1- زندگی و محیط اجتماعی
عبدالرحمن ابن خلدون در سال 732 هجری در تونس متولد شد. نیاکان عبدالرحمن نزدیک به یک قرن قبل از تولد او از حضرموت به اندلس مهاجرت کرده و در تونس اقامت کردند. پدرش مردی عالم و فقیه بود، از کودکی او را به فراگیری زبان، تحصیل فقه و حفظ قرآن تشویق می کرد. عبدالرحمن هفده ساله بود که پدر و مادرش در اثر وبا درگذشتند.در بیست سالگی وارد زندگی پرماجرای سیاسی شد، و حدود بیست سال دوم عمر خود را در برخورد با حوادث سیاسی از ملازمت سلطان تا مهاجرت و حبس و زندان گذراند. بعد از این دوران از سیاست کناره گرفت و در قلعه« ابن سلامه» مدت چهار سال را به انزوا و تألیف کتب گذرانده، آنگاه در مصر رحل اقامت افکند و به قضاوت و تدریس اشتغال یافت. در این دوران که می رفت زندگانی پرتلاطم وی در کنار خانواده و به دور از حوادث سامان یابد، طوفان سهمگین دریا، کشتی حامل همسر و فرزندانش را در کام مرگ فرو برد و او پس از آنهمه درگیری سیاسی، «تبعید» و زندان و سرخوردگی تا سال 808 هجری که کالبد تهی کرد تنها و فرو رفته در خویش در کنار نیل بسر برد.
زندگانی ابن خلدون با عصر تجزیه و انحطاط جهان اسلام مقارن بود؛ عالم اسلام در این عصر شامل دو بخش مشرق( مصر و کشورهای مشرقی آن) و مغرب( کشورهای غرب مصر) بود، سرزمین های مغرب غربی به سه قسمت به نامهای مغرب میانه، مغرب دور، و مغرب نزدیک(افریقیه) تجزیه شده بود، و بر هر قسمت دولتی حکمرانی می کرد و مدام حالت جنگ و گریز و قتل و غارت بین این دولتها جریان داشت و اگر چه با قدرت گرفتن فردی، آرامش نسبی به وجود می آید ولی باز بسرعت فتنه ای دیگر و آشوبی تازه درمی گرفت. بیش از چهل سال از عمر ابن خلدون در گرداب هول انگیز آشوبهای سیاسی این سرزمین ها سپری شد.
ابن خلدون ثلث آخر عمر خود را در مشرق (مصر) گذراند و این در حالی بود که مصر از آرامش و ثبات نسبی برخوردار بود، در این زمان تحولی در زندگی او به وجود آمد و از سیاست و قدرت چشم پوشید و به قضاوت و تدریس روی آورد.
در این عصر اندلس بتدریج از کنترل مسلمانان خارج می شد و اندک جایی نیز که در اختیار امرای عرب بود بر سر فرمانروایی آن جنگ و منازعه بود و این جنگ ها فقط به داخل مرزها محدود نمی شد بلکه دامنه آن گاه تا درگیری با سرزمین های مغرب عربی نیز می رسید.(1)
لازم به تذکر است که علیرغم تجزیه سیاسی کشورهای عربی، جهان اسلام از وحدت فرهنگی و ادبی و ارتباطات عمیق بازرگانی برخوردار بود، زیرا دین مشترک، زبان مشترک و همچنین زیارت بیت الله الحرام زمینه پیوستگی و وحدت عمیق عالم اسلام را فراهم می آورد.
2- آثار
عبرت آموزی از تجارب گرانبهای سیاسی، تأمل در تحولات اجتماعی و تاریخی، اندیشه در ساخت اجتماعی و اقتصادی، تفحص در احوال گذشتگان و مطالعه تاریخ، ابن خلدون را بر آن داشت تا با دیدی جامع و روشی بدیع به تبیین تحولات اجتماعی و تأثیر و تأثر عوامل سازنده آن همت گمارد.وی در تحقق این مقصود کتاب «العبر»(2) را تألیف نمود.(3) و آن را در یک مقدمه و سه کتاب در هفت مجلد به شرح زیر فراهم آورد.
مقدمه: بیان شیوه مورخین و انتقاد از آنها و معرفی علم عمران.
کتاب نخست: بیان خصوصیت اجتماع انسانی، انواع جوامع و کیفیات و حالات عارض برآنها(جلد اول)
کتاب دوم: ذکر اخبار عرب و دولت ها و قبیله های آن از آغاز آفرینش تا آن روزگار (شامل جلد دوم(4)، سوم، چهارم، و پنجم).
کتاب سوم: ذکر اخبار بربر و موالی(شامل جلد ششم و هفتم).
اثر عظیم و بجاماندنی ابن خلدون که به وی پایگاه رفیعی در علوم اجتماعی و فلسفه تاریخ بخشیده است کتاب«مقدمه» می باشد(5) این کتاب در برگیرنده مقدمه اصلی و کتاب نخست بوده و دارای مباحثی به شرح زیر است:
الف- مقدمه: که شامل مباحثی کلی در مورد تاریخ، ارزیابی روشهای مورخین و تحلیل علل آشفتگی اخبار به دروغ و نیز معرفی علم عمران به عنوان ملاک تنقیح اخبار و وسیله شناخت طبایع اجتماع می باشد.
ب- کتاب نخست: که در شش باب به قرار زیر تنظیم گردیده است.
باب اول که به بررسی اجتماع انسانی به طور کلی اختصاص یافته و به تحلیل روابط انسان و محیط و تأثیر آب وهوا و همچنین نقش امور غیبی در زندگی اجتماعی می پردازد.
باب دوم که به بررسی اجتماع بادیه نشین و نحوه تحول آن اختصاص دارد.
باب سوم که سیر ظهور، اقتدار و سقوط دولت را مورد تحلیل قرار می دهد و نقش آن را در سازماندهی و دوام اجتماع بررسی می کند.
باب چهارم که به بررسی عمران شهری و عوامل مؤثر در ایجاد، توسعه و انحطاط آن می پردازد.
باب پنجم که به بررسی نقش عوامل اقتصادی در شکل گیری اجتماع و معرفی شیوه های معاش و انواع صنایع اختصاص دارد.
باب ششم که به بررسی طبقه بندی علوم، موضوع و اهداف هر علم و نیز شیوه های آموزش و یادگیری می پردازد.
ابن خلدون در توجیه ترتیب این ابواب چنین می گوید:
«اجتماع بادیه نشینی را از این رو مقدم داشتم که این طرز زندگی بر کلیه انواع دیگران مقدم است... و همچنین تشکیل سلطنت و دولت را بر پدید آمدن شهرهای کوچک و بزرگ مقدم داشتم، و اما مقدم داشتن معاش بدان سبب است که این امر از ضروریات طبیعی است ولی آموختن دانش جنبه کمال و تفنن دارد پیداست که طبیعی مقدم بر امر تفننی است و هنرها را با کسب و پیشه یاد کردم از این رو که در بعضی از جهات از لحاظ اجتماع در شمار آنهاست.»(6)
از تألیفات دیگر ابن خلدون می توان آثار و رسائل زیر را نام برد.(7)
رساله ای در منطق، رساله ای در حساب، کتاب لباب المحصل فی اصول دین، ارجوزه ای در فقه، شرح قصیده برده، اثر شرف الدین ابوعبدالله بوصیری شفاء السائل لتهذیب المسائل، التعریف بابن خلدون( این اثر به شرح زندگانی ابن خلدون اختصاص دارد که توسط خود وی نگاشته شده و در انتهای کتاب العبر به صورت ضمیمه آورده شده است).
مشخصات و ویژگی ها
الف- ویژگی روش: ابن خلدون مبدع روشی جدید و شیوه ای ابتکاری در بررسی های تاریخی و مطالعات اجتماعی است. وی شیوه اکثر مورخین را مورد نقد و بررسی قرار داده و مطالب ایشان را به دلایل متعددی از جمله نشناختن طبایع امور اجتماعی و حالات و کیفیات عارض بر آنها آغشته به دروغ می داند. وی با روش تبیینی به تحلیل عمران بشری و امور اجتماعی می پردازد، و با معیار قرار دادن عقل از شیوه های استقرایی و برهانی از طریق ارجاع مسائل بر مبادی امور، حوادث بر طبایع و وقایع بر اصول بهره می گیرد.(8)وی در خصوص لزوم عرضه اخبار وقایع به قواعد و اصول چنین می گوید:
«آنان (مورخین پیشین) وقایع و حکایات را بر اصول آنها عرضه نکرده، آنها را با نظایر هر یک نسنجیده و به معیار حکمت و آگاهی بر طبایع کاینات - و مقیاس تحکیم نظر و بصیرت نیاز بوده و به غور آنها نرسیده اند.»(9)
ابن خلدون در باب ابتکاری بودن روش خود و بکارگیری برهان چنین اظهار می دارد:
« من راه و روش تحقیق را گشودم و آن را برای دیگران روشن و آشکار ساخته ام... و ما هم اکنون در این کتاب آنچه را در اجتماع بشر روی می دهد مانند عادات و رسوم اجتماع در کشور و پیشه ها و دانش ها و هنرها با روش برهانی آشکار می کنیم.(10)
ابن خلدون در تبیین امور اجتماعی و حوادث تاریخی دو نوع مطابقت را شرط می داند:
الف- مطابقت اخبار با یکدیگر و سنجش آنها با هم.
ب- مطابقت اخبار با واقع و خارج( طبایع امور و کیفیات آنها).
سخن وی در این مورد چنین است:
« در راستی و صحت اخبار مربوط به وقایع باید مطابقت معتبر باشد، یعنی مطابقت با واقع، از این رو باید در امکان روی دادن این گونه اخبار اندیشید و آنها را با هم سنجید. فایده خبر هم از خود آن و هم از خارج، یعنی مطابقت آن با واقع استنباط می گردد.»(11)
لازم به تذکر است که گرچه ابن خلدون در مقدمه تلاش بسیاری را در وضع قواعد کلی جهت تبیین و تحلیل تاریخی و اجتماعی مبذول داشته است اما خود وی در مجلدات دیگر کتاب العبر آنها را به کار گرفته و در نوشتن تاریخ از آنها بهره نبرده است: بنابراین به نقل از کتاب« تاریخ فلسفه در جهان اسلامی»(12) می توان گفت: «ابن خلدون آن قدر که به وضع روشهای جامعه شناسی توجه داشت، به کاربرد آنها در جامعه توجهی مبذول نمی داشت.»
ب- ویژگی فکری: ابن خلدون از جهتی سرآمد فلسفه تاریخ و از دیدگاهی پیشگام اندیشه اجتماعی به شیوه جدید است:
اصول تفکرات وی را به عنوان فیلسوف تاریخ می توان در موارد زیر خلاصه نمود.
1- تحول دوری تاریخ: وی تاریخ بشر را در تغییر و تحول خود مورد بررسی قرار داده و چگونگی سیر، ترقی و زوال آن را تحلیل می نماید. تاریخ در سیر دورانی خود مراحل مشخص را پیاپی طی می کند.
2- تقدیرگرایی: جریان تاریخ از مسیری طبیعی و اجتناب ناپذیر عبور می کند.
3- قدرت محوری: در سراسر تاریخ غلبه و ریاست با قدرت مدارانی است که به کمک نیروی غصبیت به حکومت می رسند و سپس در اثر غوطه وری در ورطه لذت پرستی و تجمل گرایی توسط دولتی جدید و نیرومند منقرض می شوند...
اندیشه ها ونظریات ابن خلدون به عنوان یک اندیشمند و دانشمند اجتماعی در محورهای زیر خلاصه می شود:
1- اجتماع به صورت یک واقعیت مستقل، تأثیر بسیاری در طبیعت و سرشت انسان دارد.
2- محیط اجتماعی تحت تأثیر محیط طبیعی و اقلیمی قرار دارد.
3- امور اجتماعی خاص و جزئی در پرتو مسائل عام و کلی اجتماع تحلیل می گردد ( تقدم جامعه شناسی کلان بر جامعه شناسی خرد).
4- ارکان، نهادها، تشکیلات و سازمان اجتماعی به یکدیگر وابسته و تحت تأثیر و تأثر متقابل هستند.
5- اجتماع در عین انتظام و پیوستگی در تحول و پویش درونی است و در مراحل مختلف تطور هر یک از نهادهای اجتماعی نقش ویژه و متفاوتی به عهده دارند.
پی نوشت ها :
1. جهت آگاهی بیشتر از محیط اجتماعی ابن خلدون و اوضاع اجتماعی و سیاسی در آن دوران رجوع شود به:
الف- گنابادی (محمد پروین)، مقدمه کتاب مقدمه.
ب- ساطع الحصری، در اسات عن مقدمه ابن خلدون، دارالمعارف، مصر.
2. نام کامل کتاب چنین است: از کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الالبر.
3. در مورد وجه تسمیه کتاب العبر می توان به کتاب فلسفه تاریخ، تألیف محسن مهدی، ترجمه مسعودی، صفحات 83 تا 95 مراجعه نمود.
4. این کتاب به وسیله آقای آیتی به فارسی ترجمه شده و در سال 1346 توسط مؤسسه مطالعات فرهنگی چاپ و منتشر گردیده است.
5. این کتاب با عنوان مقدمه در دو جلد به وسیله آقای محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه شده و اولین بار در سال 1336 منتشر گردید. این کتاب تاکنون چهار بار تجدید چاپ شده و جدیدترین چاپ آن توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال 1362 انجام پذیرفت.
6. مقدمه، ص 76.
7. به نقل از کتاب پژوهش در اندیشه های ابن خلدون، نوشته دکتر محمد علی شیخ، از انتشارات دانشگاه ملی ایران، سال 1357.
8. این موضوع در فصل دوم همین تحقیق در بخش مربوط به روش علم عمران به تفصیل بررسی شده است.
9. مقدمه، ص 13.
10. مقدمه، ص 74.
11. مقدمه، ص 69.
12. مشخصات کتاب به این شرح است: تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، مؤلفین، صفا الفاخوری، خلیل الجر، مترجم: عبدالمحمد آیتی، انتشارات زمان، چاپ دوم، سال 1358.