نويسنده: حضرت آيت الله حاج سيد ابوالقاسم خوئي ( ره )
مترجم: محمد صادق نجمي- هاشم هاشم زاده هريسي
مترجم: محمد صادق نجمي- هاشم هاشم زاده هريسي
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ.)(1)
اي کساني که ايمان آورده ايد! در حالت مستي به نماز نزديک نشويد تا بدانيد که چه مي گوييد.
به عقيده ي اکثر علما اين آيه نسخ شده است.(2) اما اختلافشان در اين است که ناسخ آن کدام آيه است.
از قتاده و مجاهد و حسن بصري،(3) نقل شده که اين آيه با آيه ي تحريم خمر نسخ گرديده است، ولي از ابن عباس نقل شده که اين آيه با آيه وضو نسخ شده است که خداوند مي فرمايد:
( إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَيْدِيَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ. )(4)
هنگامي که به نماز مي ايستيد، صورت و دست ها را تا آرنج بشوييد.
اين بود خلاصه دو نظريه در نسخ آيه مورد بحث که به عقيده ي ما هر دو نظريه باطل و بي اساس است، زيرا:
1- اما نسخ آيه سکر با آيه تحريم خمر:
مي گويند اين آيه، مستي و خوردن شراب را تنها در حال نماز تحريم مي کند، ولي آيه تحريم خمر، اين حکم را نسخ نموده و حکم ديگري را جايگزين آن کرده است و آن اين که حرمت خمر و مستي در تمام حالات ثابت است و به حال نماز اختصاص ندارد.در پاسخ اين گفتار مي گوييم: که اولاً، اين آيه به هيچ وجه دلالت بر جواز شراب خوردن در غيرحال نماز ندارد تا با آيه تحريم خمر نسخ گردد. ثانياً: قبل از نزول اين آيه، شراب حرام بود، پس چگونه مي توان گفت که از اين آيه جواز شراب خوردن استفاده مي شد و با آيه ديگر نسخ گرديده است.
در اين زمينه رواياتي آمده است که گفتار ما را تأييد مي نمايد و اينک نمونه هاي چندي از آن روايت ها:
عبدالله بن عمر مي گويد: در تحريم شراب، سه آيه نازل گرديده است، نخستين آيه اين بود:
(يَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ کَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا. )(5)
از تو درباره ي شراب و قمار سؤال مي کنند، بگو! در آن ها گناه و زيان بزرگي است و منافعي[ از نظر مادي] براي مردم در بردارد، ولي گناه شان بيش تر از نفع شان مي باشد.
عبدالله مي گويد: چون اين آيه نازل شد، عده اي گفتند: شراب حرام گرديد، عده اي ديگر عرضه داشتند يا رسول الله! بگذار ما از همان منافعش که پروردگار بدان اشاره نموده است استفاده کنيم!
رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در برابر خواسته ي آنان سکوت اختيار نمود تا آيه ي دوم نازل شد و آن آيه اين بود:
(لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْتُمْ سُکَارَى. )(6)
نظير اين روايت را ابوهريره نيز آورده است.(7)
ابومسيره نقل کرده است که چون آيه تحريم شراب نازل گرديد، عمر بن خطاب گفت: خداوندا! حکم شراب را براي ما روشن تر از اين بيان کن! آن گاه اين آيه نازل گرديد:
(يَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ کَبِيرٌ. )(8)
اين آيه براي عمر خوانده شد ولي او قانع نگرديد و عرضه داشت: خداوندا! حکم شراب را روشن تر بيان کن! اين آيه فرود آمد:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْتُمْ سُکَارَى. )(9)
ابومسيره مي گويد: پس از نزول اين آيه، مؤذن رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از اذان با صداي بلند اعلان نمود: کسي با حالت مستي به نماز نزديک نشود! اين آيه که بر عمر خوانده شد او براي بار سوم گفت: خدايا! حکم خمر را از اين نيز روشن تر بيان فرما! اين که آيه ي سوره ي مائده نازل شد و چون آيه در انتهاي آن به جمله(فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ )(10) رسيد که «آيا از اين عنصر فساد و خطرناک خودداري خواهيد کرد؟!» عمر اين نداي بيدارگر و جان فزا را شنيد و با صداي بلند گفت:(اِنتَهينا-اِنتَهينا)(11)
آري، به گوش جان خريديم. «خودداري نموديم، خودداري نموديم.» نسائي نيز همين حديث را با اختلاف مختصري نقل نموده است.(12)
از اين روايات استفاده مي شود که قبل از نزول آيه مورد بحث حکم حرمت خمر نازل گرديده بود و خود اين آيه نيز در تعقيب همان حکم نازل شده است، به اين دلايل است که گفتيم نظريه نسخ اين آيه با آيه تحريم خمر باطل و بي اساس است.
2- و اما نسخ آيه سکر با آيه وضو:
نظريه دوم در نسخ آيه مورد بحث، اين است که مي گويند اين آيه با آيه ي وضو نسخ گرديده است زيرا اين آيه تنها مست نبودن در حال نماز را شرط و لازم مي دانست و آيه ي وضو نازل گرديده، حکم آن را نسخ نمود و وضو را شرط صحت نماز قرار داد.در پاسخ اين نظريه نيز مي گوييم: اساساً اين آيه، نفياً و اثباتاً با حکم وضو ارتباط ندارد تا با آن نسخ گردد، به عبارت ديگر آيه ي مورد بحث در اين مقام است که نماز در حال مستي درست نيست، خواه اين نماز با وضو انجام بگيرد و يا بدون آن. آيه وضو هم در مقام بيان اين است که وضو در نماز شرط و لازم مي باشد.
با اين توضيح روشن مي شود که در ميان اين دو آيه کوچک ترين منافاتي وجود ندارد تا يکي ناسخ آن ديگري گردد.
پنداري و پاسخي
شايد طرفداران نسخ چنين تصور کرده اند که منظور از مستي در اين آيه يک نوع مستي خفيفي است که غفلت به بار نياورد، غفلتي که نتواند کوچک ترين توجهي به نماز داشته باشد، زيرا در اين صورت تکليفي به او متوجه نمي باشد تا خداوند او را مورد تکليف قرار دهد و از خواندن نماز در آن حالت منع و نهيش کند، پس منظور از مستي در اين آيه يک نوع مستي خفيف و جزئي است که مانع از توجه به تکليف نباشد، اين آيه چنين شخصي را از خواندن در آن حالت سکر و مستي خفيف و جزئي منع مي کند، در صورتي به اتفاق علما چنين شخصي مکلف به خواندن نماز مي باشد نه ممنوع از آن. بنابراين، حکم اين آيه با آيه وضو نسخ گرديده است که شرط نماز را تنها وضو معرفي مي کند نه عدم مستي.پاسخ:
در پاسخ اين گفتار و پندار مي گوييم: که اين تصور هم بسيار بي اساس است زيرا خود آيه مستي را با جمله ي (حتي تَعلَمُوا ما تَقولُونَ)(13)، بيان مي کند که منظور از آن، همان مرحله از مستي است که شخص با داشتن آن، درک و شعور خود را از دست بدهد.تکليفي که در اين آيه شريفه به افراد مست متوجه مي باشد، با فقدان عقل و شعور منافات ندارد زيرا انجام دادن نماز در چنين حالتي گرچه مقدور نيست، ولي فقدان اين شعور چون با اختيار خود مکلف حاصل شده، بدين جهت نهي و توجه دادن به تکليف در اين حال اشکال ندارد، چون « اَلممتَنعُ بِالاِختيارِ لا يُنا فِي الاخِتيارَ»: هر عملي که با اختيار خود انسان غيرقابل عمل باشد، از نظر عقل با صحت تکليف و عقاب منافاتي ندارد.
بنابراين هيچ گونه اشکال و مانعي نيست که چنين شخصي از چنين نمازي نهي شود و تکليف به او متوجه شود و امثال اين گونه تکليف ها در شرع اسلام فراوان است که آن ها را« حرمت تکليفي» مي نامند و گاهي هم منظور از آن ها«حرمت وضعي» است، يعني جهت ارشاد و بيان فساد و بطلان نماز نهي صادر شده است و منظور آن، بطلان نماز در حال مستي است.
کوتاه سخن اين که: منظور از مستي در اين آيه همان مستي عقل برانداز و غفلت انگيز است که هميشه موجب بطلان نماز خواهد بود و بر هر مکلفي فرض و واجب است که از فراهم آوردن مقدمات اين حالت خودداري کند و در چنين حالتي نماز نخواند. اين حکمي است ثابت و غيرقابل فسخ. بنابراين هيچ دليل بر وقوع نسخ در آيه مورد بحث وجود ندارد و حکم آيه پابرجا و به قوت خود باقي است.
پي نوشت ها :
1-نساء/43.
2-ناسخ و منسوخ، نحاس 109.
3- احکام القرآن، جصاص 201/2.
4- مائده/9.
5- بقره/219.
6- نساء/43.
7-مسند احمد، 351/2.
8- بقره/219.
9-نساء/43.
10- مائده/91.
11- مسند احمد، 351/2.
12- سنن نسائي، 33/2، باب تحريم الخمر.
13- تا بفهميد که چه مي گوييد. نساء/43.
خوئي، حضرت آيت الله حاج سيدابوالقاسم خوئي(ره)(1385)، البيان في تفسير القرآن، ترجمه محمد صادق نجمي- هاشم هاشم زاده هريسي، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ دوم