نویسنده : رحیم لطیفی
3. موضع مشهور امامیه و حکمای اسلامی
از ابونصر فارابی (257 ـ 339 ق)، شیخالرئیس (370 ـ 428 ق)، ابنرشد (520 ـ 595 ق) تا شیخ سهروردی (549 ـ 587 ق)، ملاصدرا (979 ـ 1050 ق)، فیاض (1045 ـ 1121 ق)، فیض کاشانی (1006 ـ 1091 ق) و ملاهادی سبزواری (1212 ـ 1289 ق) همه به این مطلب اقرار دارند که نفوس انبیا و اولیا دارای ویژگیهای خاصی هستند که در صدور برخی معجزات مؤثرند. حکیم سبزواری پس از توضیح صفات معنوی رسول اکرم 6 مبدأ معجزه را وجود قوای سهگانه در وجود وی میداند: قوای علّامه (نیروی علمی)، عمّاله (نیروی کنشی و فعال) و حساس (درک عالی). (بیتا: 217)علامه طباطبایی نیز آنجا که برای اثبات وتحقیق امور خارق العاده تلاش میکند، میفرماید:
چیزی دیگری که نباید در آن تردید داشته باشیم، این است که در همه این حوادث خارقالعاده اشخاص ذی دخلاند و در عین حال، روابط مادی قضا یا با خارج ماده محفوظ است؛ به این معنا که در هر یک از این وقایع که اتفاق میافتد، اراده و شعور شخص فاعل دخالت دارد. (1363: 121)
و در تفسیر شریف المیزان میفرماید:
و بالجمله الامور الخارقة للعادة سواء سمیّت معجزة او سحراً او غیر ذلک ککرامات الاولیاء و سایر الخصال المکتسبة بالارتیاضات و المجاهدات جمعیها مستندة الی مبادی نفسانیة و مقتضیات ارادیة... فبیّن انّ اتیان الایات المعجزة من الانبیاء وصدورها عنهم انّما هو لمبدء مؤثر موجود فی نفوسهم الشریفة متوقف فی تأثیره علی الاذن...(1372: 1/78 و 79)
استاد مطهری هم میفرماید:
معجزه این است که آن کسی که معجزه میکند در واقع اتصال با روح کلی عالم پیدا میکند واز راه اتصال با روح کلی عالم، در قوانین این عالم تصرف میکند و تصرفش هم به معنای این نیست که قانون را نقض میکند، به معنای این است که قانون را در اختیار میگیرد؛ وقتی قانون را در اختیار گرفت، برخلاف جریان عادی است؛ اما برخلاف خود قانون نیست. (1420: 463)
برخی دیگر چنین تفصیل دادهاند که برخی معجزات فقط متکی به اراده و فرمان خداست و نفوس انبیا هیچ دخالتی در آن ندارند، مانند تبدیل شدن عصای موسای کلیمu به اژدها؛ زیرا اگر مبدأ نفسانی و نیروی روحی موسیu به عنوان مقتضی و سبب در انقلاب عصای وی به اژدها تأثیر داشت و تنها منتظر اجازه از خدا میبود، ترس و فرار از اژدهایی که خود موثر در پیدایش آن بود، بیمعنا مینمود؛ اما در برخی موارد، استعداد و صفای نفوس انبیا وائمه به عنوان معدّ و زمینهساز بیاثر نیست. (صفایی، 1375: 2/82)
پیامبران با نفس و اراده قوی ومرتبط با خدا، دست به تسخیر و تصرف در اسباب وعلل طبیعی میزنند و با ولایت تکوینی خود معجزه انجام میدهند. شتاب دادن به کنش و واکنشهای طبیعی، مخالفتی با نظام اسباب و علل ندارد، مانند سرعت دادن به تغییر و تحولاتی که امروزه از سوی دانشمندان تجربی در زمینه کشاورزی به منظور به حداقل رسانیدن زمان رشد و باروری گیاهان اعمال میشود.
نتیجه:
اشکال اصلی این بود که معجزه، خارق عادت و برخلاف جریان عادی و نظام علیت است پس عقل¬گریز بلکه عقل¬ستیز است و اگر موافق این نظام است، پس چه خارقی خواهد بود؟اساس این اشکال بر پایه یک اشتباه یا مغالطه استوار شده و آن خلط میان علیّت و قانون کلی فلسفی با علّیت نظام طبیعی و عرفی است؛ پدیده محال، به هم زدن علّیت و قانون کلی فلسفی ـ ریاضی است که مراد از خرق عادت این معنا نیست؛ آنچه مراد است به هم زدن و دگرگون کردن نظام علّیت مادی و طبیعت است که امری شدنی است و در عین حال شگفتآور.
آنچه قانون کلی فلسفی میگوید، این است که هیچ معلولی در جهان آفرینش بدون علت رخ نمیدهد. قانون طبیعی و دانش تجربی هم میگوید: حرارت همواره بدنبال آتش است؛ اما آیا میان این دو (آتش و حرارت) رابطه تکوینی، ضروری و بلا تخلف برقرار است؟ آیا میتوان ادعا کرد حرارت محصول انحصاری آتش است؟
عقل میگوید هر پدیده نیازمند پدید آورنده است؛ اما تشخیص پدیده و پدیدآورنده به علوم تجربی نهاده شده که پشتوانه علوم تجربی نیز استقراء و مشاهده متعدد است و استقراء هم مفید یقین روان شناختانه است، نه منطقی.
اگر از جلوه دیگر به اشکال نگاه شود، به خوبی روشن میگردد که روال اشکال بر اساس خلط میان این دو مطلب است:
1. معجزه بدون علت است؛ به این معنا که علت عادی معروف نزد انسانها ندارد که سخنی درست و بدون اشکال است و معجزه از همین سنخ است.
2. معجزه مطلقاً بدون علت است؛ به این معنا که علت عادی و مادی غیر عادی ندارد و معجزه از این سنخ نیست.
اینجا پرسشی مطرح میشود که اگر معجزات، مستند به عللی هستند، ممکن است روزگاری بشر به علتهای معجزات پی ببرد و معجزه بودن انبیا از کارآیی بیفتد و مردمان عادی توان همانند آوری معجزات را پیدا کنند. پاسخ این است که:
اولاً، اینکه حتماً دانش بشری به تمام علتهای آفرینش و رمز و راز آنها پی ببرد، صرف ادعا و سخن بدون دلیل است. حتی اگر در یک مورد هم دانش تجربی به علت خارق العاده پی ببرد، چنین رویدادی به سود معجزه تمام میشود چون امکان، بلکه وقوع آن را حتمی و ملموس میسازد و از سوی دیگر، دانش تجربی نمیتواند حکم کند که پیامبر نیز در صدور معجزه از همین علت مکشوف استفاده کرده باشد.
ثانیاً، مجهول و مبهم بودن علت، رکن و یا جزء معجزه نیست؛ بلکه معجزه از آن جهت شگفت و آیت است که مستند به علت غیر مغلوب است و نشان از آن دارد که از مبدأ الاهی صادر شده است. ما نمیتوانیم بگوییم هر حادثه که از موارد قانون شناخته شده نیست، معجزه است؛ بلکه هر حادثه خلاف عادتی که مستند به علت غیر مغلوب، باشد معجزه است.
ثالثاً، به فرض دستیابی بشری به علت اصلی معجزه همانند آوری آن، این رویداد را از معجزه بودن آن عمل در عصر خود نمیکاهد؛ چون هدف اصلی هر معجزه در زمان خود این است که ثابت کند آورنده آن، پیامبر الاهی است و با منبع وحی ارتباط دارد و در ادعایش صادق است.
به نظر میآید در بسیاری از مباحث مربوط به اعجاز، از بیان مصادیق معجزه غفلت شده و توجه به این نکته تا حدودی در تعیین سرنوشت مباحث مربوط تأثیرگذار است.
مثلاً در بحث اینکه آیا معجزه، کار مستقیم خداست یا کار خود انبیا، معجزاتی مانند نزول فرشتگان در مواطن گوناگون جهت یاری سپاه اسلام، نزول قرآن و کتابهای آسمانی دیگر، پیدایش حضرت عیسیu بدون پدر و ... جای تردیدی ندارد که کار مباشر و یا دستکم کار خود پیامبرِ صاحب معجزه نیست، وقتی هنوز خود حضرت عیسیu متولد نشده است، چگونه در تکوین و تولد خود مؤثر است؟
معجزاتی مانند تبدیل شدن عصا به اژدها، شفا دادن مریضها، سخن گفتن با حیوانات، سالم ماندن در آتش و ... میتواند از مواردی باشد که دستکم نفس و اراده انبیا در آن مؤثر بوده است.
همین طور معجزاتی مانند نزول باران و طوفان در معجزه حضرت نوحu ، سخن گفتن حضرت عیسیu در گهواره، اوج فصاحت و بلاغت قرآن کریم، منافاتی با قوانین مورد ادعای فلسفه و عقل ندارند و ظاهر و باطن این¬گونه کارها ذاتاً با محالات گره نخورده است. اینکه در زمان خاص با شخص خاص، آن هم در موقع ضرورت پدید آمدهاند، کار خارق العاده است.
اما معجزاتی از قبیل شقالقمر، شقالنیل، انتقال تخت ملکه سبأ، بیرون آمدن بچه شتر از دل کوه جامد و... در ظاهر منافی دادههای عقل و فلسفه است. بنابراین اصل اشکال مورد بحث، متوجه جنس معجزه نیست؛ بلکه متوجه انواع و یا افراد خاص معجزه میشود و در صورت عدم توجیه، تنها بخشی از معجزات انکار میشود، نه تمام آنها.
نکته دیگری که در سرنوشت بحث مؤثر است این است که معجزات بنابر یک تقسیم، دوگونه هستند:
یک. معجزات حسی و ملموس، مانند تبدیل عصای چوبی به مار زنده، بیرون آمدن بچه شتر از دل کوه و... .
دو. معجزات عقلی و نظری، مانند بسیاری از وجوه اعجاز قرآن کریم، از جمله اخبار غیبی، علمی، فصاحت وبلاغت و... .
بنابراین اشکال عدم رابطه منطقی میان معجزه و ادعای پیامبر واینکه معجزات تنها دلایل خطابی واقناعی و مورد پسند عوام هستند، متوجه برخی معجزات (حسی و ملموس) میشود؛ اما مصادیق دیگر معجزات که عقلی و نظری هستند و بیشتر خطاب آنها با عقل است، میتوانند متکی بر دلایل برهانی و علمی باشند. لذا اشکال مذکور نیز متوجه اصل و جنس معجزه نمیشود؛ بلکه تنها متوجه برخی مصادیق میشود.
منابع:
- قرآن مجید.
- ابنرشد، محمد بن احمد ابوالولید، بیتا، تهافت التهافت، چاپ سنگی، بیجا.
- ابنسینا، ابوعلی حسین بن عبدالله، 1404، الاشارات و التنبیهات، شرح محقق طوسی، قم، کتابخانه مرعشی.
- __________، 1405، الالهیات، تحقیق ابراهیم مدکور، قم: موسسة الجامعه، مکتبه المرعشی.
- __________، 1363، المبدأ والمعاد، تهران، دانشگاه تهران.
- ابوالحسنی، علی منذر، 1384، شیخ ابراهیم، تهران، موسسه مطالعات.
- ابوحاتم الرازی، احمد بن حمدان، 1397، اعلام النبوة، تحقیق صلاح صاوی، تهران، انجمن فلسفه.
- آزادگان، 1325، صوفیگری، چاپ سوم تهران.
- استیس، وت، 1367، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، سروش.
- ابن نعمان، محمد، 1393، الاعتقادیه، تهران، مکتبة الرضویه.
- ایجی، عبدالرحمن بن احمد، بیتا، المواقف فی علم الکلام، عالم الکتب، بیروت.
- باقلانی، قاضی ابوبکر، 1407، الانصاف فیما یجب اعتقاد، بیروت، عالم الکتاب.
- بحرانی، میثم بن علی بن میثم، 1406، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، مکتبه المرعشی.
- بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر، 1367، الفرق بین الفرق، بیجا، نشر الثقافه.
- __________، 1417، کتاب اصول الدین، بیروت، دارالفکر.
- تستری، قاضی، نورالله، بیتا، احقاق الحق، تعلیق نجفی مرعشی، تهران، الاسلامیه.
- تفتازانی، سعدالدین، 1409، شرح المقاصد، قم، انتشارات رضی.
- __________، 1407، شرح العقاید النسفیه، تحقیق احمد سقا، مصر، مکتبه الکلیات الازهریه.
- جاحظ، عمربن البحر، 1411، حجج النبوة (رسایل الجاحظ)، ج 3، تحقیق عبدالسلام هارون، بیروت، دارالجیل.
- جرجانی، سید شریف علی بن محمد، 1419، شرح المواقف، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- جعفری، محمد تقی، 1368، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، بیجا، دفتر نشر فرهنگ.
- جوادی آملی، عبدالله، 1378، قرآن در قرآن، قم، اسراء.
- جوینی، امام الحرمین، 1405، الارشاد الی قواطع الادلة، بیروت، موسسة الثقافیه.
- حلبی، ابوصلاح تقی بن نجم، 1417، تقریب المعارف، تحقیق فارس حسون، بیجا، محقق.
- حلی، حسن بن یوسف، 1407، کشف المراد، قم، جامعه مدرسین.
- __________، 1416، مناهج الیقین، تحقیق محمدرضا انصاری، بیجا، نشر محقق.
- خرمشاهی، بهاالدین، 1376، سیر بی سلوک، تهران، ناهید.
- رازی، فخرالدین محمد بن عمر، 1405، تلخیص المحصل، بیروت، دارالاضواء.
- __________، 1411، کتاب المحصل، تحقیق حسین آتای، قاهره، دارالتراث.
- __________، 1364، البراهین فی علم الکلام، تهران: دانشگاه تهران.
- __________، المطالب العالیه من العلم الاهی، تحقیق محمد شاهین، بیروت، دارالکتب.
- ربانی گلپایگانی، علی، بیتا، ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، مرکز مدیریت حوزهی علمیه قم، موسسه امام صادق (جزوه).
- رضایی اصفهانی، محمد علی، 1380، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، کتاب مبین.
- زمردیان، احمد، 1368، حقیقت روح، تهران، دفتر فرهنگ اسلامی.
- ژیلسون، اتین، 1366، روح فلسفه در قرون وسطی، ترجمه داودی، تهران، موسسه مطالعات.
- سبحانی، جعفر، 1370، منشور جاوید، قم، موسسه امام صادق.
- __________، 1411، الالهیات، ج 2، قم، مرکز العالمی للدراسات.
- سبزواری، ملاهادی، 1422، شرح المنظومه، قم، مصطفوی.
- __________، بیتا، رسایل حکیم سبزواری، تصحیح آشتیانی، قم، اسوه.
- سعیدی روشن، محمدباقر، 1379، معجزه شناسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
- سهروردی، شهابالدین عمر، 1369، مجموعه مصنفات، ج 1 و 3، تصحیح هنری کربن، تهران.
- شریعتی، محمد تقی، بیتا، وحی و نبوت، بیجا، حسینیه ارشاد.
- شهرستانی، عبدالکریم، بیتا، المل و النحل، قم، منشورات الرضی.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1360، الشواهد الربوبیّه، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی.
- __________، 1420، المبدأ و المعاد، بیروت، دارالهادی.
- __________، 1981، الحکمه المتعالیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- __________، 1367، شرح اصول الکافی، تصحیح خواجوی، تهران، موسسه مطالعات.
- صفایی، سید احمد، 1375، علم کلام، تهران، دانشگاه تهران.
- طباطبایی، محمد حسین، 1372، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
- __________، 1363، اعجاز قرآن، ویراسته میراز محمد، تهران، نشر رجاء.
- __________، بیتا، اعجاز از نظر عقل و قرآن، قم، نشر فاخته.
- __________، 1381، نهایة الحکمه، قم، جامعه مدرسین.
- طوسی، نصیرالدین، 1416، قواعد العقاید، قم، جامعه مدرسین.
- __________، 1408، تلخیص المحصل، بیروت: دارالاضواء.
- __________، 1409، التبیان فی تفسیر القرآن، بیجا، مکتب الاعلام.
- عبدالجبار معتزلی، احمد، 1958، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق محمد قاسم و ابراهیم مدکور، مصر، دارالکتب.
- __________، 1422، شرح الاصول الخمسه، تعلیق احمد بن الحسین، بیروت، داراحیاء التراث.
- عسکری، سید مرتضی، 1414، عقاید الاسلام، تهران، شرکة التوحید.
- علم الهدی، علی بن حسین، 1414، شرح الجمل العلم و العمل، تصحیح یعقوبی مراغی، بیجا، دارالاسوه.
- __________، 1411، الذخیره فی علم الکلام، قم، جامعه مدرسین.
- غزالی، ابوحامد، محمد، بیتا، تهافت الفلاسفه، ترجمه علیاصغر حکمت، قاهره، دارالمعارف.
- فارابی، ابونصر محمد، 1405، فصوص الحکم، قم، بیدار.
- فیض کاشانی، محسن، بیتا، علم الیقین، قم، انتشارات بیدار.
- قدردان قراملکی، محمد حسن، 1381، معجزه در قلمرو عقل ودین، قم، تبلیغات اسلامی.
- لاهیجی، عبدالرزاق، 1372، گوهر مراد، تصحیح زین العابدین قربانی، تهران، وزارت فرهنگ.
- مجلسی، محمد باقر، بیتا، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء.
- مطهری، مرتضی، 1420، مجموعه آثار، ج 4، قم، صدرا.
- __________، 1421، مجموعه آثار، ج 1، قم، صدرا.
- __________، 1376، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا.
- __________، 1378، ولاءها و ولایتها، صدرا، چاپ هفتم.
- مکارم شیرازی، ناصر، 1377، پیام قرآن، قم، جامعه مدرسین.
- __________، 1364، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
- مولوی، جلال الدین محمد بلخی، 1378، مثنوی معنوی، دفتر اول.
منبع: فصلنامه آیین حکمت، شماره 2