روش شناسی علمی ابوریحان بیرونی

ابوریحان از نظر شیوه ی پژوهش بسیار پیش تر از روزگار خود بود. وی بر زبان های فارسی و عربی تسلط کامل داشت و زبان سنسکریت را نیز به خوبی می دانست. افزون بر این به نظر می رسد که با زبان های یونانی و سریانی نیز
شنبه، 21 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روش شناسی علمی ابوریحان بیرونی
روش شناسی علمی ابوریحان بیرونی

 

نویسنده: آذر آقامیرزا




 

شیوه ی پژوهش و تجربه گرایی ابوریحان

ابوریحان از نظر شیوه ی پژوهش بسیار پیش تر از روزگار خود بود. وی بر زبان های فارسی و عربی تسلط کامل داشت و زبان سنسکریت را نیز به خوبی می دانست. افزون بر این به نظر می رسد که با زبان های یونانی و سریانی نیز به اندازه ی رفع نیازهای خود آشنا بود. این توانایی ها در کنار پژوهش های ژرف وی در تاریخ (بویژه تاریخ علوم) و تسلط فراوانش بر نظریه های علمی زمان خود و سیر تکاملی آنها، وی را قادر ساخت تا از هرگونه آگاهی که به دستش می رسید بهره ی فراوان گیرد. توجه ویژه ی بیرونی به تاریخ، دیدگاه انتقادی او نسبت به اسناد مورد استفاده و دقت در تصحیح این اخبار، نوشته های وی را در زمره ی مهم ترین منابع پژوهش و بررسی در آثار پیشینیان و معاصران او قرار داده است. وی از آنجا که شیفته ی رهیافت های عینی بود، حقیقت را تنها در گفته ها و نوشته ها نمی جست و به آزمودن آزمودنی ها و مشاهده ی مستقیم پدیده های طبیعی بسیار علاقه مند بود. تمایل وی به دقت و مشاهده در کنار احتمال راه یافتن خطاهای هر چند کوچک در محاسبات پیچیده وی را بر آن می داشت تا روش هایی را که از راه آزمایش مستقیماً به نتیجه می رسد، بر روش های نظری مبتنی بر محاسبه برتری دهد (مانند اقدام وی برای اندازه گیری قطر زمین در نزدیکی گرگان، هر چند که این کار با ادامه نیافتن حمایت قابوس به نتیجه نرسید). (1)
به نظر ابوریحان تعصب، چشم های بینا را کور و گوش های شنوا را کر می کند و انسان را به کاری وامی دارد که خرد و دانش آن را گواهی ندهد. پس وی همواره می کوشید از تعصب و پیروی کورکورانه از عقاید رایج روزگار خود دوری و با نظریاتی که آشکارا با عقل سلیم مخالف بود، یا آزمایش های وی صحت آنها را تأیید نمی کرد با شجاعت مقابله کند. او در الجماهر با تکیه بر آزمایش هایی که شیوه ی علمی در آنها کاملاً رعایت شده، دو باور عامیانه را که حتی به آثار علمی نیز راه یافته رد می کند. نخست سمی بودن الماس را با خوراندن آن به سگی می آزماید و می افزاید که چه در آن هنگام و چه بعدها نشانی از مسمومیت در آن سگ دیده نشد (2) و سپس درباره ی نظریه ی بسیار شایعی که در برخی منابع (از جمله آثار داروشناسی و سنگ شناسی) به ارسطو منسوب است و بر اساس آن اگر مار به زمرد بنگرد چشمانش ضعیف یا کور خواهد شد (3) می گوید:
«در سنجش این سخن، از انداختن طوق زمردین بر گردن مار گرفته تا حرکت دادن رشته ای از دانه های زمرد در جلو چشمانش و... چندان کوشیدم که کسی را یارای فراتر رفتن از آن نیست، و این کار را 9 ماه تمام در سرما و گرما آزمودم و تنها مانده بود که زمرد را چون کُحْل بر چشمانش بکشم! اما این کارها، اگر تیز چشمی آن مار را بیشتر نکرده باشد! چیزی از بینایی اش کم نکرد!» (4)
بیرونی در افراد المقال، یکی از نظریات مشهور ارسطو را با تکیه بر آزمایشی جالب در می کند. و در استیعاب وجوه الممکنه فی صنعه الاسطرلاب نیز از نظریه ی حرکت وضعی زمین در برابر کسانی که زمین را کاملاً ساکن می پنداشتند دفاع می کند زیرا به نظر وی معتقدین به سکون زمین، نمی توانند دلیل قابل قبول بر نبود حرکت وضعی ارائه دهند. (5) اما نکته ی مشترک در همه ی این آزمایش ها شیوه ی علمی بیرونی در انجام این آزمایش هاست. وی مانند یک محقق امروزی، در مورد هر آزمایش به چند نکته توجه می کند: نخست آنکه هنگام مقایسه ی خاصیتی ویژه از دو ماده، می کوشد که سایر شرایط برای آنها یکسان باشد، مثلاً برای بررسی تأثیر دمای اولیه ی آب در سرعت انجماد آن، دو ظرف یک شکل و یک اندازه با مقداری برابر از یک نوع آب - یکی گرم و دیگری سرد - (برای یکسان بودن املاح آب) برمی گزیند و این دو را در هوای سرد نزدیک هم قرار می دهد تا همه ی شرایط به جز دمای اولیه ی دو ظرف یکسان باشد. و دیگر آن که در همه ی این آزمایش ها به تکرار آن در حالات مختلف تأکید می کند تا مطمئن شود که نتایج حاصل از فرآیندی اتفاقی نیست و سرانجام آن که از پذیرفتن مطالبی که آزمودن آنها در شرایط عادی دشوار و گاه ناممکن است خودداری می کند، به طور مثال درباره ی حجر البَرَد (= سنگ تگرگ) که بنا بر باور عامه، دفع کننده ی تگرگ است می گوید: این نیرنگی آسان است زیرا آزمودن راستی یا ناراستی این سخن بس دشوار است. (6)
شاید همین دلبستگی عمیق بیرونی به تجربه گرایی موجب شد تا وی چندان به پدید آوردن نظریه های نو نپردازد. او به ویژه در ریاضیات بیشتر به جنبه های کاربردی توجه داشت، اما این بدان معنی نیست که وی تنها به علوم کاربردی، یا علومی که کاربردی برای آنها متصور بوده توجه داشته است. به عکس، بیرونی از نخستین دانشمندان دوره ی اسلامی است که به پژوهش های محض پرداخت. تحقیقات وی درباره ی احکام نجوم، که خود همواره معتقدین بدان را نکوهش می کرد، و نیز پژوهش های وی درباره ی آداب و رسوم ملل مختلف، از بارزترین و نخستین نمونه های پژوهش های محض در جهان اسلام به شمار می رود.

عدم اعتقاد به احکام نجوم

ابوریحان گرچه شماری از آثار خود را به مباحث احکام نجوم اختصاص داده، اما تردیدی نیست که هرگز به پیش بینی وقایع از روی اوضاع و احوال ستارگان اعتقادی نداشته است. زیرا وی تقریباً در همه ی آثار باقی مانده ی خود درباره ی احکام نجوم به صراحت یا تلویحاً به عدم اعتقاد خود به این مسائل اشاره کرده است. در واقع چنان که پیش از این نیز اشاره شد، هدف ابوریحان از نگارش آثاری از این دست پژوهش در مسائل مختلف بوده است. مثلاً در مقدمه ی مقاله فی سیر سهمی السعاده و الغیب، کم و بیش به صراحت اعلام می کند که علت پرداختن او به احکام نجوم صرفاً تحقیق درباره ی مجهولات است. در مقدمه ی کتاب تحدید نهایات الاماکن نیز تأکید می کند که ناملایمات روزگار نزدیک است که او را به سخنان احکامیان معتقد سازد. و طبیعی است که این سخن تنها از دهان کسی که به این مطالب اعتقاد ندارد بیرون می آید. در رساله ی فهرست کتب الرازی نیز هنگام اشاره به خواب خود و مراجعه به احکامیان به عدم اعتقاد خود به این گونه مسائل تأکید می کند. بیرونی همچنین در آغاز بخش احکام نجوم کتاب التفهیم (7) چنین آورده است:
«چون بدین جای رسیدیم و اشارت کردیم... وقت آمد که نیز سخنانی که میان منجمان رود اندر احکام نجوم بجای آریم که قصد پرسنده این بود. و نزدیک بیشترین مردمان (اکثریت) احکام نجوم ثمره ی علم های ریاضی است و هر چند که اعتقاد ما اندر این ثمره و اندر این صناعت ماننده ی اعتقاد کمترین مردمان است».
یعنی ابوریحان با اقلیتی که به احکام نجومی اعتقاد ندارند موافق است. شگفت آن که برخی از مؤلفان ایرانی، تنها برای آنکه چیزی گفته باشند و شهرتی، حتی به بهای بی اعتبار کردن ابوریحان، کسب کرده باشند، عبارت فارسی «کمترین مردمان» را که آشکارا برابر «اقلیت مردم»، یا «گروهی از مردم که در شمار کمترند» آمده، به معنی پست ترین مردم گرفته اند. در واقع به تعبیر آنان ابوریحان گفته است که ما در زمینه ی اعتقاد به احکام نجوم با نادان ترین و فرومایه ترین افراد هم عقیده هستیم! (آیا حتی بی خردترین مردم درباره ی خود چنین خواهد گفت؟!). با مقایسه ی این متن فارسی با موضع مشابه در روایت عربی التفهیم به خوبی می توان مقصود ابوریحان را دریافت. در واقع ابوریحان در اینجا تأکید می کند که وی مخالف اکثریت معتقد به احکام نجوم، و با اقلیتی که به احکام نجوم اعتقاد ندارند موافق است. به نظر می رسد که انگیزه ی ابوریحان در نگارش کتاب التفهیم به جز درخواست «پُرسَنده» یعنی ریحانه دختر حسین خوارزمی، علاقه ی وافر او به پژوهش محض در موضوعات مختلف بوده است. در جای دیگر همین کتاب نیز درباره ی احکام نجوم و احکامیان چنین گفته است:
«[پرسش:] چرا یکی چیز را با کوکبی چند یاد کرده همی آید و به برخی مخالف آید؟ [پاسخ:] اصل این حدیث سستی مقدمات این صناعت و آشفتگی قیاس هاش است. (8)
و حشویان منجمان این هر سه ستاره بِجُمله و بیک وقت (همزمان) خداوند مثلثه دارند... و به حق نشوند و کی بازگردند از چیزی که عمر بدان بگذاشتند و کتاب ها پر کردند از حکمای سه گانی و بر آن شاخ بر شاخ زدن.
و اما حشویان منجمان که تمویه و زرق دوست تر دارند از راه راست؛ چون کسی ایشان را از چنین مسأله پرسد او را بازگردانند و بفرمایند تا سه شب بر آن اندیشه بخسبد و به روز وَهْمْ خالی ندارد، آنگه بپرسد. و من (ابوریحان) این را وجهی ندانم جز محکم شدن حماقت و سپس این جز بَسیچیدن مر پدید آمدن دروغشان و تباهی حکم تا گناه بر پرسنده حوالت توانند کردن که آنچه فرمودندش نیکو به جای نیاورد». (9)
یعنی ستاره شماران که اگر کسی چیزی از آنان بپرسد، او را باز می گردانند و می گویند سه شبانه روز یکسره به این پرسش فکر کند و سپس از آنان بپرسد تا اگر حکمی که کردند اشتباه درآمد، بتوانند تقصیر را به گردن پرسنده بیندازند که چون این کار را به درستی انجام نداده، حکم نادرست درآمده است! ابوریحان در پایان این کتاب به صراحت احکام نجوم را به سخره گرفته است:
«و چون بدین جای رسیدیم از صناعت نجوم، اندر او کفایت دیدیم مر مبتدی را و گر از این قسمت ها بگذرد خویشتن را و صناعت را تعریض کرده دارد مر سخره را و نیشخند را چنان که اکنون است». (10)
یعنی: آنچه تا بدین جای درباره ی احکام نجوم گفته شد برای نوآموز کافی است. و اگر بخواهیم سخن خویش را ادامه دهم هم خود (ابوریحان) و هم احکام نجوم را در معرض نیشخند دیگران قرار خواهم داد. همچنان که احکام نجوم هم اکنون نیز سزاوار نیشخند است!
بیرونی در تحدید نهایات الاماکن (11) نیز درباره ی احکام نجوم چنین گفته است:
«صناعت احکام ریشه هایی سست، شاخه هایی ناتوان، و قیاس های پریشان دارد و در این صناعت، حدس و گمان بر آگاهی درست و استوار (یقین) برتری دارد...»
بیرونی در الجماهیر فی الجواهر و در بحث از «نیرنگ هایی که آشکار ساختن آنها دشوار است» چنین می گوید:
عامه ی مردم از یک بار پیشگویی درست منجم (احکامی) در سراسر عمرش تعجب می کنند و اشتباهاتی را که در هر دقیقه از عمرش مرتکب می شود از یاد می برند. (12)

توجه به جنبه های آموزشی علوم

جنبه ی آموزشی علوم برای ابوریحان از اهمیتی بسزا برخوردار بود. دو کتاب استخراج الاوتار و التفهیم او نمونه های درخشانی از آثار آموزشی به شمار می روند. بیرونی در کتاب استخراج الاوتار، چنان که خواهیم گفت، چند مسأله را با روش هایی متفاوت حل می کند و شباهت های میان این روش ها را یادآور می شود. معلمان هندسه بهتر از هر کس می دانند که روش بیرونی برای علاقه مند کردن دانش آموزان به هندسه و نیز برای درک بهتر اعمال ریاضی بسیار مناسب است. در کتاب التفهیم نیز ابوریحان همین هدف را دنبال می کند. به طور مثال به جای آن که مانند ریاضی دانان حرفه ای نخست نقطه و سپس خط، صفحه و حجم را تعریف کند، نخست حجم را تعریف می کند. زیرا که حجم برای افراد عادی کاملاً ملموس است و سپس صفحه، خط، و نقطه را به ترتیب به عنوان نهایت های حجم، صفحه، و خط تعریف می کند (13) و سپس در کنار هر یک از آنها تعریف دقیق ریاضی آنها را یاد می کند. ناگفته پیداست که بیرونی در این کتاب، نظم دقیق کتاب اصول هندسه ی اقلیدس را برای درک آسان تر آنها توسط مبتدیان عمداً برهم زده است. (14)
توجه ابوریحان به بیان ساده ی مطالب در همه ی آثارش پیداست. وی در الآثار الباقیه درباره ی شیوه ی کار خود چنین گفته است:
«آنچه در این کتاب آهنگ آن کرده ام به دست آوردن مدت حکومت حکومتگران به کوتاه ترین و روشن ترین روش است و اگر می خواستم در یافتن یک تاریخ از روی تاریخ دیگر (تبدیل تاریخ ها) از شیوه ی رایج میان نویسندگان زیج ها، که مبتنی بر اعمال گوناگون، توضیح روش تبدیل و آوردن مثال های مختلف است پیروی کنم، بحث گسترده می شد و آنگاه به جای آوردن حق مطلب مرا به رنج و سختی می انداخت. و آنچه به شیوه ای که از آغاز این کتاب در پیش گرفته ام، شباهت دارد، آن است که اختلاف زمانی میان آغاز تاریخ های مشهور را برحسب «روز»، که در اندازه گیری و شمارش آن در میان امت های گوناگون اختلافی نیست، روشن سازم؛ زیرا چنان که گفتم طول سال و ماه [در گاه شماری های مختلف] یکسان نیست و در مورد دیگر تقویم ها، هرگاه نتوانستم به حقیقت اندازه ی سال در آن تقویم و تقویم های دیگر بر حسب سال بسنده کرده ام که البته نیاز چندانی به استفاده از این تقویم ها نیست.»
جالب آنکه ابوریحان برای آنکه خواننده از مطالعه ی این کتاب خسته نشود و بتواند مطالب آن را با دقت تمام دنبال کند، گهگاه مطالب بسیار جالب توجه و شگفت انگیزی را مطرح می کند که ربطی به موضوع اصلی کتاب ندارد. وی درباره ی این مطالب اضافی چنین گفته است:
«ما گرچه در برخی جای های این کتاب به دیگر فنون نیز گریزی زده ایم، و در مباحثی وارد شده ایم که ربط چندانی به موضوع اصلی کتاب ندارد، اما انگیزه ی ما از این کار به درازا کشاندن سخن و پرگویی نبوده است. بلکه می خواستیم خستگی را از تن خواننده ی کتاب بیرون کنیم. زیرا پرداختن پیوسته به یک فن، به خستگی و بی صبری می انجامد اما اگر خواننده از فنی به فن دیگر بپردازد، مانند آن است که از باغ هایی گذر کند و هنوز از باغی درنیامده، باغی دیگر در پیش چشمش آید، پس بر این باغ آزمند شود و به نگاه افکندن در آن علاقه مند گردد همان گونه که گفته اند: برای هر چیز نو، لذتی است.»

پژوهش های بیرونی در تاریخ علم

آثار بیرونی، در هر زمینه ای که باشد، از مهم ترین منابع تاریخ آن علم به شمار می آید، زیرا بیرونی نه تنها در ضمن همه ی نوشته های خود (بویژه در استخراج الاوتار) پیوسته از سابقه ی تاریخی مطالب مختلف، نظرات دانشمندان پیشین و دیگر مسائل مربوط به تاریخ ریاضیات سخن می راند و نتایج آنان را با یکدیگر مقایسه می کند، بلکه گاه کتاب هایی را صرفاً درباره ی تاریخ علم می نگارد. در تحقیق ماللهند و الآثار الباقیه دقیق ترین گزارش های دوره ی باستان درباره ی تاریخ علوم مختلف در هند و گاهشماری ملت ها را ارائه می دهد و در تمهید المستقر و التحلیل و التقطیع از شیوه ی یافتن مقدار پارامترهای مختلف نجومی در سه سنت یونانی، هندی و ایرانی، و میزان تأثیرپذیری دانشمندانی چون خوارزمی، ابومعشر بلخی و دیگران از هر یک از این سه سنت سخن می گوید و مثلاً در تمهید المستقر، آثار عمر بن فرخان طبری و ماشاءالله یهودی را واسطه ی میان ابومعشر و آثار نجومی دوره ی ساسانی می داند. (15) گزارشی که بیرونی از مذاکرات میان فزاری و یعقوب بن طارق با هیأت علمی سند و چگونگی آشنایی مسلمانان با نجوم هندی یاد کرده، دقیق ترین و در مورد برخی جزئیات تنها گزارش موجود در منابع دوره ی اسلامی به شمار می رود. (16) اشاره ی بیرونی به اجتماع ستاره شناسان عهد انوشیروان برای تصحیح زیج شاه در القانون المسعودی، (17) مورخین علم را از وجود دست کم دو نگارش از زیج شاه که از روایت مشهور روزگار یزدگرد سوم کهن تر بوده اند، آگاهی داده است. وی همچنین مانند محققین امروزی تاریخ علم بارها به تأثیرپذیری سنت نجومی ایرانی از نجوم هندی تأکید کرده است. (18) در تحدید نهایات الاماکن، القانون المسعودی و التحلیل فهرستی بسیار جالب از ارصاد دانشمندان مسلمان (و غالباً ایرانی) آمده که بویژه در مورد کسانی چون سلیمان بن عصمت سمرقندی و ابوالفضل هروی، مهم ترین و گاه یگانه مأخذ محققان کنونی در تعیین روزگار فعالیت آنان به شمار می رود. (19) البته بیرونی گاه به دلیل در دست نداشتن مدارک لازم به اشتباه می افتد؛ مثلاً او از رصد احمد نهاوندی در حدود 160 ق که ابن یونس از آن یاد کرده آگاهی ندارد و رصد اصحاب مُمتَحَن در اواخر روزگار مأمون عباسی را نخستین رصد دوره ی اسلامی می داند. (20) بیرونی به مسائل تاریخی ریاضیات توجهی ویژه دارد. مثلاً در مقالید علم الهیئة سابقه ی کشف دو رابطه ی مهم مثلثاتی (قضیه ی سینوس ها و تانژانت ها) توسط دانشمندان ایرانی و سهم هر یک از آنها در این راه را بررسی می کند و در استخراج الأوتار و بخشی از القانون المسعودی به مسائلی مانند تثلیث زاویه (تقسیم زاویه ی دلخواه به سه بخش برابر) می پردازد که نمی توان آنها را فقط با کمک پرگار و سَتّاره (خط کش غیر مدرج) حل کرد.

تأثیر ابوریحان بر دانشمندان بعدی

یکی از نکات جالب توجه تأثیر نسبتاً اندک بیرونی بر دانشمندان بعدی است. در واقع تأثیر ابوریحان بر سیر اندیشه ی علمی در مقایسه با تأثیر ابن سینا بسیار ناچیز بود، در حالی که آثار ابوریحان چه از نظر اصالت و چه از نظر شیوه ی علمی دست کم از نظر پژوهشگران روزگار ما، بسیار برتر از آثار ابن سینا بود. اما ابن سینا در بیشتر سال های فعالیت علمی خود در دربار آل بویه به سر برد، که دانش و دانشوران و بحث های علمی بهای بسیار می دادند و آزاداندیشی در روزگار آنان رواج بسیار داشت. در حالی که بیرونی به جز نزدیک به یک سالی که در ری به سر برد، هرگز به محدوده ی آل بویه قدم نگذاشت و نیمه ی دوم عمر خویش را که دوران بهره وری علمی او بود، در دربار سلاطین متعصب غزنوی گذراند که با هر گونه آزاداندیشی به سختی مقابله می کردند. از سوی دیگر حکومت غزنوی اندکی پس از مرگ سلطان محمود و با شکست سنگین سلطان مسعود از سلجوقیان، از یک قدرت بی همتا به یک امارت محلی تنزل یافت و ناگفته پیداست که بیرونی به عنوان برجسته ترین دانشمند چنین درباری، نمی توانست همچون ابن سینا که در حکومت آل بویه و آل کاکویه سمت وزارت داشت، بر سیر تکاملی نظریات علمی تأثیر گذارد. البته از میان آثار ابوریحان الجماهر فی الجواهر و تا حدی تحقیق ماللهند را باید از این قاعده مستثنی دانست. زیرا کتاب نخست تقریباً الگوی همه ی آثار گوهرشناسی شرق جهان اسلام قرار گرفت و بسیاری از تاریخ نگاران دوره ی اسلامی نیز هنگام پرداختن به هند از کتاب تحقیق ماللهند بیرونی بهره گرفته اند.

پی نوشت ها :

1. ابوریحان بیرونی، تحدید نهایات الاماکن، صفحات 214-215.
2. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ص 174.
3. ابن باور نادرست در منابع متعدد تکرار شده است. از جمله: رازی، 595/20؛ ابومنصور موفق هروی، ص 187؛ ابن بیطار، ج 2، ذیل زمرد.
4. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، صفحات 272-273.
5. در بررسی کتاب استیعاب به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت.
6. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ص 362.
7. ابوریحان بیرونی، التفهیم، روایت فارسی، ص 316.
8. همان، ص 36.
9. همان، ص 538.
10. همان، ص 539.
11. ص 290.
12. ابوریحان بیرونی، الجواهر فی الجماهیر، ص 362، در ص 112 نیز اهل تنجیم را تحقیر کرده است.
13. ابوریحان بیرونی، التفهیم، صفحات 3-7.
14. برای تفصیل بیشتر نگاه کنید به بخش بررسی کتاب التفهیم.
15. ابوریحان بیرونی، تمهید المستقر لمعنی الممر، ص 89.
16. بیرونی، تحقیق ماللهند، صفحات 132، 351-356؛ همو، التحلیل و التقطیع، صفحات 120، 156، 133-157، 177-178؛ همو، تمهید المستقر، ص 27.
17. القانون المسعودی، 1473/3-1474.
18. الآثار الباقیه، ص 6؛ تمهید المستقر، صفحات 24-30؛ افراد المقال، ص 135.
19. تحدید نهایات الاماکن، صفحات 68-79، 134، 201-203، 236-237، 280؛ القانون المسعودی، 66/1، 612/2، 654؛ التحلیل و التقطیع، صفحات 126، 165.
20. تحدید نهایات الاماکن، ص 62.

منبع مقاله :
آقامیرزا، آذر؛ (1388)، نادره ی دوران (مروری بر زندگی و آثار ابوریحان بیرونی)، تهران: همشهری، اول بهار 1389



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط