نویسنده: محمدحسن رجبی
اخبار و روایات متعدد شیعه و سنی، نخستین آفریده ی خداوند را «قلم» دانسته اند. هر چند قلم در این معنا دارای وجه رمزی تکوینی است و قضای الهی را افاده می کند، ولی انتخاب آن به عنوان رمز اراده ی پروردگار در پدید آوردن نطفه ی جهان هستی، از اعتبار ملکوتی قلم در حکمت اسلامی حکایت دارد (37: 148). امام صادق(علیه السّلام) در این باره می فرماید: « نخستین چیزی که خداوند آفرید «قلم» بود. پس بدان گفت: بنویس، و قلم هر چه را که بود و آنچه را که تا روز رستاخیز پدید می آید، نوشت» (54: ج 5، ص 207).
نزول وحی نیز بر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) با امر خواندن آغاز می شود و تعلیم و تعلم ناسوتی و لاهوتی مبتنی بر «قلم» مُلکی و ملکوتی را مورد تأکید قرار می دهد: « نام پروردگارت را بخوان که بخشنده ترین است. همان که به واسطه «قلم» تعلیم داد. او آنچه را که انسان نمی دانست، به وی آموخت» ( 56: علق: 1- 5).
امام صادق(علیه السّلام) در باب حکمت «نوشتن»، به رابطه مستقیم بین «ثبت مطلب» و «ثبات قلب» اشاره می کند: «دل به نوشته اعتماد پیدا می کند» (63: ج1، ص66). این معنا، ناظر به ظاهر و باطن نوشته است؛ زیرا اشاره به اعتماد نویسنده به بقای نوشته خویش و نیز اعتماد خواننده به اعتبار مطلب مورد نظر دارد؛ چه امکان حفظ نوشته و موارد استفاده آن، همواره موجب اطمینان خاطر طرفین است و با گفت و شنود موقت و ناپایدار در زمان و حافظه، قابل قیاس نیست. از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است: «علم را با نوشتن به دام افکنید» (37: 150).
بر اساس برخی روایات اسلامی، نخستین کسی که نوشتن را آغاز کرد و به دیگران آموخت حضرت آدم (علیه السّلام) بود و این کار را سیصد سال پیش از مرگ خود انجام داد (6: 33؛ 7: ج3، ص 13؛ 30: 1- 3). برخی روایات نیز آغاز آن را به حضرت ادریس (علیه السّلام) منسوب می کنند ( 67: ج11، ص 27، 279، 280).
اعتماد اسلامی بر آن است که انبیای الهی نه فقط راهنمای سعادت اخروی بشر بوده اند بلکه طرق زندگی دنیوی را نیز به وی خاطر نشان ساخته اند. در آیات و روایات متعدد، بسیاری کشفیات و اختراعات اسامیِ مؤثر در زندگی بشر همچون دامداری، کشاورزی، خانه سازی، ذوب فلز، نساجی، و جز آن به پیامبران خدا منسوب گردیده و از جمله ی انعام الهی محسوب شده است (37: 153).
در برخی روایات، گذشته از آثار تاریخی و اجتماعی خاصی که بر کتاب مترتب است، گاه نفس «کتاب» به عنوان ملجأ و پناهگاهی برای انسان، مورد عنایت خاص قرار گرفته است. غرض از کتاب در این معنا، کتب رحمانی است که موجب یقین و ایمان و اطمینان قلب است و آرامش گمشده انسان را به وی باز می گرداند. از امام صادق(علیه السّلام) روایت شده است که «بنویس و دانش خود را در میان برادران دینی خود منتشر ساز. پس چون زمان مرگ تو فرا رسد نوشته های خود را به پسرانت میراث ده، زیرا برای مردمان، عصر فتنه و آشوبی فرا خواهد رسید که در آن دوران جز «کتاب» مونسی نخواهند داشت» (63: ج1، ص 67).
در فرهنگ معنوی اسلام، کتاب و نوشته واجد چنان حرمتی است که نه فقط آثار رحمانی و حقانی را در حریم قدس خود جای می دهد، بلکه هیچ نوشته ای را مستوجب «سوختن» نمی داند. در کتاب معتبر و معروف اصول کافی، باب ویژه ای با عنوان «نهی از سوزاندن کاغذهای مکتوب» گشوده شده که مشتمل بر روایات متعدد است (همان: ج4، ص 499- 500).
این نکته تا آنجا که مربوط به امحای کتب ضاله باشد، تداعی کننده تأکید شدید شارع مقدس اسلام به حفظ حرمت «قلم» در عین مبارزه با آثار مکتوب شیطانی و باطل است.
گذشته از تأکید پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان شیعی(علیه السّلام) و دیگر بزرگان دینی بر نوشتن کتاب و ثبت دانش های خود، دستورات روشن و مؤکدی نیز در تشویق نامه نگاری و بیان اسلوب آن و توجه به اسلوب خط و رعایت موازین آن نیز صادر شده است (37: 156- 159).
کتاب و کتابت به معنای رمزیِ تشریعی، در اخبار و روایات نیز تکرار شده است. از برخی موارد استعمال مشتقات فعلی و اسمی مصدر «کَتَبَ»، این معانی مستفاد می شود: ثبت کردن، تثبیت کردن، مقدر کردن، مقرر کردن. استعمال آنها در وجه رمزیِ تکوینی، در اخبار و روایات چندان زیاد نیست و عمدتاً به معنای «زمان مقرر و مقدر» آمده است (همان: 161- 164).
بدین ترتیب، التفات خاص قرآن مجید به کتاب و کتابت و روش پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که در حیات خویش اُسرای با سواد را به شرط آموزش خواندن و نوشتن به بی سوادان، آزاد می فرمود و یا گروهی از اصحاب خویش را به آموختن علوم و زبان های بیگانه مکلف ساخته بود؛ منشأ ظهور فرهنگ جدیدی گردید که گسترش برق آسای آن در مدتی کمتر از یک ربع قرن، پهنه های مدنیت رومی، یونانی، ایرانی، و هندی را فرا گرفت و تمدن جدیدی را در تاریخ بشر پدید آورد. (38 : 24- 25).
منبع مقاله: رجبی، محمدحسن، (1388)، مروری کوتاه بر تاریخ کتاب در ایران (از آغاز تاکنون)، تهران: نشر اطلاعات، چاپ اول.
/م