ص 233.
15. میزان الحکمه، ج 4، ص 468.
16.همان، ج 4، ص 467.
17. همان.
18. همان، ج 13، ص 474 .
19. همان، ج 1، ص 120.
20. همان.
21. همان، ج 13، ص 505.
22. روان شناسی اجتماعی با نگرشی به منابع اسلامی، ص 284.
23. کافی،ج2، ص 13.
24. استینبرگ 1990؛ تاریس و دیگران 1996.
25. مجموعه مقالات تربیتی، عبدالرضا ضرابی، ص 418 .
26. میزان الحکمه، ج 14، ص 7083.
27.بحارالانوار، ج 17، ص 129.
28. مجله پژوهشی حکیم، ش 2، ص 106.
29.میزان الحکمه، ج 14، ص 7088.
30. بحار الانوار، ج 1، ص 222.
31. نقش پدر در مراقبت و تربیت کودک، ص 143.
32.تفصیل وسایل الشیعه الی تحصیل وسایل الشیعه، ج 1، ص 474 ح 17620.
33.اسلام و پژوهش‌های تربیتی، ص 107.
34. بحارالانوار، ج 17، ص 129.
35. اسلام و پژوهش‌های تربیتی، دو فصل نامه بهار و تابستان 90، ص 110.
36. بحارالانوار، ج 17، ص 101.
37.اصول کافی، ج 6، ص 50.
38.نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 401.
(39. همان، ص 555.
40.مستدرک الوسایل، ج 2، ص 62.
41. نهج البلاغه، نامه 69.
42.کهف/46.
43. اسلام و پژوهش‌های تربیتی، ص 108.
44. میزان الحکمه، ج 13، ص 479.

منابع:
1. فصلنامه علمی – پژوهشی و دینی شماره 16، مقاله‌ی سوم سمیه خراشی، فاطمه شهابی زاده، رضا دستجردی، سال چهارم زمستان 1390 ش.
2.ریحانه‌ی بهشتی، سیما مخبر با همکاری جمعی از خواهران حوزه علمیه قم، انتشارات انوارالزهرا. چاپ 21، سال 1385 ش.
3.مجموعه مقالات تربیتی، عبدالرضا ضرابی، انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول، تابستان 1388.
4. اسلام و پژوهش‌های تربیتی دو فصل نامه علمی و تخصصی، شماره 5، سال سوم، بهار و تابستان 1390.
5.نقش پدر در مراقبت و تربیت کودک، دکتر ویلیام سیدز، مترجم شرف الدین شرفی، مؤسسه انتشارات هایدسن.
6. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، عاملی، حرّ، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ه ق.
7.نهج البلاغة، سید رضی، ناشر: هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق.
8.مستدرک الوسائل، نوری، محدث، میرزا حسین، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، بیروت- لبنان، چاپ اول، 1408 ه ق.
9. میزان الحکمه، محمدی ری شهری محمد، انتشارات دارالحدیث، چاپ دوازدهم، سال 1378 ش.
10.بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
11. نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، پاینده ابو القاسم ، ناشر: دنیای دانش، تهران، چاپ چهارم، 1382 ش.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.