هنر و معماری رنسانس (1)

واژه رنسانس به معنی تولد دوباره و نوزائی است، اصل این کلمه ایتالیائی و از واژه rinascita به معنی تجدید حیات مشتق شده است.
يکشنبه، 19 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هنر و معماری رنسانس (1)
هنر و معماری رنسانس (1)

 

نویسنده: سید رضا حسینی




 
واژه رنسانس به معنی تولد دوباره و نوزائی است، اصل این کلمه ایتالیائی و از واژه rinascita به معنی تجدید حیات مشتق شده است.
رنسانس عصری است که انسان غربی بار دیگر به هنر و فلسفه و فرهنگ یونان و روم باستان توجه کرد و به زایش دوباره آن ارزشها توجه نمود. نهضت رنسانس از ایتالیا آغاز شد و به طور مشخص از سده چهاردهم تا شانزدهم میلادی مراحل تکامل خود را طی نمود ولیکن جرقه های قبل از این سالها در طی قرون وسطی را نباید نادیده گرفت.
از دیگر مشخصه های رنسانس می توان به این موارد اشاره نمود:
1- انسانگرائی یا اومانیسم: اینکه انسان ملاک و معیار همه چیز است و به اصالت انسان و کشف مجدد انسان و جهان توجه می شود.
2- فردگرائی: توجه به استعدادهای فردی - اعتماد به نفس و مسئولیت فردی در قبال کلیه آزادی ها، ذهنیتها و رفتارها
3- خردگرائی: یعنی همه چیز در جریان زمان، مبتنی بر معیارهای عقلائی بوده و از نظر ریاضی تعریف پذیر است.
آلبرشت دورر معتقد بود که هنر بدون علم - یعنی بدون یک تئوری برای انتقال دادن مشاهدات هنرمند بی ثمر است.
4- اصلاحات دینی: نگرشهای جدید در زمینه دین و اصلاحات دینی (پروتست) باعث از هم پاشیده شدن وحدت دینی قرون وسطائی و اقتدار مستبدانه رهبران کلیسائی می شود.
5- طبیعت گرائی: ایجاد روند تدریجی ناتورالیسم در هنر و اهمیت بیشتر پدیده های طبیعی و روابط میان آدمیان
6- هنرمند نابغه: رنسانس عصری است که بر درایت تک تک افراد شایسته و با استعداد تأکید می کند و نبوغ فردی هنرمند را می ستاید. همانگونه که توضیح دادیم شکل گیری انقلاب رنسانس به عنوان دومین انقلاب بزرگ بشریت به طور ناگهانی نیست بلکه سعی و تلاشهای فراوانی توسط دانشمندان، هنرمندان، انقلابیون و... صورت می گیرد تا کم کم بسترهای ایجاد یک انقلاب به وجود آید.
از افرادی که در شکل گیری این روند نقش سازنده ای داشته اند می توان به فرانسیسکو پترارک و جیوانی بوکاچیو اشاره نمود.
پترارک (1375 - 1304.م): ادیب شاعر و اومانیست ایتالیائی که بعد از دانته بزرگترین شاعر ایتالیاست از کتابهای او می توان به لورا، حماسه لاتینی و پیروزی اشاره نمود.
بوکاچیو (1375 - 1313.م): شاعر و داستان نویس ایتالیائی و معاصر پترارک است و بزرگترین اثر او دکامرون نام دارد. از آثار دیگر بوکاچیو می توان به فیلوکلو، لافیامتا و فیلوستراتو اشاره نمود.

رنسانس آغازین

کشور ایتالیا از پیشتازان نهضت رنسانس در جهان است و به طور کلی هنر ایتالیا را در اواخر سده سیزدهم و چهاردهم می توان با عنوان رنسانس آغازین مشخص کرد.
نقاشی ایتالیا در این دوران که به گونه ای تحت عنوان گوتیک پسین نیز می توان از آن نام برد در توسکان و شهرهائی مثل لوکا - پیزا - سینا - فلورانس متولد شد، از نقاشان این دوره می توان به این اسامی اشاره نمود: جووانی چیمابوئه (1302 - 1204.م): هنرمند فلورانسی که به روایتی استاد جوتو بوده است. از آثار این هنرمند می توان به نقاشی ندیم نشسته بر تخت به همراه فرشتگان و رسولان (تصویر 1) و تصلیب عیسی مسیح اشاره نمود.
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 1)
دوتچو (1319 - 1278.م): نقاش اهل سیه نا که از آثارش می توان به مذبح جلال ملکوتی که به گونه ای نقاشی محرابی غول آسا با چند پانل مختلف از جمله اعلام مرگ مریم عذرا است اشاره نمود (تصویر 2).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 2)
جوتو (1337 - 1266.م) :بزرگترین نقاش قرن چهاردهم فلورانس ایتالیا است. پدر هنر تصویری غرب و بنیانگذار تجربه های بصری به وسیله مشاهده است. جوتو علاوه بر آنکه از هنرمندان قبل از خود نظیر چیمابو - دوتچو - کاوالینی و... تأثیر پذیرفته است. لیکن از آنها پیشی گرفته و انقلابی را ایجاد نمود که باعث اعلام ختم سبک بیزانسی و گرایش به سوی ناتوارلیسم یونان و روم گردید. وی تجربیاتی را در اکثر شهرهای ایتالیا انجام می دهد که از مهمترین آثار وی می توان به مریم نشسته بر تخت، زاری بر جسد مسیح (تصویر 3).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 3)
رؤیای یواخیم، داوری اخروی، ظهور در آرل، مرگ قدیس فرانسیس، آزمایش به وسیله آتش، اشاده نمود. از دیگر نقاشان اروپا در عصر رنسانس آغازین می توان به «جنتیل دافا بریانو»، «سیمونه مارتینی» و «برادران لورنتستی» اشاره نمود.

هنر ایتالیا در سده پانزدهم

هنر ایتالیا در سده پانزدهم نیز تداوم شروع تازه نگرش به دستاوردهای رنسانس است. هر کدام از هنرمندان این دوره آرمانهای رنسانس را در ابعاد حجم پردازی، پرسپکتیو، طبیعت گرائی و یونانی مآبی پیش می برند.

پیکر تراشی

دوناتلو (1468 - 1366.م): این هنرمند با درهم آمیختن مطالعه شکلهای کلاسیک، رئالیسم نوین مبتنی بر مطالعه انسان و طبیعت و قوه بیان شخصی، هنری متمایز را به وجود آورد. یکی از اولین آثار وی پیکره قدیس مرقس است که در آن گامی بنیادی در جهت تجسم حرکت در بدن، حل کردن اصل انتقال وزن یا ایسائی متعادل برداشته است (تصویر 4). البته این اصل قبلاً توسط مجسمه سازان یونانی مورد استفاده قرار گرفته بود.
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 4)
از دیگرآثار وی پیغمبر کله کدواست. دوناتلو در کلیه آثارش از پیامبران، آنان را با رئالیسمی تند و صریح نمایانده و در چهره پردازی خاطره رومیهای باستان را زنده می سازد. دوناتلو علاوه بر دوره رئالیسم خود، چندی نیز تحت تأثیر روم کلاسیک قرار گرفت. اما در اواخر عمر بار دیگر به رئالیسم روی آورد که علاوه بر برخورداری از نیروی بیان شخصی، با اغراق همراه است و در حقیقت گونه ای از اکسپرسیونیسم در آثارش دیده می شود. از دیگر آثار دوناتلو می توان از قدیس گتورگیوس، قدیس تئودوروس و آثار نقش برجسته دیگر نام برد. از دیگر پیکر تراشان این دوره می توان از فیلیپوبرونلسکی، یاکوپودلاکوئرجا نیز نام برد.

نقاشی

جنتیل دافابریانو (1427 - 1370.م): این نقاش با اثر معروف خود پرستش مجوسان، یکی از شاهکارهای سبک بین المللی در نقاشی را می آفرید (تصویر 5). این سبک در 1400.م نیز سبک مسلط بود.
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 5)
مازاتچو (1428 - 1401.م): یکی از نقاشان مهم این دوره است که به رغم عمر کوتاهش (وفات در 26 سالگی) نوآوریهای شگفتی در این عرصه بجای گذاشت و او را می توان یکی از خلفای هنری جوتو دانست زیرا که سبک پر عظمت و نمایشی جوتو را یک گام به جلو برد.
مازاتچو در اثر نقاشی نقدینه خراج سه حادثه و روایت را در یک تابلو به نمایش می گذارد. عظمت ساده پیکره ها بیننده را به یاد جوتو می اندازد، اما در این اثر یک حالت خودآگاهی روانی و اخلاقی دیده می شود. در این اثر نور از جهت خاصی تابیده است، اما در آثار جوتو منبع نور مشخص نیست. منبع نور مشخص برای اولین بار در این اثر دیده می شود. طرز جایگزین پیکره ها نیز در این اثر با ما قبل خود متفاوت است و نحوه قرار گرفتن بجای حالت خشک و تصنعی از حالتی آزاد و پویا برخوردار است (تصویر 6).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 6)
اثر دیگر نقاش تثلیث مقدس با مریم عذرا و قدیس یوحنا نام دارد. در این اثر پرسپکتیو به کار گرفته می شود و این نخستین گامها در پیدایش نقاشی عمق نمایانه است که هنرمندان رنسانس و پس از آن را شیفته خود کرده است. در آثار مازاتچو دو گرایش اصلی رنسانس یعنی رئالیسم مبتنی بر مشاهده و کاربرد ریاضیات برای سازماندهی اجزای تصویر را مشاهده می کنیم.
پیرودلا فرانچسکا (1492 - 1420.م): هنر پیرو محصول آشنائی ذهنی او با ریاضیات و هندسه است و معتقد بود که برترین درجه زیبائی را در شکلهائی باید جستجو کرد که داری وضوح و خلوص شکلهای هندسی هستند. او بعدها رساله ای در خصوص سه بعد نمائی نوشت.
از آثار وی بشارت تولد مسیح به مریم است که دل مشغولی و انگیزه شخصی وی که همانا پیدا کردن راهی برای برقراری رابطه ای هندسی، معماری بین اشیای جاندار و بی جان است در این اثر مشخص است.
در این اثر برای سازگاری بنای معماری با پیکره ها، حرکت آدمها به حداقل تقلیل یافته است و بیان عاطفی در اثر دیده نمی شود. نقاشی دیواری رستاخیز با ترکیب مثلثی از دیگر آثار فرانچسکا است که دارای استحکام زیادی از لحاظ بصری است (تصویر 7).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 7)
فرانچسکا بیشترین دستاوردهای علمی و هنری نیمه نخست سده 15، یعنی رئالیسم، ترکیب بندی عظیم، سه بعد نمائی رعایت تناسب و نور و رنگ را نمایش می دهد.
از دیگر نقاشان نیمه نخست سده پانزدهم ایتالیا می توان به آندرئا دل کاستانیو (1457 - 1423.م) - دومینیکو ونتسیانو (1461 - 1420.م) - فراآنجلیکو (1455 - 1387.م) اشاره نمود.

معماری

معماری در این دوره تنها با نام فیلیپو برونکسلی (1377 - 1446.م) شناخته شده است. برونکسلی کار خود را با پیکرتراشی آغاز کرد اما بعدها به معماری روی آورد. وی با مطالعه آثار معماری باستانی موفق به کشف شیوه سه بعد نمائی و ژرف نمائی (پرسپکتیو) در سطح کاغذ دو بعدی شد (تصویر 8).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 8)
ابتکارات وی در معماری او را در زمره اولین معماران نوین که در اصطلاح به شیوه معماری پس از قرون وسطی شهرت دارد جای می دهد.

هنر ایتالیا در نیمه دوم سده پانزدهم

در نخستین سالهای پانزدهم فلورانس از لحاظ تکامل اومانیسم نوین راهبر و پیشتاز سراسر ایتالیا بود و در سالهای بعد شهرهای دیگر ایتالیا نیز به این موج پیوسته و هنرمندان تازه ای در نقاط مختلف ایتالیا سر از خاک بیرون آوردند.

پیکر تراشی

آندرئا وروکیو (1488 - 1435.م): وارث برخی استعدادها و ژرف اندیشی های دوناتلوبود. وی کارگاه پررونقی در فلورانس داشت که شاگردان زیادی از جمله لئوناردوداوینچی را به خود جذب کرد. یکی از آثار وی پیکره داود (تصویر 9)،
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 9)
بیان واقع گرائی توصیفی است. حالت پیکره بخوبی حالت جوانی متکی به نفس را نشان می دهد. از دیگر آثار وی پیکره «بارتولومئولولئونی سواربر اسب» است که حالتی از خشم و قدرت را به نمایش می گذارد. با بررسی این دو اثر متوجه می شویم که برخلاف آثار دوناتلو که حالتی آرام و کلاسیک دارند، آثار وروکیو با رئالیسم قوی نمایانده شده اند.
از دیگر پیکر تراشان این دوره می توان به برناردو روسلینو (1469 - 1409.م) با اثر مقبره «لئونارد و برونی» و «دزیدریو داستینیا نو» (1464 - 1428.م) با اثر پیکره سر و سینه یک بچه و آنتونیو یولا یوئولو (1498 - 1431.م) با اثر هرکول و آنتایوس اشاره نمود.

نقاشی و گراورسازی

ساندروبوتیچلی (1510 - 1444.م): یکی از درخشانترین چهره های نیمه دوم سده پانزدهم میلادی است که به عنوان استاد خط نامگذاری شده است. در اثر چهره یک مرد جوان با انتخاب وضعیت سه رخ از چهره، او سعی کرده است تا شخصیت باطنی مدل را آشکار نکند. در اغلب تک چهره های این دوره مدلها می خواستند تا خصوصیات روانی آنها نمایانده نشود (تصویر 10).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 10)
از دیگر اثر معروف وی می توان به تولد ونوس برای ویلای دمدیچی اشاره نمود که با الهام از یک شعر باستانی آفریده شده است.
آنتونیو پولایوئولو (1498 - 1431.م): یکی از نقاشان و گراور سازان بزرگی است که حرکت پرتوان و قدرت عاطفی آخرین سبک دوناتلو را با تحریک خطی، پیچیدگی فضائی و صراحت نمایشی تازه ای در آمیخت. نبرد مردان برهنه یک گراور است (تصویر 11).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 11)
گراور تصویری است که در اثر فشار آوردن با یک سطح منقور و مرکب خورده فلزی بر یک ورق کاغذ ایجاد می شود. روش گراور سازی در اروپای شمالی ابداع می شود و سپس به ایتالیا راه پیدا می کند. از دیگر نقاشان می توان به اسامی زیر اشاره کرد:
دومنیکو گیرلاندایو (1494 - 1449.م)
لوکاسینیورلی (1532 - 1445.م)
پروجینو (1532 - 1450.م)
آندرئامانتینا (1506 - 1431.م)
آنتونلودامسینا (1479 - 1430.م)

معماری

در عرصه معماری پس از برونسلکی، لئونه باتیستا آلبرتی (1472 - 1407.م) ظهور کرد. آلبرتی که در سالهای آخر عمرش به معماری روی آورد، با مطالعه کامل رساله ویتروویوس و آشنائی با معماری روم باستان خود را به عنوان نخستین معمار رنسانس مطرح ساخت. سبک معماری آلبرتی در حقیقت کار بست اندیشمندانه عناصر کلاسیک است.
از بهترین آثار وی کلیسای سان آندرئی با کار بست عناصر کلاسیک در نمای ساختمان - برابر کردن ابعاد عمودی و افقی - ایجاد جذابیت بصری و رعایت تناسب در نما را می توان نام برد (تصویر 12).
هنر و معماری رنسانس (1)
(تصویر 12)
ادامه دارد ...
منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)



 

 



مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط