یار می آید چراغان کرده ایم!

اصل بی دل از ترکان جغتایی اولات بود که در عظیم آباد پنتا، در سال 1054 هجری قمری به دنیا آمد و در همان جا کسب دانش کرد و در آغاز جوانی در زمره اطرافیان شاه زاده محمد اعظم شاه
چهارشنبه، 26 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یار می آید چراغان کرده ایم!
یار می آید چراغان کرده ایم!

 

نویسنده: اکبر رضی زاده
منبع: سایت راسخون



 

میرزا عبدالقادر پسر میرزا عبدالخالق عظیم آبادی هندوستانی متخلص به «بیدل» شاعر بزرگ قرن یازدهم بود.
اصل بی دل از ترکان جغتایی اولات بود که در عظیم آباد پنتا، در سال 1054 هجری قمری به دنیا آمد و در همان جا کسب دانش کرد و در آغاز جوانی در زمره اطرافیان شاه زاده محمد اعظم شاه - سومین پسر اورنگ زیب - در آمد و منصب لشکری بالایی به او دادند.
نکته مثبت زندگی بی دل این بود که به رغم بسیاری از شاعران، استعداد شاعری خود را در خدمت درباریان و حکومت وقت، نگذاشت.
به محمد اعظم خبر دادند که در سرتاسر هندوستان شاعری به بلند پایگی بی دل نیست و او دستور داد که بی دل در وصفش قصیده ای بسُراید. بی دل از شنیدن این سخن سخت برآشفت و از کار کناره گرفت. و در خانه اش واقع در «شاه جهان آباد» به آزادگی و قناعت زندگی کرد و خانه اش مرکز تجمع بزرگان ادب شد تا اینکه اجل دامن او را بگرفت و در سال 1133 هجری قمری، در سن هفتاد و نه سالگی در کمال عزت و احترام مردم، چشم از جهان خاکی فرو بست و او را در صحن خانه اش به خاک سپردند.
در ارتباط با مرگ چه زیبا گفته است:

«گاهی غم آب و دانه می باید گفت
گاه از عیش و ترانه می باید گفت

تا «مرگ » همی به گفت و گو باید ساخت
تا خواب بَرَد فسانه می باید گفت»

دیوان بی دل عظیم آبادی شامل بخش های مختلفی از نظم و نثر است. مانند: «نکات»، «مراسلات»، مثنوی های «عرفات»، « طلسم حیرت»، « طور معرفت»، « محیط اعظم»، « تنبیه المهوسین» و همچنین قصاید، غزلها، ترجیع بندها، ترکیب ها، مربع ها، مخمّس ها، مقطعات، مستزادها و رباعیات.
رباعی زیبای زیر گویای نقش «اشک» بر دیدگان بی دل است:

«در جگر صد رنگ طوفان کرده ایم
تا سرشکی نذر مژگان کرده ایم

از هجوم «اشک» ما بی دل مپرس
یار می آید چراغان کرده ایم»

این شاعر در نظم و نثر صاحب شیوه ی خاصی بود و در بیان معانی و مقاصد گوناگون با نهایت توانایی سخن گفته است.
بی دل در خیالپردازی بسیار چیره دست بود. و در بیان مضامین باریک و ظریف مبالغه می کرد، از همین روی درک و هضم بعضی از شعرهای او به آسانی میسر نیست و نیاز به تأمل و تحقیق فراوان دارد.
او سبک هندی را به اوج خود رساند، هر چند او در واقع دنباله رو کسانی است که از قرن نهم به بعد شعر فارسی را از شیوه ی سُنتی خود جدا کردند و زیبایی سخن را در ابهام آن پنداشتند.
از مؤلفه های بارز نوشتار و اشعار (آثار منثور و منظوم) بی دل، تفکرات عارفانه ی او بود که از مضامین پیچیده و استعارات و کنایات در هم آمیخته برخوردار می باشد.




 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط