نویسنده: فؤاد شعبان
مترجم: یاسر فرحزادی
مترجم: یاسر فرحزادی
خداوند می فرماید «من این پیامبران را نمی فرستادم با این که مجروح می شدند. من با آن ها صحبت نمی کردم و با این حال آن ها غیب گویی می کردند».
ارمیای نبی، 23:21
هنگامی که قدیس آگوستین(1) کتاب بزرگ خود شهر خدا (426بعد از میلاد) را می نوشت، به قلمرویی پاک و روحانی اشاره می کرد که جامعه ی کلیسا به آن وارد می شدند. با این همه، بیش تر مسیحیان اروپایی به طرفداری از تفسیر تحت اللفظی، این تفسیر نمادین را کنار گذاشتند. فراخوان پاب اوربان دوم برای نبرد و «بازپس گیری» سرزمین مقدس با این ادعا حمایت می شد که «مشیت الهی» در پشت این قضیه قرار دارد. در حقیقت، او قرن دهم میلادی به بعد، تفاسیر تحت اللفظی از متون مقدس پیش گویانه، عناصری از جبرگرایی تاریخی را به اهدافی اضافه می کرد که بیش تر در ارتباط با جغرافیای سیاسی و ملاحظات اجتماعی - اقتصادی بودند. تا اوایل سال 950 بعد از میلاد، راهب فرانسوی آدسو(2) در کتاب خود با عنوان مطالبی در خصوص ضد مسیح مقدمات کار را برای تفاسیر تحت اللفظی از کتب مقدس، به خصوص متون پیش گویانه فراهم نمود.
هنگامی که ریچارد شیردل در سومین جنگ صلیبی شرکت کرد، در مسینا(3)ی ایتالیا توقف کرد تا با یوئاخیم آو فیوری(4) مشورت کند. یوئاخیم در سال 1184 ادعا کرده بود که وحی مربوط به «طرح الهی» برای جهان به او الهام شده است. به ریچارد گفته بودند که او با شکست صلاح الدین(5) ضد مسیح و بازپس گیری اورشلیم نقشی حیاتی در این «طرح» ایفا خواهد نمود.
در اوایل قرن شانزدهم میلادی دومین مرحله [در حقیقت، مرحله ی مهم تر] در راستای تلاش های لازم در جهت انجام طرح الهی برای جهان فرا رسید. کریستف کلمب این گفتمان عصر هزاره را با این ادعا پیش می برد که زمان کودکی اش تعالیم و الهاماتی از سوی روح القدس برای تقبل طرحش موسوم به «طرح هند شرقی» دریافت کرده است. کلمب در بسیاری از نامه ها، یادداشت های روزانه و به خصوص در کتاب خود با عنوان کتاب پیش گویی ها، درباره ی نقش خود در طرح الهی مطالبی ذکر می کند. او می گوید که هدف غایی او کشف سرزمین های جدید، به خدمت گرفتن کشورهای جدید در جنگ علیه امپراتوری اسلام و در نهایت بازپس گیری سرزمین مقدس و اورشلیم به منظور آمادگی برای بازگشت مسیح است. زمانی که کلمب از آخرین سفر خود باز می گردد، پیشنهاد تأمین مالی چهارمین جنگ صلیبی را ارائه می دهد. او می گوید روح القدس بارها با او ارتباط برقرار کرده و به او گفته بود که او در ایجاد سلطنت هزاره ی مسیح در اورشلیم نقش خواهد داشت.
در سراسر دوران حضور اروپایی ها در آمریکای شمالی، مفهوم سلطنت دوباره ی مسیح و تعداد زیادی از دیگر رویدادهای پیش گویانه الگویی بنیادی در فرهنگ آمریکایی به حساب می آمد.
سه روز بعد از حملات 11 سپتامبر، جری فال ول و پت رابرتسون در یک برنامه ی تلویزیونی به طور بی سابقه با هم حضور یافتند تا درباره ی اهمیت این رویداد بحث و تبادل نظر نمایند. آن ها به این نتیجه رسیدند که «ما خشم خداوند را برانگیخته ایم» و به خاطر اعمال زشت «خداوند آن چه که استحقاق آن را داشتیم به ما داد». این دو رقیب دیرینه که بر سر رهبری راست گرایان مذهبی در آمریکا با هم رقابت داشتند، در این مورد هم عقیده بودند که آمریکایی ها «تنها پیش نمایشی از ترس را با چشم دیدند». فال ول این موضوع را بسط می دهد و می گوید «من گروه های حامی آزادی های مدنی، فمینیست ها، هم جنس خواهان، طرفداران آزادی سقط جنین و دادگاه های فدرال را مقصر می دانم، زیرا آن ها خداوند را از صحنه ی عمومی کنار زده اند... من انگشت اتهام را به سوی آن ها می گیرم و می گویم شما به بروز این واقعه کمک کرده اید». پت و جری «از لحاظ قانونی و اصول اخلاقی ترویست ها» را مقصر می دانند، ولی از نظر این دو، گروه های مذکور در آمریکا باعث بروز مجازات خداوند شده بودند.
این دو واعظ مذهبی که محبوبیت فوق العاده ای بین بنیادگرایان و رأی دهندگان راست گرای مسیحی دارند، هم عقیده بودند که تروریست ها صرفاً ابزاری در دست خشم الهی هستند و خداوند به وسیله ی آن ها آمریکایی ها را به خاطر گناهان لیبرال ها، فمینیست ها و هم جنس خواهان مجازات می کند. دلایل یا انگیزه های تروریست ها برای انجام این کار از منظر این دو اهمیتی نداشت. علاوه بر این و البته مهم تر از همه، هم رابرتسون و هم فال ول مشتاقانه و بدون قید و شرط برای بیش از چهل سال از اسرائیل حمایت کرده بودند و از زمان تأسیس کشور اسرائیل برای تشریح هر رویدادی که اتفاق می افتاد همواره «هدف و طرح» خدایی را خاطرنشان می کردند. گفت و گوی بین فال ول و رابرتسون و طرفداری شان از آرمان اسرائیل با اشاره به اعتقادات آخرالزمانی در کانون سنت یهودی - مسیحی آمریکایی قرار دارد و عاملی عمده در تضاد فرهنگی با جهان اعراب و مسلمانان است. با این حال، این عقیده تحولی جدید نیست. حملات 11 سپتامبر گفتمان عصر هزاره را شدت بخشید، اما آغازگر آن نبود. این رویداد هولناک بازیچه ای را در دست بسیاری از مسیحیان سیاسی و راست گرا قرار داد تا چهره ای اهریمنی از اسلام به نمایش گذارند و قوانین کوته فکرانه ی جدیدی از بحث و رویارویی ایجاد نمایند که تا پیش از این غیر قابل قبول به حساب می آمد.
با این حال، ربط دادن طرح الهی با نبرد علیه اسلام، همواره جزء سازنده ای در فرمول آمریکایی ها برای سناریوهای آخرالزمانی بوده است. جرج بوش شرح حال نویس پیامبر اسلام در قرن نوزده میلادی و مبلغین هم عصر او هنری جساپ و جان بارکلی، در زمینه ی آرمان صهیون به این حقیقت دست یافتند که ظهور و افول اسلام و تمام زندگانی حضرت محمد(ص) بخش های اصلی از طرح الهی بوده است. بوش در سال 1847 می گوید«هدف اصلی من در نوشتن این شرح حال نشان دادن پیامبر عربی در حکم ابزاری برجسته در دستان مشیت الهی و هم چنین قرار دادن کل دستگاه شیادی او همراه با آرمان ها، دست آوردها و تأثیرهای متعلق به آن در داخل طرح عظیم از مدیریت الهی جهان بوده است».(6)(7)
در ایالات متحد آمریکا تفاسیر مربوط به «طرح الهی» و «نقشه ریزی الهی» قرن ها ادامه پیدا کرده است. در خلال نیمه ی دوم قرن بیستم میلادی و اوایل قرن حاضر، این بهره گیری فرهنگی به لطف پیشرفت شگرف در صنعت نشر، رادیو، تلویزیون و ارتباطات الکترونیکی رنگ و بویی عوام پسندانه تر به خود گرفت.
بیان یک نمونه از استفاده ی حامیان پیش گویی از شبکه ی ارتباط جهانی سزاوار تجزیه و تحلیل مفصل است، زیرا نشان دهنده ی این گرایش در بین راست گرایان مسیحی است. در سال 1974 انجمن پروتستان های انجیلی وابسته به معتقدان کتب مقدس، اولین مجموعه را تصاویر و پوسترهای مشروح خود را به منظور توصیف «طرح الهی» و هدف این طرح برای کل جهان منتشر کرد.(8) این مورد، نمونه ی بارز صدها نشریه ی الکترونیکی و چاپی است که در ارتباط با پیش نگری های عصر هزاره منتشر می شود. این مجموعه تحت عنوان «طرح» میلیون ها نسخه فروش دارد و به عنوان ابزاری تعلیمی در اختیار دوره های آموزش مذهبی و همایش ها و مدارس تبلیغی قرار می گیرد. تصویر این کتاب مفهوم رویدادها را که در جریان «رستاخیز رستگاران» اتفاق می افتد از دید هنرمندی بنیادگرا نشان می دهد. تصویر مسیح از ابرها نمایش داده می شود که در قسمت بالا و وسط تصویر دست های خود را گشوده تا «پذیرای» معتقدان به خویش باشد. مرده ای مسیحی از قبر بر می خیزد و آن که زنده است و به دین مسیح اعتقاد دارد، «دست می اندازد» یا به سرعت حرکت می کند تا مسیح را در ابرها ملاقات کند. متن، رویدادهای مربوط به رستاخیز رستگاران را شرح می دهد که شامل ناپدیدی ناگهانی و اسرارآمیز میلیون ها انسان است و منجر به بروز «بحران و سردرگمی و وحشت در سطح جهان» می شود. اتومبیل ها، قطارها و دیگر وسایل نقلیه با هم برخورد می کنند؛ یک هواپیما به شدت به ساختمانی بزرگ برخورد می کند؛ آتش، غارت، تاخت و تاز، بی قانونی، جرم و جنایت و تبهکاری به شکلی مهار نشدنی در همه جا شایع است. «خانواده ها به خاطر از دست دادن اعضای رستگار خانواده (و بچه ها) «در حالت ترس و شوک به سر می برند، در حالی که اعضای نجات نیافته هنوز بر روی زمین قرار دارند». بر طبق این «طرح و نقشه» «نشانه های دوران» که بنیادگرایان را به سمت اعتقاد به رستاخیز و بازگشت مسیح سوق می دهد - اگر هم در واقع، اتفاق نیافته باشند - حوادث ذیل دلالت بر آن ها دارند:
- ژوئن 1967: جنگ شش روزه. اسرائیل اورشلیم و مکان معبد قدیمی را بار دیگر به دست می آورد. این اقدام لازمه ی ساخت معبد عذاب(9) به شمار می رفت. (وحی 2، 11:1)
- افزایش فعالیت های شیطانی، هم جنس خواهی و مواد مخدر، (1تیموتاس(10)، 4:1؛ 2 تیموتاس. 3:1-13؛ وحی 9:21)
- 1973: بحران انرژی زمینه را برای گرسنگی و مرگ میلیون ها نفر در خلال دوران عذاب فراهم می آورد.(وحی5 : 6-8)
- 1991: جنگ خلیج فارس در ایران و ائتلاف جهانی (شرایط عصر جدید) «جامعه ی جهانی» و «نظم جدید جهانی». این موارد در ادامه شرایط را برای رهبر جهانی «ضد مسیح» فراهم می آورد تا در دوران عذاب تجارت جهانی و پرستش در سطح جهان را به کنترل خود درآورد.(وحی 13:7،8؛ 13-17)
انجمن پروتستان های انجیلی وابسته به معتقدان کتب مقدس در همان سال اثر دیگری را در قالب پوستر منتشر می کند. این پوستر با عنوان «نقشه ی عذاب» عرضه می شود. طبق نظر گروه های راست گرای مسیحی، در «طرح الهی» رستاخیز قبل از «دوران عذاب» واقع می شود و شرایط را برای آن دوران فراهم می آورد. حوادثی که در خلال دوره ی هفت ساله عذاب رخ می دهند - به خصوص حوادثی که بلافاصله بعد از رستاخیز اتفاق می افتند - اهمیت خاصی دارند. این حوادث عبارتند از:
- بازگشت شکوهمند عیسی مسیح (وحی 19:11-16)
- پایان نبرد آرماگدون
(17-19: 19)
- نابودی «رهبر جهانی» ضد مسیح (19:20)
- نابودی طرفداران ضد مسیح (19:21).
پی نوشت ها :
1.Augustine
2.Adso
3.Messina
4.Joachim of Fiory
5.Saladin؛ صلاح الدین یوسف بن ایوب، سلطان مسلمان مصر، سوریه، یمن و فلسطین، مؤسس سلسله ی ایوبیان و مشهورترین قهرمان مسلمانان است. او در جنگ هایی که علیه مبارزان صلیبی مسیحی داشت، موفق به تسخیر بیت المقدس شد و به اشغال 88 ساله ی فرانک ها پایان داد.-م.
6. کسانی پیامبر اسلام (ص) را شیاد و متقلب خطاب قرار می دهند که به قول قرآن کریم او را بهتر از فرزندان خود می شناسند.-م.
7. بوش، زندگی محمد، صفحه ی 12.
8. سایت اینترنتی انجمن: www.bbea.org/biblemap.htm، تاریخ دسترسی دوازدهم فوریه ی 2001. اسنادی که در این جا ذکر شد را می توانید در این سایت مشاهده فرمایید. هم چنین می توانید از کتاب فروشی های مربوط به مسیحیت خریداری نمایید.
9.Tribulation Temple
10.Timothy؛ یکی از سه کتاب عهد جدید که در مورد اصول رفتاری مسیحیان است.-م.
