عصر باورک

این عصر تحت عنوان باروک با ابعاد گوناگون است که نه مرزبندی شده و نه شکل متحدی دارد. در مورد موسیقی و شاید هنرهای دیگر، شروع و جریان حرکت این دوره دارای مشخصه خاصی نیست. محققان برای انسجام بخشیدن جریان فرهنگی
يکشنبه، 9 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عصر باورک
عصر باورک

نویسنده: حسن زندباف




 

این عصر تحت عنوان باروک با ابعاد گوناگون است که نه مرزبندی شده و نه شکل متحدی دارد. در مورد موسیقی و شاید هنرهای دیگر، شروع و جریان حرکت این دوره دارای مشخصه خاصی نیست. محققان برای انسجام بخشیدن جریان فرهنگی خود، کوشش داشته اند که با علائمی این مشخصه را شکل دهند. بنابراین باروک را به عنوان یک حرکت عمومی و برش بر زمان برای هنرها در نظر گرفتند. مفهوم این لغت عجیب و غریب، غیر عادی، مبالغه و اغراق است. امروزه باروک را به عنوان یک استیل در قرون گذشته نام می برند و شروع آن حدود 1600 است. این موسیقی با ریشه گرفتن از دوران گذشته که زمینه منسجم تری در رنسانس به دست آورد، بارها تغییر کرد و شکل جدید و جدی تری به خود گرفت. به عبارت دیگر موسیقی یک صدایی با تغییرات، تجلی در اپرا کرد که تفکر مثبت درست عصر رنسانس در این امر دخالت داشت (نظر به اینکه در رنسانس خواستند درام یونان را مجدداً احیا کنند) که در این عصر فوری تبدیل به حرکت زمان شد با عنوان باروک. حتی اواخر باورک را هم به دقت نمی شود مشخص کرد، چون که بعد از سال 1750 بارویک شکوفایی در عصر روکوکو داشت. اوج این عصر جدید، نوابغی چون باخ و هندل هستند. در باروک میانی مفهوم اولیه لغت (عجیب و غریب، اغراق) به خصوص در موسیقی شکل عوض کرد. طوری که به عنوان جریانی با شکوه و محبوب در نظر آمد، از جمله فرم موسیقی کنسر تو گروسو (1) که در ونیز شکل گرفت. از طرف دیگر، واجد ترکیبی در پیدایش جدید هوموفونی (2) بود که اعتباری در موسیقی پولی فونی (3) باخ به دست آورد. تمام زمینه ها، حاوی هوشیاری در اندازه و فرم بود، چنانچه گسترش موسیقی برای ساز در عصر باروک نمونه آن است. بعد از یک قرن پر تلاش و دگرگونی در اصوات جدید و به هم ریختن قوانین تا این زمان، موسیقی به نظم و ترتیب و سادگی و روشنی رسید. این زنجیر جدا از هم در این عصر به عنوان یک الگوی عینی در هنر انسجام یافت و برای آینده الگوهای باروک نمونه گردید و به عنوان موزیکانوا (4) (موسیقی جدید آن دوره) صحه بر عصر باروک نهاد و در قرن بیستم موسیقی با ارزش باروک مورد تحلیل قرار گرفت.
دو شخصیت بزرگ و توانای موسیقی، باخ و هندل در این عصر ظاهر شدند. امروزه تأثیر آنان در گذشته هنر موسیقی بسیار مشخص است و این دو نمونه های عصر باروک هستند. یوهان سباستیان (باخ بزرگ) مدت ها بعد از مرگ شناخته شد و هنر او بدون شک تأثیر بسزایی در سبک موسیقایی این دوره داشت. وضعیت موسیقی بعد از سال 1700 مثل گذشته نبود و تا این زمان هیچ حرکتی تا این درجه اعتبار کسب نکرد.
زبان اسپرانتو، زبان اصوات موزیکال ایتالیا شد و در طول زمان راهگشای پالسترینا و مونته وردی گردید. در فرهنگ سازی موسیقی شخصیت های دیگری ظاهر شدند که از فرم کار ایتالیایی جدا شدند و خود به بیان جهانی رسیدند: پورسل، رامو، هندل، باخ. ریشه این جریان در اروپا و در مسائل سیاسی - اجتماعی بود که در این عصر با اشکال زیاد درگیر شد، اما ریشه شخصی و ملی نداشت. این جریان یک مبارزه تسلسلی برای قدرت طلبی سران بود، چون دربار مسلط به امور بود. برای مثال لودیگ XIV در مرکز درخشش اروپا (آلمان) می درخشید. در آلمان و ایتالیا بسیاری از شاهزاده های کوچک جریان تشریفاتی و به خصوص هنر را الگو می ساختند. گاهی برای عرض اندام، درگیر می شدند و قدرت خود را اعمال می کردند. برای مثال در فرانسه مجریان موسیقی ایتالیا، می بایست به فرانسه صحبت کنند. تا این زمان موسیقی این چنین درباری نشده بود. موسیقی درباری به شکل درخشانی در اپرا عرضه می شد و اجرای اپرا باید در محل اقامت درباریان به اجرا درمی آمد. اپرای دربار - اپرای ناپل ایتالیا - در اواخر باروک خط اصلی موسیقی محسوب شد. در سال 1722 قوانین هارمونی توسط رامو (5) شکل گرفت و تا دویست سال بعد اعتبار خود را نگه داشت که به او نیوتن (6) هارمونی لقب دادند. او معتقد بود: تنها هارمونی می تواند احساس انسانی را رشد دهد. از او نقل می کنند هارمونی تنها سرچشمه ای است که غیر مستقیم از ملودی نیروی خود را به دست می آورد.
رامو

روکوکو (آلمانی Rokoko، انگلیس Rococo)

باروک برشی به شرایط فرهنگی زمان زد و در مقابل، فرهنگ و هنر زمان خود را با ظرافت و انسجام شکل داد. به عبارت دیگر شکوه و عظمت عشق شدید به انسجام، تبسم شادی بر روی لب آورد، چنانچه جلوه های این شادی در اشکال بسیار زیادی بر روی ظروف چینی باروک تصویر شده است.
روکوکو یک فرم بعد از عصر باروک است و با نگاه به مطلب بالا می توان درکی درست از روکوکو (7) داشت. این دوره را باید عاشقانه ترین زمان برای نوازندگان کلاوسن (8) در فرانسه، اپرای بوفا حدود قرن 17 و لیدهای اسپرنتس (9) در نظر گرفت. زمینه ساز بسیاری از عناصر روکوکو، البته بدون مقایسه دقیق، در آثار هایدن و موتسارت که از آهنگ سازان دوره بعدی هستند یافت می شود. آثار ارگ و پاسیون های باخ همچنین است. اوراتوریم هندل، وجه اشتراک با روکوکو ندارد. با توجه به اینکه روکوکو را در سوئیت فرانسوی خود به طور زیر بنای به کار برده است.

سازهای باروک

در این عصر جدید تجربه صوتی به شکل مستقل تری درآمد و با سرعت به تکامل سازها انجامید. در قرون وسطی سازهای موسیقی شکل اولیه خود را به دست آورد، به خصوص تأثیر نوازندگان غیر مذهبی برای فرم رقص های خاص. چنانچه فرم های هنری مثل مادریگال، شانسون ولید برای سازها در نظر گرفته شد. احساس ناشی از کشف اصوات جدید در موزیسین های رنسانس و باروک منجر به این شد که به استقلال سازها بیشتر توجه کنند، در نتیجه آهنگ سازی برای سازها با محاسبه بیشتری صورت گرفت و در آخر نوازندگان چیره دستی در این زمینه ظاهر شدند.
قدیمی ترین سند برای این امر، وجود ارگ است که در تابولاتور موتت، جملات مس و همچنین فرم های غیر مذهبی موجود است. دو شکل تابولاتور برای پیانو در آلمان و اسپانیا و سه شکل تابولاتور برای عود در ایتالیا و اسپانیا به کار رفت. اما بعد از سال 1600 از شکل فرانسوی و آلمانی برای تالولاتور عود بهره بردند. حدود سال 1460 خطوط میزان در ساخت موسیقی به کار گرفته شد.

سازندگان ارگ (خانوادگی)

حال سخنی کوتاه در مورد سازندگان ارگ: یک سلسله سازنده ارگ از یک خانواده در هسن (10) مشغول به ساختن ارگ بودند که میچائیل پراتوریوس (11) در کتاب خود از آنها نام برده است. مهم ترین سازنده ارگ در شمال آلمان حدود سال 1700 شنیتکر (12) است که نه تنها در شمال آلمان بلکه در هلند، انگلیس، اسپانیا، پرتغال و روسیه هم شهرت به دست آورد و سازهای خود را به آن کشورها می فرستاد. اما مطرح ترین سازنده ارگ خانواده زیلبرمن (13) بود که همراه با دو پسر خود به شهرت در سازندگی این ساز رسیدند. در قرن 15 تعداد دیگری هم به ساختن ارگ همت گماشتند. در قرن 16 ایتالیا، اسپانیا و انگلیس با ارزش ترین سازندگان را داشتند و در تکامل هنر و صنعت ارگ سازی کار خود را عرضه کردند.

پی نوشت ها :

1. Concerto grosso
2. Homophonie
3. Polyphonie
4. Musica nova
5. Jean-Philipe Rameau
6. Newton
7. Rokoko
8. Clavecin - Clavessin - Cembalo حتی نوازندگان Clavecin
در حقیقت به آهنگ سازان و نوازندگان کلاوسن در قرن 17 اطلاق می شد.
9. Sperontes که Joh.Sigismund Scholze نامیده می شد و در لایپزیگ زندگی می کرد و مجموعه ای از لیدهای او باقی و در دست می باشد.
10. Hessen
11. Michael Praetorius
12. Arp Schnitker
13. Silbermann

منبع : زندباف، حسن، (1387)، تاریخ و فرهنگ موسیقی جهان، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، مرکز موسیقی، چاپ اول1388.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط