Robert W.Fogel (متولّد 1926 )
فوگل در سال 1993 به همراه دوگلاس سيسيل نورث (1) به خاطر " پژوهش هاي جديد در زمينه تاريخ اقتصادي توسعه، کاربرد نظريه اقتصادي روش هاي کمّي در توضيح تغييرات نهادي و تاريخي "، جايزه نوبل اقتصاد را دريافت کرد.وي چهار سال پس از مهاجرت خانواده اش از اودساي روسيّه (2) به آمريکا، در شهر نيويورک متولّد شد. خانواده او وقتي وارد بندر نيويورک شدند حتي يک پني نداشتند. آنها به زحمت واحد شغلي کوچکي را اداره کردند و به فوگل و برادرش اميدواري دادند که به آينده خوشبين باشند. فوگل در معيّت برادر بزرگ تري که 6 سال در سن و 9 سال در درس از او جلوتر بود و نفوذ علمي فراواني بر او داشت به تحصيلات خويش ادامه داد. وي در سال 1948 از دانشگاه کورنل ليسانس، در سال 1960 در رشته آمار از دانشگاه کلمبيا فوق ليسانس و در سال 1963 از دانشگاه جان هاپکينز دکتري گرفت.
فوگل ابتدا به فيزيک و شيمي علاقه داشت امّا سپس به سمت اقتصاد و تاريخ گرايش پيدا کرد به اميد اينکه راه حل هايي براي مشکلات اجتماعي از جمله گرفتاري بزرگ بيکاري پيدا کند.
فوگل در دانشگاه کورنل، به روابط ميان تاريخ و اقتصاد علاقه مند شد. او براي آنکه تأثير وقايع تاريخ روز را بر اقتصاد بررسي کند، به ارتقاي روشهاي کمي پرداخت. فوگل در دانشگاه جان هاپکينز، پايان نامه دکتراي خود را به راهنمايي و نظارت سيمون کوزنتس (3) ( برنده جايزه ي نوبل در سال 1971 ) تهيه نمود. فوگل (4) با رهنمودهاي کوزنتس، تلاش نمود تا به تشريح اثر توسعه راه آهن بر رشد بازار آمريکا در قرن نوزده بپردازد. در سال 1981، فوگل به دانشگاه شيکاگو بازگشت تا جايگزين جورج استيگلر (5) شود.
وي به خاطر نظريه هاي راديکالش شهرت دارد. نخستين بار ارائه ي اين نظريه باعث شهرتش شد که ابداعات کوچک و نَه اختراعات عظيم است که اساس و استخوان بندي صنعتي شدن جوامع را تشکيل مي دهد و بر همين مبنا استدلال کرد که راه آهن تأثير چنداني بر اقتصاد آمريکا نداشته است. ( پورهمايون، صص 429-428 )
طبق نظر فوگل و اِنگرمن (6)، اين ديدگاه از تفسير سنتي اقتصاد از برده داري و مجادله ميان مدافعان و منتقدان اين امر شروع شد و با نوشته هاي مورخيني همچون فيليپس (7) و استانلي ال کين (8) ادامه يافت. بعدها فوگل و اينگرمن چنين مطرح نمودند که حتي مورخاني همچون ريچارد هوستادتر (9) و کِنِث استمپ (10) که يک يا چند جنبه از اين ديدگاه سنتي را مورد سئوال قرار دادند نيز بر دون پايگي کار بردگان صحه اي نگذاشتند.
بيشترين شهرت فوگل به خاطر طرفداري از روش هاي مقداري در تاريخ مي باشد. فوگل به کاربرد مدل هاي رياضي و روش هاي آماري در اقتصاد براي مطالعه فرايندهاي پيچيده ي طولاني مدت علاقه داشت. بيشترين پژوهش هاي وي بر بازيابي داده ها و اطلاعات از روابط ميان رفتارهاي گذشته و حال خانوارها متمرکز مي باشد، نظير محاسبات سري زماني متغيرهايي مانند پس انداز، ميزان مشارکت زنان، ميزان تولّد و مرگ و مير، تحرّک اجتماعي و اقتصادي و ميزان مهاجرت. حوزه مطالعات اقتصادي فوگل طبق تقسيم بندي ارائه شده توسط مارک بلاگ، تاريخ اقتصاد آمريکا مي باشد. ( Blaug,1986,p.278 )
فوگل در کتاب " گذرگاه زمان " (11) که با همکاري استانلي اِنگرمن (12) نوشت و در سال 1974 به چاپ رساند، اظهار مي دارد که برده ها در آمريکاي جنوبي نسبت به برخي کارگران صنايع در شمال، زندگي بهتري دارند. کتاب مزبور، مجادلاتي را ايجاد کرد و برخي صاحب نظران به اشتباه، فوگل را به دفاع از برده داري متهم کردند. فوگل مطالعه اي ميان رشته اي پنج ساله دارد که به بررسي دوره زندگي چهل هزار سرباز جنگاور در جنگ جهاني دوم مي پردازد. هدف از اين مطالعه آن است که اثر عوامل اقتصادي- اجتماعي و زيستي- پزشکي دوران بچگي و نوجواني را بر پيشرفت بيماري هاي خاص در ميانسالي و پيري اندازه گيري نمايد. اين پژوهش با همکاري 9 محقق جوان از ساير مؤسسات، در نظر داشت تا شواهدي دال بر کاهش شديد نرخ ميزان مرگ و مير در افراد با سنين بالاي 65 و به ويژه 85 را از سال 1968 نشان دهد.
پيرامون موضوع تاريخ اقتصادي، کتاب هاي محدودي را مي توان يافت که همچون کتاب فوگل، تا اين حد اثرگذار بوده باشد. مباحثات خلاف عينيت وجود و تحليل هزينه- فايده، او را به ابداع کننده روش شناسي تاريخي- اقتصادي مبدل ساخته است. زمينه ديگر تحقيقات فوگل، جمعيت شناسي و به طور خاص، بررسي تغييرات نرخ مرگ و مير در طول زمان و رابطه آن با تغييرات استانداردهاي زندگي در طول قرنها بوده است. تحقيقات وي در اين رابطه، در مقايسه با ساير زمينه هاي تحقيقي اش، به ميزان کمتري بحث انگيز بوده است.
فوگل در دهه 1980 تحقيقات خود را متمرکز بر موضوعي نمود که آن را " مسأله ايجاد و مطالعه سيکل هاي زندگي و داده هاي حاصل از آن " ناميد. تحقيقات وي منجر به تأليفات متعددي با موضوعات اقتصادي گرديد. کتاب او با عنوان " فرار از گرسنگي و مرگ زودرس "، مأخذ و منبع با اهميتي براي علاقه مندان به مطالعات اقتصادي، جمعيت شناسي تاريخ و سياست هاي بهداشت همگاني مي باشد.
فوگل در طول سال هاي 59-1958 در دانشگاه جان هاپکينز، 64-1960 و 75-1968 در دانشگاه روچستر، 75-1964، 81-1975 در دانشگاه هاروارد و 1981 در دانشگاه شيکاگو تدريس داشت. ( Blaug,1986,p.278)
جايزه ي نوبل اعطا شده به فوگل، چهارمين جايزه اي است که اعضاي دانشگاه شيکاگو نصيب خود ساختند. اين براي اولين بار طي 92 سال گذشته مي باشد که جوايز نوبل در چهار سال متوالي به محققان يک مرکز اهدا مي شود. دريافت کنندگان جايزه نوبل از دانشگاه شيکاگو، طي سال هاي گذشته عبارتند از: گري بکر (13) استاد اقتصاد دانشگاه، رونالد کوز (14) استاديار، کليفتن موسر (15) استاد دانشگاه حقوقي و مرتون ميلر (16) استاد دانشگاه بازرگاني.
هوگو اف. سونن شين (17) رييس دانشگاه، در اين رابطه اظهار داشت: " ما به فوگل بسيار افتخار مي کنيم. تحقيقات او تاريخ اقتصادي را دچار تحول ساخته است. تلاش سرسختانه و مصمم او که گاه پنداشته مي شد از هدف اصلي فاصله گرفته است و مقبول همگان نيست، منجر به درک جديدي از تاريخ اقتصادي کشور ما و عوامل اجتماعي دخيل در آن شده است". البته، دانشگاه شيکاگو نيز زمينه فوق العاده مساعدي براي تولد افکار و تکنيک هاي متهورانه فراهم آورده است.
فوگل نه تنها تحت تأثير دانش کارتر گودريچ (18) درباره تاريخچه عقايد اقتصادي آمريکا بلکه تحت تأثير علاقه وي به يافتن شکاف هاي موجود در دانش پيرامون موضوعات کليدي قرار گرفت. فوگل در پايان اين دوران نه تنها ديد خوبي در مورد فرايند رشد اقتصادي آمريکا به دست آورد بلکه فهرستي از پروژه هاي بالقوه نيز کسب نمود. با راهنمايي هاي گودريچ، فوگل پيشنهاداتي در پايان نامه فوق ليسانس اش گنجاند سپس براي کتاب خود به نام " ميزان پيشرفت دولت در مورد کانالها و خطوط آهن " به پژوهش پرداخت. در اين کتاب، نکاتي از قبيل نحوه تأمين منابع مالي، ميزان ريسک و سودآوري مجموعه راه آهن پاسيفيک که ذهنش را درگير کرده بود، مطرح نمود. اين سئوالات، موضوع پايان نامه فوق ليسانس وي شد که اولين کتاب منتشر شده اش نيز مي باشد.
علي رغم آنکه گودريچ خود، از روشهاي رياضي و آماري جديد در اقتصاد استفاده چنداني نکرد، فوگل را به اين کار تشويق کرد. علاوه بر اين وي پيشنهاد داد با توجه به علاقه اصلي فوگل به تاريخچه اقتصادي با استفاده از روش هاي کمي، سيمون کوزنتس (19) در دانشگاه جان هاپکينز، احتمالاً بهترين اقتصاداني بود که مي توانست در آموزشهاي آتي وي را راهنمايي نمايد.
اساتيدي که بيشترين آموزش در دانشگاه جان هاپکينز، را به وي دادند ( به جز سيمون کوزنتس ) بعارت بودند از آبالرنر (20) و فريتز مکلوپ (21) در نظريه اقتصاد خرد، اِوسي دومار (22) در نظريه اقتصاد کلان و دو استاد از دانشکده بهداشت عمومي در رشته آمار رياضي و نمونه گيري. تا زماني که فوگل، دانشگاه جان هاپکينز را ترک نمود، توانست پژوهشي با دو خط مشي ارائه نمايد که در آن زمان تصور مي کرد ممکن است ده سال يا بيشتر به طول انجامد. خط مشي اول اين پژوهش، اندازه گيري اثر نوآوري هاي کليدي تکنولوژيکي و علمي، سياستهاي کليدي دولتي، تغييرات کليدي محيطي و نهادي بر رشد اقتصادي بود. دومين خط مشي اين پژوهش، ترويج استفاده بيشتر از مدل هاي رياضي و روش هاي آماري اقتصادي در مطالعه فرايندهاي بلندمدت و پيچيده را شامل مي شد که کانون توجه بسياري از اقتصاددانان علاقه مند به تاريخچه اقتصادي نيز بود. به عقيده فوگل، اين دو هدف ارتباط نزديکي با هم داشتند. بهترين دليل براي استفاده از روش هاي جديد در مطالعه موضوعات خاص از قبيل تأثير خطوط راه آهن بر رشد اقتصادي، اين است که روش هاي مذکور در مقايسه با روش هاي سنتي موفق تر عمل مي نمايند. هم چنين اين امکان را فراهم مي سازد تا بتوان تکنيک هاي اندازه گيري ( مناسب با موضوعات و واقعيات موجود ) را توسعه بخشد و قوت نتايج را ارزيابي نمايد.
عوامل متعددي موجب شد تا برنامه پژوهشي فوگل تحقق يابد. يکي از اين عوامل، تمايل دست اندرکاران دانشگاه براي در اختيارگذاشتن وجوه قابل توجهي از بودجه محدود پژوهش دانشگاه، براي انجام پژوهشي بود که نياز به نيروي انساني و کامپيوتر داشت. حتي زماني که وي هنوز استاديار تازه کار دانشگاه روچستر بود. ليونل ويلفرد مک کنزي (23) تعدادي دستيار پژوهشي و يک برنامه ريز کامپيوتر در اختيار او گذاشت. آدام نيز، سرمايه گذاري مشابهي در پروژه وي در دانشگاه شيکاگو طي دهه شصت و اوايل دهه هفتاد انجام داد. مشابه اين حمايت ها در دانشگاه هاروارد نيز، توسط هنري روسوسکي (24) در اواخر دهه هفتاد انجام شد. در اوايل دهه شصت، توجه فوگل ابتدا به تجزيه و تحليل آماري در مورد اثر خطوط راه آهن بر توسعه اقتصادي آمريکا در قرن نوزده معطوف شد. برخلاف تفکر رايج آن زمان، وي چنين بحث نمود که ساخت راه آهن در آمريکا اثرگذار بوده است.
فوگل نويسنده ي بيش از 80 مقاله با عناوين ذيل بوده است:
" گزيده اصول بازرگاني "، " تعديلات سياسي دهه 60-1850 "، " يک تحليل اجتماعي اقتصادي و ساختاري متغير "، " تحولات ساختاري- تکنيکي در انگلستان، اروپا و ايالات متحده آمريکا از سال 1700 " با همکاري رودريک فلود (25) و برنارد هَريس (26). تحقيقات وي علاوه بر جايزه نوبل، جوايز متعددي براي او ارمغان آورد. به عنوان مثال او موفق به دريافت جايزه تأسيس مرکز آموزشي اکسون (27)، دستيار پژوهشي گروه فورد و چندين جايزه تأسيس مراکز مختلف علمي بين المللي شده است. در سال هاي اخير نيز، بسياري از تحقيقات وي از طرف مرکز بين المللي بهداشت مورد حمايت قرار گرفته است.
ژوزف شومپيتر (28) و والت ويتمن روستو (29)، هر دو قبلاً چنين اظهار نموده بودند که رشد اقتصاد جديد، مرهون اکتشافات معين و مهمي است که نقشي حياتي در توسعه ايفاء مي نمايند. فوگل
فرضيات خود را با دقت فوق العاده آزمون نمود و به ردّ آنها پرداخت. مجموع تغييرات تکنيکي معين و بسيار، بيش از ابداعات بزرگ و کم، موجبات توسعه اقتصادي را فراهم مي آورند. هميشه بر اين باور بوديم که سيستم حمل و نقل جمعي، نقشي تعيين کننده در توسعه ايفاء مي نمايد. فوگل گزينه اي فرضي ساخت و واقعيت موجود را با فروض آن مقايسه نمود تا بتواند در مورد اهميت راه آهن قضاوت نمايد. او به اين نکته پي برد که در تشريح توسعه اقتصادي، راه آهن مطلقاً از اهميت برخوردار نيست به نحوي که تأثير آن بر رشد GNP کمتر از 30% بوده است.
آکادمي سلطنتي علوم سوئد درباره تحقيقات وي چنين اظهار داشته است: " چاپ کتاب فوگل در سال 1964، پيشرفت علمي غيرمنتظره اي در نقش راه آهن در اقتصاد آمريکا به همراه داشت ".
فوگل در سال 1977 رييس انجمن تاريخ اقتصاد، 1980 رييس انجمن تاريخ علوم اجتماعي و از سال 1978 به عنوان رييس برنامه ريزي دفتر ملّي تحقيقات اقتصادي آمريکا فعّاليت داشته است هم چنين رييس بنياد وال گرين و رييس مرکز اقتصاد جمعيّت نيز بود. ( Blaug, 1983, p. 61 )
براي استفاده بيشتر از افکار و انديشه هاي فوگل مي توان به برخي از کتاب ها و مقالات نامبرده به شرح زير مراجعه نمود:
A.Books:
1. Union Pacific Railroad: A Case in Premature Enterprise, 1960.2. Railroads and American Economic Growth: Essays in Econometirc History, 1964.
3. Time on the Cross: The Economics of American Negro Slavery, 1974.
4. Which Road to the Past?, with G.F.Elton, 1985.
5. Without Consent or Contract: The Rise and Fall of American Slavery, 1989.
6. Economic Growth, Population Theory and Physiology: The Bearings of Long-Term
Processes on the Making of Economic Policy, 1994.
7. The Fourth Great Awakening and the Future of Egalitarianism, 2000.
8. The Slavery Debates, 1952-1990: A Retospective. Baton Rouge: Louisiana State University Press, 2003.
1.The Escape from Hunger and Premature Death, 1700-2100: Europe, America, and the Third World New York: Cambridge University Press, 2004.
b. Articles:
1. "A Model for the Explanation of Industrial Expansion during the Nineteenth Century: with an Application to the American Iron Industry", 1969.2. 'The relative efficiency of slavery: A comparison of northern and southern agriculture in 1860", 1971.
3. 'Three phases of Cliometric Research on Slavery and Its Aftermath," 1975.
4. 'Explaining the Relative Efficiency of Slave Agriculture in the Antebellum South", 1977.
5. 'Explaining the Relative Efficiency of Slave Agriculture in the Antebellum South: Reply", 1980.
6. "Bibliography of Robert W. Fogel’s Publications, 1960-1994," 1994.
7. 'Economic Growth, PopulationTheory and Physiology: Thebearingthe of- Long-Term Processes on Economic Policy", 1994, AER.
8. "Catching Up with the Economy,", 1999.
9. 'Eorecasting the Demand for Health Care in OECD Nations and China", 2003.
10. 'Technophysio evolution and themeasurement of economic growth", 2004.
11. 'Reconsidering Expectations ofEconomic Growth After WorldWar 11 from the perspective of 2004", 2005.
12. "Health, Nutrition, and Economic Growth", 2004.
پينوشتها:
1. Douglas Cecil North ( متولّد 1920 ).
2. اودسا Odessa شهري در جنوب اوکراين که تا قبل از فروپاشي کمونيسم در سال 1991 جزو قلمرو شوروي بود.
3. Simon Kuznets ( 1901-1985 )
4. Robert W. Fogel ( متولّد 1926 )
5. George Stigler ( 1911-1991 )
6. استانلي اِنگرمن Stanly Engerman ( متولّد 1936 ) يکي از منتقدان بزرگ برده داري در آمريکا و استاد تاريخ در کالج اسميت.
7. Ulrich Bonell Philips ( 1877-1934 )
8. Stanley Elkin ( 1930-1995 )
9. Richard Hofstadter ( 1910-1970 )
10. Kenneth Stampp ( متولّد 1912 )
11. Time on the cross
12. Stanley Engerman ( متولّد 1936 )
13. Gary S.Becker ( متولّد 1930 )
14. Ronald H.Coase ( متولّد 1910 )
15. Clifton R. Musser ( 1869-1956 )
16. Merton Miller ( 1923-2000 )
17. هوگو اف. سونن شين Hugo F.Sonnenschein ( 1953-1890 ) اقتصاددان آمريکايي و استاد دانشگاه شيکاگو.
18. Carter Goodrich
19. Simon Kuznets ( 1901-1985 )
20. Abba Lerner ( 1903-1982 )
21. Fritz Machlup ( 1902-1983 )
22. Evsey D.Domar ( 1914-1997 )
23. Lionel Wilfred Mckenzie ( متولّد 1919 )
24. Henry Rosovsky ( متولّد 1927 )
25. Roderick Floud ( متولّد 1942 )
26. Bernard Hariss ( متولّد 1914 )
27. Exxon educational foundation
28. Joseph Alois chumpeter ( 1883-1950 )
29. Walt Whitman Rostow ( 1916-2003 )
قنادان، محمود؛ (1391)، جوايز نوبل اقتصاد، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول