کارکردهاي امنيتي انتظار

در اين جستار، فرهنگ انتظار را که در عمل قابل انطباق با فرهنگ ناب اسلامي دانسته ايم، با رويکردي کارکردي، تحليل و تبيين کرده ايم و از ميان کارکردهاي مختلف، فقط کارکرد امنيتي و ايمني بخشي آن را دنبال کرده ايم، متون
چهارشنبه، 12 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کارکردهاي امنيتي انتظار
 کارکردهاي امنيتي انتظار

 

نويسنده: حسين اژدري زاده




 

چکيده

در اين جستار، فرهنگ انتظار را که در عمل قابل انطباق با فرهنگ ناب اسلامي دانسته ايم، با رويکردي کارکردي، تحليل و تبيين کرده ايم و از ميان کارکردهاي مختلف، فقط کارکرد امنيتي و ايمني بخشي آن را دنبال کرده ايم، متون ديني نشان مي دهد که آنچه در فرهنگ مهدوي از ما خواسته مي شود ( اعتقادي، اقتصادي، سياسي، اخلاقي، ... ) کارکرد ايمني بخشي دارد و مي تواند امنيت و آسايش فرد و جامعه را در بخش ذهني و عيني ( نرم افزاري و سخت افزاري ) به ارمغان آورد. امنيت حقيقي، رضايت الهي دانسته مي شود و بنابراين هر آنچه که خللي در آن ايجاد نمايد مي تواند ضد امنيت تلقي گردد؛ در مقابل، همه آنچه براي انسان سعادت و رضايت الهي حاصل مي کند، مي تواند مورد استفاده وي قرار گيرد.
واژه هاي کليدي: انتظار، فرهنگ انتظار، امنيت، رفاه ايمني، گفتمان سلبي امنيت، گفتمان ايجابي امنيت، امنيت ذهني و عيني، مرجع امنيت، فرهنگ مهدويت، فرهنگ ناب اسلامي
( أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ .... )؛ (1)
آيا نديده ايد که ما [براي آنان] حرمي امن قرار داديم و حال آن که مردم از حوالي آنان ربوده مي شوند؟

1- اشاره

به اعتراف بسياري از صاحب نظران، پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني (رحمه الله) در 22 بهمن 1357 بازتاب هاي بسياري در زمينه ها و حوزه هاي مختلف داشته است (2). برخي از اين زمينه ها عبارتند از:
1- دولت و نخبگان سياسي در جهان اسلام، به خصوص درکشورهاي سودان و پاکستان، با تغيير حکومت و پيوند آنها با اسلام، لبنان وارد و با ورود حزب الله و اخوان المسلمين به پارلمان، مالزي و عربستان باتغيير ايده هاي روسا و شاهزادگان و خط مشي هاي سياسي و بين المللي آنها، و ترکيه با تشکيل دولت توسط احزاب اسلام گرا؛
2- سازمان هاي بين المللي و با حضور فعال و انقلابي در سازمان هايي چون جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامي، اوپک، اتحاديه بين المجالس، و يونسکو؛
3- الهيات رهايي بخش آمريکاي لاتين و با وقوع اتفاقاتي مانند پناه بردن مردم به کليساها، سياسي شدن کشيشان و ظهور پرشمار انجمن هاي مسيحي با افکاري سياسي؛
4- چهره عمومي جوامع اسلامي با گسترش حجاب اسلامي، شرکت در مراسم مذهبي، رعايت تکاليف ديني و...؛
5- حرکت هاي انقلابي در جهان اسلام با تاسيس جنبش هاي شيعي « امل » ، « امل اسلامي » و « حزب الله » و گروه سني « جنبش توحيد اسلامي » در لبنان، گسترش فعاليت « حزب الدعوة الاسلامي » و تاسيس « مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق » در عراق، گسترش فعاليت « اخون المسلمين » و تاسيس « سازمان انقلاب اسلامي جزيرة العرب » در عربستان، فعال تر شدن « جبهه اسلامي براي آزادي بحرين » در بحرين، تاسيس گروه « حزب الله » در کويت، راديکال تر شدن برخي جنبش ها ( سازمان « الجهاد » تحت رهبري عبدالسلام فرج که ترور انورسادات را انجام دادند ) و فعال تر شدن جنبش هاي ميانه رو در مصر، گسترش فعاليت هاي « اخوان المسلمين » در سوريه، ظهور دو گروه « جهاد اسلامي » و « سازمان مقاومت اسلامي » ؛ ( حماس ) در فلسطين، الهام گيري گروه هاي شيعه و سني « مجاهدين افغاني » در مبارزه با حکومت کمونيستي طرفدار شوروي و « ارتش سرخ » در افغانستان، ارتقاي سطح فکري و بينش فکري و بينش سياسي نسل جوان شيعي و پيدايش نهضت اجراي « فقه جعفري » در پاکستان، مبارزات و اعتراض هاي مردمي مردم کشمير به خصوص کشمير آزاد و مانند آن؛
6- مسائل راهبردي قدرت هاي بزرگ؛
7- نظريه هاي سياسي- اجتماعي، با تغيير اين ايده غالب درباره انقلاب که دست يابي به توسعه- که از اهداف انقلاب هاي معاصر است - با سکولاريزه شدن فرهنگي همراه است، و نيز نقد مدرنيته به خصوص درباره تاريخ و قدرت، که براي اولي مسيري واحد فرض مي کرد و اعمال دومي را از بالا به پايين و عمدتا به شکل نظامي مي دانست. هم چنين، ظهور نسل چهارم انقلاب يعني انقلاب هاي فرهنگي در کنار نسل هاي سه گانه قبل، يعني توصيفي، تعميمي و ساختاري.
وجه شاخص اين بازتاب ها پررنگ شدن عامل دين، به خصوص دين اسلامي، و به ويژه اسلام شيعي سياسي است؛ يعني همان شاخصي که پيش از اين ميشل فوکو آن را در جريان وقوع انقلاب اسلامي ايران به شکل مشخصي ديده بود و بر آن دست گذاشته بود. عناصر مهمي در سياسي کردن اسلام شيعي سهم دارند، اما در اين ميان دو عنصر نهضت عاشورا و مهدويت ( انتظار ) داراي اهميت ويژه اند.
محور اصلي اين جستار فرهنگي مهدوي و به طور خاص، فرهنگ انتظار است، و قصد داريم تا آن را در ارتباط با يک موضوع سياسي- اجتماعي، يعني امنيت، به بحث بگذاريم.

2- کليات

در اين قسمت برخي از نکته هاي کلي در خصوص موضوع مورد بحث را مرور مي کنيم:
1/2. تبيين موضوع؛ موضوع اين جستار عبارت است از: « کارکردهاي امنيتي انتظار » . مقصود از آن بررسي کارکردهايي است که فرهنگ انتظار از حيث امنيتي دارد. به لحاظ ايجاد ايمني و امنيت براي فرد و جامعه و منطقه و احيانا جامعه بين الملل، فرهنگ انتظار مورد مداقه قرار مي گيرد و تاثير مثبت و احيانا منفي آن در اين زمينه نشان داده مي شود. البته اين موضوع جوانب مختلف دارد که در ادامه کلام به مرور مورد توجه قرار خواهند گرفت.
2/2.پيشينه، موضوعاتي مانند اين موضوع ( کارکردهاي امنيتي انتظار ) به دليل نو بودن عنوان از پيشينه برخوردار نيستند. با اين وجود، موضوعات عام و کلي اي مانند مباحثي که مسئله امنيت را به طور کلي از نگاه ديني و اسلامي بحث کرده است مي تواند در زمره مباحث زمينه اي اين بحث قلمداد گردد. بر اين اساس بسياري از مقاله هاي فصلنامه علوم سياسي شماره هاي 33 و 34 که اختصاصاً درباره امنيت در اسلام جمع آوري و تدوين شده اند، در اين جا قابل ذکرند؛ به ويژه اين موارد:
1- « ضرورت تاسيس رشته فقه امنيت » ، اثرنجف لک زايي؛
2- « مهاونه: قرارداد ترک مخاصمه و آتش بس » ، اثر آيه الله سيدعلي خامنه اي؛
3- « امنيت در قرآن » ، اثر عليرضا اسلامي؛
4- « گفتمان امنيتي پيامبر اعظم (عليه السلام)، اثر روح الله شريعتي؛
5- « سيره امنيتي اميرالمومنين (عليه السلام)، اثر حميد رضا مطهري؛
6- « عدالت و امنيت » ، اثر علي عبدالله خاني؛
7- « صورت بندي امنيت ملي در حوزه فقه سياسي » ، اثر اصغر افتخاري؛ از شمار 33 و اقتراح؛
8- « امنيت در اسلام » ، با حضور آقايان: سيدنورالدين شريعتمدار، اصغر افتخاري، نجف لک زايي؛
9- « جنگ و صلح از ديدگاه قرآن » ، اثر کاظم قاضي زاده؛
10- « جنگ و صلح در احاديث » ، اثر ابوالفضل سلطان محمدي؛
11- « فرهنگ اسلامي و فرهنگ صلح » ، اثر رضوان السيد؛
12- « مناسبات آزادي و امنيت از ديدگاه امام خميني (رحمه الله) اثر شريف لک زايي؛ ( از شماره 34 )
از سوي ديگر، مباحث و مقالاتي را که درباره مهدويت و انتظار با رويکرد سياسي- اجتماعي تاکنون مطرح شده است به گونه اي مي تواند در زمره مباحث زمينه اي و پيشينه اي قرار گيرد؛ مانند: « آثار فردي و اجتماعي عدالت مهدوي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) » اثر جواد منصوري؛ « عدالت مهدوي » ، اثر نجف لک زايي، « تصوير پردازي از شهر عدل موعود » اثر علي اصغر پورعزت و مانند آن ( از مقالات گفتمان ششم مهدويت ) و امثال آن. (3)
2/3. ضرورت؛ ضرورت پرداختن به چنين مباحثي آشکار است. از آنجايي که نقش مثبت سياسي- اجتماعي آموزه هاي ديني و اسلامي در کل اثبات شده است، لازم است تا هر يک از آموزه هاي دين را موشکافي کنيم و اثر آن را بر فرد و جامعه بدانيم.
زماني که دشمنان اسلام بسياري از آموزه هاي اصلي دين مانند: جهاد، شهادت، ولايت، عاشورا، مهدويت و مانند آن را به طور خاص به بحث مي گذارند و در دانشگاه هاي خود براي آنها دپارتمان علمي خاص تاسيس مي کنند و آنها را با اهداف استکباري و استعماري مورد پژوهش دقيق علمي قرار مي دهند، جا دارد که ما اين گونه مباحث تاثيرگذار را به طور جدي به بحث بگذاريم و آثار فردي و اجتماعي آن را با دقت موشکافي کنيم و از مزاياي آن در راستاي پيشبرد اهداف جامعه بهره گيريم.
توجه به تامين امنيت ( از کارکردهاي اصلي نهاد سياست ) در کنار بقاي نسل ( از کارکردهاي اصلي نهاد خانواده )، معيشت ( از کارکردهاي اصلي نهاد اقتصاد )، حفظ و انتقال فرهنگ ( از کارکردهاي اصلي آموزش و پرورش ) و پاسخ به پرسش هاي کليدي انسان ( از کارکردهاي اصلي نهاد دين ) از ديرباز در زمره محورهاي اصلي نظريه هاي اجتماعي قرار داشته است. (4)
در اين مطالعه در حقيقت ما قصد داريم که نهاد سياست را در ارتباط با نهاد دين مورد مطالعه قرار دهيم و نقش يکي از آموزه هاي دين اسلام ( فرهنگ انتظار و مهدويت ) را بر سياست ( امنيت ) به بحث بگذاريم. با تامل در حوزه هاي مختلف امنيت و نشان دادن سطوح و زمينه هاي مختلف آن، از يک سو و دقت و نظر در فرهنگ مهدويت و انتظار و مهم ترين آموزه هاي آن ( که از احاديث و آيات مربوط استفاده مي گردند )، سعي مي کنيم تعامل اين دو با هم را در حد ممکن نشان دهيم.
2/4. پرسش ها؛ پرسش اصلي اين مطالعه اين پرسش است: « آيا فرهنگ انتظار داراي کارکرد امنيتي است؟ » و « اگر چنين است کارکردهاي آن کدام است ».
محور اصلي اين پژوهش، پاسخ به پرسش فوق است و پرسش هاي ديگري که ذيلا طرح مي شود پرسش هاي فرعي بحث است که به روشن تر شدن پاسخ پرسش اصلي کمک مي کند؛ پرسش هايي مانند اين پرسش ها: « فرهنگ انتظار متضمن چه آموزه هايي است؟ » ؛ « کدام آموزه هاي انتظار مرتبط به امنيت است؟ » ؛ « سطوح مختلف امنيت کدام است؟ » ؛ « امنيت به چه معناست؟ » ؛ « زمينه هاي مختلف امنيت چيست؟ » ؛ « آيا فرهنگ انتظار در همه زمينه هاي امنيتي نقش مثبت دارد؟ » ؛ « آيا امنيت صرفاً امري عيني است يا جنبه ذهني نيز دارد؟ » و پرسش هاي ديگر.

3- واژه شناسي

عنوان بحث، « کارکردهاي امنيتي انتظار » ، از سه واژه اصلي « کارکرد » ، « امنيت » و « انتظار » تشکيل شده است. ذيلا به اختصار مطالبي را درمورد آنها مي آوريم:
3/1. کارکرد: معادل واژه « Function » انگليسي است. اين واژه، در فارسي با مفاهيمي مانند: کارکرد، کار ويژه، وظيفه، نقش، هدف، نتيجه، حاصل و مانند آن برابري دارد. کاربرد اين واژه در اصلاح سياسي- اجتماعي، نزديک به همين معاني و از آن، نتيجه کارکرد، هدف و معاني نزديک به اين معنا را قصد مي کنند. همين معنا را حتي در مکتب کارکردگرايي ( Functionalism )، که يکي از اصلي ترين نظريه هاي اجتماعي و جامعه شناختي است نيز مي توان مشاهده کرد. کارکرد گرايان، برخلاف نظريه تضاد ( confelict theory ) که کشمکش و درگيري را محور مطالعات اجتماعي قرار مي دهند و برخلاف نظريه تعامل نمادين ( symbolic interaction )، که بر معاني موجود در پس رفتارهاي اجتماعي متمرکزند، کارکرد گرايان به کار ويژه و کارکرد و نتيجه و هدفي که از زندگي اجتماعي حاصل مي شود توجه دارند و قصد دارند تا مهم ترين نتايجي را که مي توان در زندگي اجتماعي ديد نشان دهند. (5)
ما در اين مطالعه همه فوايد، نتايج، محصولات و کارکردهاي امنيتي فرهنگ انتظار را محور بحث خود مي دانيم و مي کوشيم آنها را مستند به آموزه هاي انتظار استخراج کنيم.
3/2. امنيت: معادل« Security » انگليسي و در کتاب هاي لغوي به معناي در
امان بودن، ايمني، آرامش و آسودگي و نزديک به اين معاني به کار مي رود. در معاني سياسي- اجتماعي تقريبا همين معنا را قصد مي کنند و البته معناي دقيق آن در گفتمان سلبي متفاوت از گفتمان ايجابي است. هم چنين در معاني اصطلاحي، امنيت داراي سطوح و زمينه هاي مختلف است. در ادامه سخن نکات بيشتري در باب آن بيان مي کنيم. گفتني است که ما در اين مطالعه به دليل عنوان بحثمان که امنيت به معناي کلي را محور قرار داده است، امنيت به همين معنا کلي را دنبال مي کنيم.
3/3. انتظار: به معناي چشم به راه بودن، اميد داشتن، اميدوار بودن و مانند آن است. انتظار يک مفهوم ديني- اسلامي است که مشابه آن در همه اديان کما بيش وجود داشته است. در انديشه ديني، اين مفهوم با منجي گرايي قرين شده است. آنچه در عنوان پژوهش مورد اشاره است « فرهنگ انتظار » است. فرهنگ انتظار در انديشه اسلامي متضمن مجموعه اي از آموزه هاي ديني- اسلامي است که در کل، با آموزه هاي اديان و مذاهب ديگر در اين خصوص متفاوت است.
از مهم ترين آموزه هاي فرهنگ انتظار در انديشه اسلامي ( شيعي ) مي توان به: توحيد، نبوت، قرآن، امامت، عدل، معاد ( نظري )، دين داري، پارسايي، تقيه مکتبي، امر به معروف و نهي از منکر، اخلاق اسلامي، آمادگي نظامي، مقاومت و مانند آن اشاره کرد. (6)

4- جغرافياي سخن: گونه شناسي تبيين هاي انتظار

انتظار و فرهنگ آن را به گونه هاي مختلف مي توان تبيين کرد؛ گاه مي خواهيم بدانيم که اساسا انتظار چيست و از چه عناصر و اموري تشکيل شده است؛ گاه به دنبال آن هستيم تا خاست گاه و ريشه شکل گيري آن را به دست آوريم؛ و گاهي نيز به دنبال به دست آوردن آثار و نتايج آن هستيم.
بر اين اساس مي توان سه گونه انتظار داشت و فرهنگ انتظار را به سه گونه تبيين کرد: تبيين ماهوي؛ تبيين علي و تبيين کارکردي.
4/1. تبيين ماهوي انتظار: در اين رويکرد به دنبال نشان دادن ماهيت انتظاريم. انتظار چيست؟ از چه عناصري تشکيل شده است؟ چه ابعادي دارد؟ آيا فردي است يا اجتماعي يا هر دو؟ آيا نظري است يا عملي يا هر دو؟ و...
چنان که در جايي ديگر بحث کرده ايم، انتظار توان مند اسلامي و شيعي، انتظاري است که داراي ابعاد مختلف انفسي و آفاقي، نظري و عملي، فردي و اجتماعي، نفي اي و اثباتي، و جنبه هايي چون دين داري، دين آموزي، فرهنگي، اعتقادي، اقتصادي، سياسي، نظامي، سازماندهي، هنري، و مانند آن است. (7)
فرهنگ انتظار آموزه هاي اصلي اسلام و تشيع را با خود به همراه دارد: به لحاظ نظري و عقيده، توحيد، نبوت، قرآن، امامت، عدالت، و معاد را، و به لحاظ عملي، دين داري، پارسايي، تقيد مکتبي ( تولا و تبري )، امر به معروف و نهي از منکر، اخلاق اسلامي، آمادگي نظامي، نگهباني ايمان، تحمل و پايداري، پيروي از خط ممتد رهبري، تمرين و رياضت، بسيج عمومي، آمادگي براي جان فشاني، همياري و همکاري، پرهيز از ياس، استقامت و شکيبايي، تساوي در اموال و مانند آن را. (8)
به نظر مي رسد که اساساً با توجه به آموزه هاي ضمني اي که براي فرهنگ انتظار مطرح مي شود، فرهنگ انتظار قابل انطباق با فرهنگ ناب اسلامي است و چيزي کمتر يا بيشتر از آن ندارد، چرا که در برخي روايات اسلام ناب را همراه فرهنگ انتظار مطرح مي کنند. (9)
4/2. تبيين علي انتظار: ريشه و خاست گاه چنين فرهنگي چيست؟ آيا اين فرهنگ و مجموعه اعتقادي و رفتاري متاثر از فرهنگ زمانه و رفتارهاي اجتماعي و مردمي و طبقاتي و مانند آن شکل گرفته است؟ يا آن که ريشه در فطرت و ذات انسان دارد؟ و يا آن را از اديان و شرايع و مذاهب ديگر گرفته ايم؟ و يا ويژگي هايي که برايش برشمرديم انديشه اي ناب و اصيل است و با وجود مشترکاتي که احيانا با برخي شرايع و اديان دارد اما من حيث المجموع منحصر به فرد است. و از متون ديني و اسلامي شيعي سرچشمه گرفته است؟ دنبال کردن فرهنگ انتظار با چنين رويکردي، يک ديدگاه و رويکرد و تبيين علي است.
به اعتقاد ما اصل فطرت و ذات انسان اميد و انتظار را در خود نهفته دارد. و انتظاري که در مذهب شيعه مطرح است متضمن آموزه هايي است که از يک سو هم آهنگ با فطرت است و از سوي ديگر با ويژگي هايش منحصر به فرد بوده و اختصاصاً در مذهب تشيع چنين ويژگي هايي مطرح است. (10)
4/3. تبيين کارکردهاي انتظار گونه سوم، تبيين کارکردي است. در اين نوع، هدف يافتن نتايج، آثار و کارکردهاي فرهنگ انتظار است. فرهنگ انتظار با توجه به ويژگي هايش و آموزه هاي ضمني خود چه کارهايي مي تواند داشته باشد؟ آيا فرهنگ انتظار با توجه به عناصر ضمني خود ( توحيد، معاد، نبوت، و مانند آن ) داراي آثار و نتايج است؟ اين نتايج چيست؟ آيا از جمله اين کارکردها و نتايج، امنيت نيز هست؟ و ... چنان که بحث خواهيم کرد، به نظر مي رسد پتانسيل نهفته در فرهنگ انتظار مي تواند کارکردهاي بسياري در زمينه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي، نظامي، عقيدتي و... داشته باشد.
از جمله بارزترين اين کارکردها نيز مبحث امنيت مي تواند باشد. بسياري از آموزه هاي موجود در فرهنگ انتظار مرتبط با بحث امنيت اند و مي توانند آرامش، آسايش، و مانند آن را به دنبال داشته باشند.
در اين مطالعه با وجود آن که از تبيين هاي مختلف در خصوص انتظار بهره مي گيريم، اما محور اصلي سخن تبيين کارکردهاي انتظار است و خواهيم کوشيد تا نتايج مترتب بر آن را در حد امکان نشان دهيم. در قسمت هاي بعدي با تاکيد کردن بر آموزه هاي فرهنگ انتظار، آثار امنيتي آن را در زمينه مختلف امنيتي نشان خواهيم داد. ( البته اعتقاد داريم که همه آموزه ها و تعاليم موجود در فرهنگ انتظار ايمني آور است ).

5- امنيت شناسي

به دليل آن که محور اصلي اين پژوهش امنيت است قدري با تفصيل بيشتر به آن مي پردازيم و ابعاد و زمينه هاي مختلف آن را نشان خواهيم داد. (11)
5/1. امنيت: امنيت مقوله اي کلي و عمومي است براي آرامش خاطر انسان تا احساس تهديد نکند. اين تعريف ساده اي از امنيت است. امنيت بدين معنا بحث جديدي نيست و اختصاص به انسان مدرن ندارد و در فلسفه تکوين اولين اجتماعات بشري نهفته است و سابقه آن را حتي در قصه آفرينش ( آدم و حوا ) نيز مي توان مشاهده کرد. ( امنيت به همين معناي کلي در اين پژوهش مدنظر ما قرار دارد ).
5/2. امنيت ملي: موضوعي نسبتا جديد است. در بسياري از مباحث امنيتي مقصود از آن، امنيت ملي است. مفهوم امنيت ملي به لحاظ مفهومي، امنيت به معناي عمومي و کلي آن متفاوت است. دولت هاي ملي به شکل جديد از زمان انعقاد قرار داد صلح و وستفالي در 1648، پا به عرصه وجود نهادند. دولت هاي ملي جديد با چهار عنصر حاکميت، قلمرو، جمعيت و حکومت شناخته مي شوند.
با شکل گرفتن دولت هاي ملي جديد، واژه « امنيت ملي » متداول گرديد و منظور از آن حمايت و پشتيباني از عناصر چهارگانه ياد شده است: تقويت حاکميت و صيانت آن، محافظت شهروندان کشور از تعرض هاي ديگران؛ حفظ و صيانت از قلمرو امنيت ارضي؛ تقويت و حفظ حکومت.
5/3. امنيت منطقه اي و جهاني: برخي معتقدند دوره بحث از امنيت ملي و نيز دولت - کشور سپري شده است. دوره دولت- کشور مربوط به قرن هفدهم تا بيستم ميلادي است. تا قبل از آن قرن هفدهم اساسا بحث دولت - کشور و نيز مفهوم امنيت ملي وجود نداشت و پس از قرن بيستم، با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991 ميلادي و طرح مباحث مربوط به جهاني شدن دوره دولت - کشور و به دنبال آن امنيت ملي نيز سپري شد. امروزه ديگر بحث از « جامعه جهاني » و « منطقه گرايي » و به دنبال آن امنيت منطقه اي و امنيت جهاني است.
5/4. گفتمان هاي امنيت ( ملي ): براي امنيت ( ملي ) شايد بيش از دويست تعريف ارائه شده است. با وجود تفاوت هاي موجود ميان اين تعريف ها آنها را مي توان به دو دسته اصلي تقسيم کرد: گفتمان سلبي و گفتمان ايجابي.
5/4/1. گفتمان سلبي امنيت: در گفتمان سلبي، امنيت ملي با يک جمله رمزگونه شناخته مي شود و آن عبارت است از « نبود تهديد براي عناصر چهارگانه دولت » ، حدود 70 درصد نظريات و توصيف هاي ارائه شده با اين نگاه بيان شده است. چنين تعريف هايي بيشتر از آن که بيان و تعريف خود امنيت باشد، تعريف ضد آن است. بسياري از نظريه هاي موجود در حوزه امنيت با چنين نگاه و رويکردي نظريه پردازي کرده اند. در گفتمان سلبي مربوط به امنيت چند ويژگي وجود دارد: ويژگي اول آن است که: مقوله امنيت در آن به شدت برون نگر است. براي شناخت و ارزيابي وضعيت يک بازيگر از نظر امنيتي بايد به بيرون آن نظر کنيم و بدانيم که آيا بازيگر « الف » از سوي بازيگران« ب » ، « ج » ، و « د » مورد تهديد است يا نه؟ ويژگي دوم آن است که: اين گونه نظريه ها و تعريف ها تهديد محورند. محور اين گونه تعريف ها مفاهيمي مانند تهديد، تعرض دشمن و مانند آن است. ويژگي سوم چنين تعريف ها و نظريه هايي آن است که به جنبه هاي سخت افزاري ( عيني ) تهديد بسيار بيشتر از جنبه هاي نرم افزاري ( ذهني ) آن توجه مي شود. در گفتمان سلبي دو رويکرد سنتي و فراسنتي وجود دارد. در رويکرد سنتي، منظور از عدم تهديد، عدم تهديد نظامي بود؛ در حالي که در رويکرد فراسنتي منظور از آن عدم تهديد در همه زمينه هاي نظامي، اقتصادي، فرهنگي، علمي، ارتباطي و... است.
5/4/2. گفتمان ايجابي امنيت ( ملي ): امنيت در گفتمان ايجابي، نسبتي متعادل ميان خواسته ها و کار ويژه هاست. امنيت در هر سطحي اعم از خانواده، دولت، منطقه و نظام بين الملل با اين دو مولفه شناخته مي شود: خواسته ها و کار ويژه ها. تا هنگامي که خواسته ها و کار ويژه ها در حالت تعادل هستند امنيت برقرار است. اما اگر ميان آن دو شکاف به وجود آيد اين وضعيت نشانه ناامني است. امنيت در نگاه ايجابي با قدرت و نيروي نظامي و زور ارزيابي نمي شود، بلکه مسئله مهم در آن رضايت است. در اين گفتمان به طور مشخص مي توان به سه ويژگي اشاره کرد:
1- نگاه گفتمان ايجابي به درون است؛
2- در گفتمان ايجابي تکيه بر قدرت نرم افزاري است؛
3- محور گفتمان ايجابي امنيت، رضايت مندي است.
5/5. مطالعات امنيتي: مطالعات امنيتي داراي سطوح مختلف است:
1/5/5. هستي شناسانه: همه نظريه هاي مطرح شده از حوزه امنيت که عمدتا نيز غربي است، داراي يک بنيان و اساس هستي شناسانه است. اين نه تنها در حوزه امنيت، که درباره همه مسائل ديگر ( در علوم انساني ) نيز مطرح است. ديدگاه هايي که در حوزه هاي مختلف مطرح مي شود داراي بنيان هاي هستي شناختي و فلسفي است که ما به هنگام مطالعه آن نظريه ها آشکارا آنها را مشاهده نمي کنيم اما با تامل و دقت خواهيم ديد که اين نظريه مثلاً سياسي- اجتماعي براساس تعريف خاصي از انسان، هستي، جامعه، دنيا و آخرت و مانند آن بيان شده است. بحث امنيت نيز چنين خصلتي دارد. بنابراين بايد به هنگام بحث کردن در خصوص آن توجه به اين گونه نکات بنيادين و اساسي هم داشت.
5/5/2. اخلاقي: يک سطح ديگر مباحث امنيت حوزه اخلاق است. مباحث اخلاقي در حوزه امنيت ( ملي ) جاي گاه ويژه اي دارد. نظريه هاي امنيتي در غرب نه تنها با بحث هاي اخلاقي تعارض ندارند بلکه در برخي از نظريات به مسائل اخلاقي توجه ويژه شده است.
5/5/3. انديشه ورزي. يک سطح ديگر مباحث امنيت به انديشه ورزي مربوط است که خود به دو بخش « گفتمان » و « مکتب » تقسيم مي شود. با دقت و تامل در مباحث مربوط به امنيت به خصوص مباحث بنيادين آن مي توان ويژگي هاي گفتمان آن را ( سلبي - ايجابي ) به دست آورد. نوع طراحي ساختار، تنظيم مباني و گزاره هاي منطقي در خلق گفتمان اهميت ويژه دارد. هم چنين گفتمان، متناسب با شرايط و مقتضيات زماني و مکاني در سطح کلان، خود را در قالب يک « مکتب » نمايان مي کند. مکتب مي تواند آرمان گرا، واقع گرا و يا رويکردي بنيادين داشته باشد.
5/6. سه پرسش اصلي مطالعات امنيتي: در مطالعات امنيتي پاسخ به سه پرسش اصلي بسيار حايز اهميت است. هر مکتب يا نظريه اي بخواهد در باب امنيت سخني داشته باشد ناچار است پاسخ اين سه پرسش کليدي را بيان کند: 1- امنيت چه کسي؟ 2- امنيت در مقابل چه؟ 3- امنيت، چگونه؟
5/6/1. پرسش اول از مرجع امنيت است: امنيت چه کسي بايد تامين شود؟ عده اي مرجع امنيت را « فرد » مي دانند. برخي معتقدند امنيت « جامعه » بايد تامين شود. بعضي تامين امنيت « حکومت » را محور اصلي امنيت مي دانند و در اين ميان منظورشان امنيت « شخص حاکم » است. عده اي هم مرجع امنيت را « حکومت » مي دانند، اما در معنايي وسيع که شامل طبقه حاکم و اطرافيان آنهاست. برخي ديگر مرجع امنيت را در ارتباط با « حاکميت ملي » مطرح مي کنند. نسل جديد نظريه هاي امنيت نيز بر « امنيت انساني » تاکيد دارند و معتقدند انسان بماهو انسان مرجع امنيت است.
5/6/2. پرسش دوم اين است که: بايد در مقابل چه چيزي امنيت سازي کرد؟ بايد روشن کرد که آيا ملاک ما در امنيت تهديد است يا نه؟ آيا موافق گفتمان سلبي هستيم يا گفتمان ايجابي؟ آيا تهديدات بيروني ملاک است يا دروني؟
5/6/3. پرسش سوم از روش ايجاد امنيت است: براي ايجاد امنيت چه روش و برنامه اي را بايد دنبال کرد؟ براي نمونه آيا مجازيم با به کارگيري ترور و يا بمب اتم به امنيت برسيم؟

6- فرهنگ انتظار و امنيت

فرهنگ انتظار با آموزه ها و عناصر ضمني اش در حوزه هاي مختلف اعتقادي، عبادي، اخلاقي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... مي تواند سطوح و زمينه هاي مختلف امنيت و آسايش به معناي کلي که در اين پژوهش مدنظر ماست به ارمغان آورد. آنچه در پي مي آيد برخي از مضاميني است که در اين خصوص وجود دارد. (12)
6/1. حوزه اعتقادي (13): آنچه فرهنگ اسلامي و فرهنگ انتظار ما را در حوزه اعتقادي به آن توصيه مي کند امنيت آور است. برخي از اين موارد را مرور مي کنيم.
6/1/1. اسلام: چنان که اميرمومنان (عليه السلام) در جاهاي مختلف فرموده است، اسلام ايمني آور است:
فَجَعَلَه امنأً لِمَن عَلِقَهُ و سِلماً لِمن دَخَلَهُ ( عقله )؛
... و آن را پناه گاه امني براي پناه برندگان و مايه آرامش براي وارد شوندگان قرار داد. (14)
حضرت (عليه السلام) در ادامه سخن نيز آورده اند:
... و ثقَةً لِمَن تَوَکَّل، و راحةً لِمَن فَوَّضَ، و جَنَّة لِمَن صَبر...؛
[اسلام] آرامش دهنده تکيه کنندگان، راحت و آسايش توکل کنندگان، و سپري نگهدارنده براي استقامت دارندگان است.
در جاهاي ديگر، نيز از جمله آثار اسلام، راحتي، سلامتي و امنيت دانسته شده است:
قال علي (عليه السلام) « مَن اَسلَمَ سَلِم (15)!؛ آن که اسلام آورد به سلامتي و راحتي مي رسد » .
در جايي ديگر قريب همين مضمون است: « مَن اِستسلَمَ سَلِمَ » . (16)
هم چنين مي فرمايد:
وَ الاسلامَ اَماناً مِنَ المَخاوِفِ؛ (17)
و اسلام را ايمني و امنيت در مقابل امور خوف برانگيز قرار داده است.
6/1/2. ايمان: ايمان به خدا، رسول، کتب آسماني، ملائکه، غيب و ... نيز ايمني و آسايش آور است. ايمان که خود از ماده « امن » است، از جمله آثاري که دارد ايجاد امنيت و آسايش براي دارنده آن است، اعم از آن که در سطح فردي در نظر گرفته شود و يا در سطح جمعي.
فرمايش هاي زير را از حضرت امير (عليه السلام) در اين باره مي توان ارائه کرد:
« الايمان اَمانٌ » ؛ ايمان، ايمني و امنيت است.
« آمن تَأمَن » ؛ ايمان بياور تا ايمني و آسايش يابي.
« من آمَنَ اَمِنَ » ؛ هر که ايمان آورد، امنيت يا بد.
« ما مِن شَي يَحصلُ بِهِ الامانُ اَبلَغُ مِن ايمانٍ وَ اِحسانٍ » ؛
هيچ چيز مثل ايمان و نيکي امنيت آور نيست. (18)
همين اثر را مي توان در مومن نيز يافت:
المومنوون خير اتُهُم مَأمُولَةٌ وَ شُرورُهُم مَأمُونَةٌ » ؛ از مومنان، خير انتظار مي رود، و از بدي هايشان در امانيم.
« المُومِنُ لايَظلِم » ؛ مومن ظلم نمي کند.
« المومِنُ هيّن لين سَهلُ موتمَن » ؛ مومن، ساده، زيبا، آسان و مورد اعتماد است.
« المومِنُ صَدوقُد اللِسان بِذول الاحسان » ؛ مومن راستگو و نيک رفتار است.
« المومِنُ من تَحَمَّل اذي الناس و لا يتأذي اَحَدٌ بِهِ ( منه ) » ؛ مومن آزار مردم را تحمل مي کند و احدي را نمي آزارد. (19)
6/1/3. دين: از جمله عناصر مهم در فرهنگ انتظار وجود عنصر دين و دين داري است. براي دين داري و دين نيز کارکرد امنيتي مي توان نشان داد. فرمايش هاي زير که از حضرت علي (عليه السلام) نقل شده جملگي وجود کارکرد امنيتي و ايمني و آسايشي و مانند آن را در دين داري تأکيد مي کند:
- « الدينُ يَعصِمُ » ؛ دين، حفظ کننده است.
- « من دَانَ تَحَصَّن » ؛ متدين، در پناه است.
- « يايَثقَنَّ بَعَهدِ مَن لادينَ له.. » ؛ به پيمان بي دين نمي توان اطمينان داشت. (20)
6/1/4. اهل بيت (عليه السلام): از جمله عناصر مهم و کليدي ديگر که در فرهنگ انتظار بسيار به آن توجه مي شود عنصر ولايت است. محبت و اطاعت اهل بيت (عليه السلام) نيز کارکرد امنيتي ذکر شده است. احاديث زير ر ا در اين خصوص مي توان نمونه آورد: قال علي (عليه السلام):
« أنا و أهل بيتي أمان لاهل الارض کما أنّ النجوم أمان لاهل السماء » ؛ من و اهل بيتم ايمني اهل زمين هستيم هم چنان که ستارگان، ايمني اهل آسمانند.
« نحن آمناءالله علي عباده » ؛ ما امناي خدا بر بندگانش هستيم.
« شُقُّوا أمواج الفتن بسُفُنِ النجاةِ » ؛ ما در گناه ريزيم و آن، در سلامتي است، هر که داخلش شود سلامت مي ماند و به نجات مي رسد. (21)
« بنا اِهتَدَيتُم في الظلماء، و ستنَّمتُم ذروة العلياء، و بنا اَفجَرتُم عَنِ السَّرار... » ؛ شما مردم به وسيله ما از تاريکي هاي جهالت نجات يافته و هدايت شديد و با کمک ما به اوج ترقي رسيديد، صبح سعادت شما با نور ما درخشيد. (22)
6/2. اخلاقي: توصيه به مسائل اخلاقي از جمله مهم ترين مسائلي است که در فرهنگ انتظار مورد توجه است. در متون ديني براي رعايت بسياري از مسائل اخلاقي کارکرد امنيت و ايمني و آسايش و مانند آن در نظر گرفته شده است. برخي از اين موارد را مرور مي کنيم:
6/2/1. خوف از خدا: در بسياري از روايات نتيجه خوف الهي را امنيت دانسته اند. امام علي (عليه السلام) فرمود:
« الخوف أمان » ؛ خوف از خدا ايمني است.
- « من خاف أمن » ؛ آن که خوف الهي دارد در امان است.
- « ثمرة الخوف الامان » ؛ نتيجه خوف الهي، امنيت است. (23)
6/2/2. توکل بر خدا: در برخي از روايات نتيجه توکل بر خدا ايمني دانسته شده است. امام علي (عليه السلام) فرمود:
- « مَن تَوَکّل علي الله...اَمِن التَبَعات » ؛ آن که بر خدا توکل کند از پي آمدهاي [ ناخوشايند ] در امان است. (24)
6/2/3. حفظ زبان: توصيه هاي اخلاقي اسلام در خصوص زبان داراي کارکرد ايمني است، و در اين خصوص به جهات مختلفي مي توان اشاره کرد:
- « عوّد لسانک حسنَ الکلامَ تأمَنِ المَلامَ » ؛ به خوش سخني عادت کن تا از ملامت در امان بماني. (25)
- « اقلِل الکلام تأمَنِ المَلامَ » ؛ سخن کم گوي تا از ملامت ها در امان بماني. (26)
- « مَن اَمسَکَ لِسانَهُ اَمِن نَدمَهُ » ؛ آن که زبان نگه دارد از پشيماني آن در امان باشد. (27)
- « الصمت... سلامةٌ » : سکوت، سلامتي است. (28)
- « قوم لسانک تسلِم » ؛ زبان محکم کن تا سالم بماني. (29)
- « من کان صدوقاً لم يَعدَمِ السلامة » : راستگو، سلامتي را از دست نمي دهند. (30)
6/2/4. زهد: برخي از روايات، راحتي و آسايش را در زهد دانسته اند:
- « الراحةُ في الزُّهد » ؛ راحتي و آسايش در زهد است.
- « الزهد في الدُّنيا الرَّاحةُ العُظمي » ؛ زهد در دنيا بزرگ ترين راحتي و آسايش است. (31)
6/2/5. شکر نعمت: در برخي روايات، در شکر نعمت، گونه اي امنيت نهفته است.
- « شُکر النَّعمةِ اَمان مِن تحويلِها » ؛ شکر نعمت کردن، ايمني است در برابر تبديل آنها.
- « شکر النعمة امان من حلول النعمة » ؛ شکر نعمت کردن مانع از بلا مي شود. (32)
6/2/6. پايداري: در روايات براي پايداري و استقامت نيز کارکرد ايمني و آسايش آورده شده است:
- « الاستقامةُ سَلامَة » ؛ پايداري، سلامتي و ايمني است.
- « مَن طَلَب السلامَة لَزِمَ الاستقامَة » ؛ هر که خواهان سلامتي و ايمني است، پايداري کند. (33)
6/2/7. دوري از شهوات: اجتناب از شهوات و هواي نفس نيز مصونيت آور است.
- « امنَع نفسَکَ من الشَهواتِ تَسليم مِن الافاق » ؛ نفست را از شهوت باز دار تا از آفات آن در امان باشي (34)
6/3. سياسي: در آموزه هاي سياسي فرهنگ انتظار نيز مي توان ايمني و امنيت را مشاهده کرد. در اين ميان تشکيل حکومت، عدالت اجتماعي، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر جاي گاه ويژه دارند (35).
6/3/1. تشکيل حکومت: تشکيل حکومت از جمله ضرورت هاي اجتماعي است که مي تواند براي فرد و جامعه آسايش و امنيت به ارمغان بياورد. حضرت امير (عليه السلام) چنين مي فرمايد:
- « وَ اِنَّهُ لابُدَّ مِنّ اميرٍ بَرٍّ أو فاجرٍ يعمل في إمرتِه المومنُ، و يستمتع فيها الکافِرُ.. و تأمَن به السُبُل.. » ؛ مردم به زمامداري نيک يابد، نيازمندند تا مومنان در سايه حکومت، به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند...[ و ] جاده ها امن و امان [ گردد ]. (36)
6/3/2. عدالت اجتماعي: از ديگر آموزه هاي بسيار مهم موجود در فرهنگ انتظار توجه به عدالت اجتماعي است. عدالت اجتماعي نيز داراي کارکردهاي امنيتي است:
- « مَن عمِلَ بالعَدلِ حَصَّن الله ملکَهٌ » ؛ آن که به عدالت رفتار کند خدا فرمانروايي اش را حفظ مي کند.
- « مَا عمّرت البُلدان بِمِثل العَدل » ؛ هيچ چيزي مانند عدالت، شهرها را آباد نمي کند.
- « ما حَصَّن الدٌّول بمثل العدل » ؛ هيچ چيزي مانند عدالت، دولت ها را حفظ نمي کند. (37)
6/3/3. جهاد: در روايات اسلامي جهاد، پايه دين محسوب شده است:
- « الجَهادُ عِمادُ الدين » ؛ (38) جهاد و رزمندگان از مهم ترين عناصري هستند که مي توانند براي شهرها و مردم آنها، امنيت و ايمني به ارمغان بياورند.
- « الجُندُ حُصُون الرعية » ؛ لشکريان حافظان مردم اند.
- « الجُنُود عزٌّ الدين و حُصُون الوُلاة » ؛ لشکريان، سربلندي دين و حافظان زمامدارانند. (39)
6/3/4. امر به معروف و نهي از منکر: حضرت امير (عليه السلام) در خصوص کارکرد ايمني آوري اين آموزه ديني چنين مي فرمايد:
- « أيها المُومِنون إنَّه مَن راي عُدوانا يُعمَل و مُنکرًا يدعا اليِهِ، فَانکَرَه بِقلبِهِ فقد سَلِمَ و بريٌ » ؛ اي مومنان؛ هر کس تجاوزي را بنگرد و شاهد دعوت به منکري باشد و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگي سالم داشته است. (40)
- « مَن کانَ فِيهِ ثلاثٌ سَلُمَت له الدنيا و الاخرةُ: يَامر باالمعروفِ وَ ...يَنهَي عَنِ المنکر » ؛ آن که سه خصلت در وي باشد سلامتي و ايمني دنيا و آخرت از آن اوست[ يکي ] امر به معروف و نهي از منکر[ است ]. (41)
6/4. اقتصادي: آموزه هاي اقتصادي اسلام و نيز فرهنگ مهدويت، از ديگر آموزه هايي هستند که مي توان کارکرد امنيتي به آنها نسبت داد آموزه هايي مانند عدالت، زکات، صدقه، قناعت، احسان و مانند آن داراي چنين کارکردي هستند. ذيلاً برخي از روايات مربوط را مرور مي کنيم:
6/4/1. عدالت: رعايت عدالت در حوزه اقتصادي از جمله مهم ترين ضرورت هاي اجتماعي است که در فرهنگ اسلامي و نيز فرهنگ انتظار بر آن تاکيد مي شود. از آنجايي که اقتصاد با معيشت مردمان در ارتباط است، رعايت آن بيشترين تاثير را بر امنيت عيني و ذهني ايشان دارد. حضرت امير (عليه السلام) در نامه اي که به يکي از کارگزاران خود نوشته اند چنين مي فرمايد:
- « و لاتَبيعنَّ ِللنَّاسِ فِي الخَراجِ کِسوةَ شتاء و لا صَيفٍ و لا دابَّةً يَعتَمِلونَ عليها وَ لا عَبداً » ؛ و براي گرفتن ماليات از مردم، لباس هاي تابستاني يا زمستاني و مرکب سواري و برده کاري او را نفروشيد. (42)
در جاهاي ديگر نهج البلاغه مي توان توصيه به رعايت عدالت اقتصادي را مشاهده کرد، از جمله در خصوص رعايت بازرگانان و تجار. (43)
6/4/2. ميانه روي: ميانه روي در اقتصاد از جمله توصيه هاي هميشگي فرهنگ اسلامي است. يکي از کارکردهاي آن کارکرد امنيت و آسايش است که به همراه دارد:
- « مَن اَرادَ السَّلامَةَ فَعَليهِ بالقصدِ » ؛ آن که اراده سلامتي و ايمني دارد ميانه روي کند. (44)
هم چنان که اسراف، مخرب و سلب کننده ايمني است: « کثرة السرف تدمر » ؛ اسراف کاري زياد تخريب کننده است. (45)
6/4/3. رعايت حقوق اقتصادي، اسلام براي تامين نيازهاي مختلف فرد و جامعه، حقوق اقتصادي در نظر گرفته است که رعايت آنها ايمني آور است:
- « اَخرِج مِن مَاِلک الحُقُوق... تامَنِ المَلامَةَ والنَّدامَةَ » ؛ حقوق اقتصادي مردم را از مالت خارج کن تا از سرزنش و پشيماني ايمني يابي. (46)
9/4/4. پرداخت زکاة: از جمله حقوق اقتصادي که براي آن کارکرد ايمني ذکر شده زکات است:
- « حصَّنوا اموالکم بالزَّکاة » ؛ اموال خود را با پرداخت زکاة حفظ کنيد. (47)
6/4/5. کمک مالي: در اين خصوص نيز روايات بسياري وجود دارد از جمله:
- « ما حصّنتِ النّعم بِمِثل الانَعام بِهاء » ؛ هيچ چيز بهتر از ايمان و احسان ما را به امنيت نمي رساند. (48)
- « حَصَّنوا َانفسَکُم بِالصَّدِقة » ، خود را با صدقه ايمني بخشيد. (49)
6/5. قضايي: در فرهنگ اسلامي به امنيت قضايي مردم نيز توجه ويژه اي شده است. حضرت امير (عليه السلام) در اين خصوص چنين مي فرمايد:
- « ثَمَّ اختَر ِللحُکم بَينَ النَّاسِ افضَلَ رَعيّتِکَ في نَفسِک َممَّن لاتَضيق بِهُ الُامُور » ؛ سپس از ميان مردم، برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب کن، کساني که مراجعه فراوان آنها را به ستوه نياورد و.. (50)
6/6. امور اجتماعي ديگر: در فرهنگ اسلامي توصيه هاي بسياري در خصوص مسائلي مختلف اجتماعي مانند خانواده، رفاقت، گروه هاي اجتماعي، نوع برخورد با مردم، رعايت انصاف با مردم و بسياري ديگر مانند آن شده است که هر يک به گونه اي مي تواند ما را در جهت نيل به آسايش و ايمني و امنيت ياري رسانند. برخي روايات در اين خصوص را مرور مي کنيم:
6/6/1. خانواده: از جمله مهم ترين عناصري که مي تواند براي فرد و جامعه آسايش و امنيت بياورد وجود آسايش و ايمني در خانواده به عنوان هسته اصلي تشکيل جوامع است. اسلام درباره مسائل مختلف خانواده نکته هاي مختلفي را بيان کرده، اما از آن جا که بسياري از آنها به انتخاب همسر صالح بازگشت دارد. راحتي را در همراهي همسر موافق دانسته است:
- « الزوجَةٌ المُوافِقَهُ اِحدي الرَاحَتَينِ » ؛ همسر همراه يکي از [ عناصر ] راحتي و آسايش است. (51)
6/6/2. همراهي: انسان در زندگي اجتماعي ناچار از همراهي کردن با ديگران است. براي اين که در اين همراهي کردن به آسايش برسيم و نيز از ما سلب آسايش و راحتي نشود چه کار بايد کرد؟ در روايات زير برخي از اين راه ها مورد اشاره قرار گرفته است:
- « مَن صَحِبَ الَاشرارَ لَم يَسلِم » ؛ آن که با نااهلان همراهي کند از او سلب آسايش مي شود.
- « مُصَاحب الاشرارِ کَراکِب البَحرانِ سَلمَ مِن الغَرقِ لَم يَسلِم..؛ آن که همراه نااهلان شود مانند سرنشين درياست، اگر از غرق شدن نجات يابد از وحشت در امان نيست. (52)
- « اِحذَر مُجالسه الجَاهِل کَما تَامن مِن مُصاحِبة العَاقل » ؛ هم چنان که از همراهي عاقل به آسايش مي رسي، از نشت و برخاست با جاهل و نادان بپرهيز، چرا که از تو سلب آسايش مي کند. (53)
6/6/3. مشورت با عاقلان: « شَاورذَوي العُقُول تَامن الزَّلل و النَّدم » ؛ با صاحبان عمل مشورت کن تا از خطا و پشيماني در امان بماني. (54)
6/6/4. تحمل ديگران: « السَّلمُ ثمرةالحلم » ؛ آسايش و سلامتي نتيجه بردباري است. (55)
6/6/5. مدارا کردن با مردم: « سلامة الدنيا و الدنيا في مداراة الناس » ؛ سلامتي دين و دنيا در مدارا کردن با مردم است.
- « سلامه العيش في المداراة » ؛ سلامتي زندگي در مدارا کردن است. (56)

نتيجه گيري

مطالب اين جستار اجمالي را مي توان در نکته هاي زير خلاصه کرد:
- منظور از « انتظار » در اين جستار« فرهنگ انتظار » است.
- فرهنگ انتظار را، با بررسي مضامين و آموزه هاي ضمني اش، مي توان بر« فرهنگ ناب اسلامي » تطبيق داد.
- با دقت نظر در آموزه هاي مهم اين فرهنگ در زمينه هاي مختلف اعتقادي، سياسي، اخلاقي، اقتصادي، خانوادگي، قضايي و مانند آن، مي توان به وجود کارکردهاي مختلف امنيتي پي برد.
- مفهوم امنيت در اين جستار به معناي کلي« ايمني، آسايش، رفاه، و نه امنيت ملي، منطقه اي و مانند آن، منظور شده است، هر چند از اين سطح نيز مي توان به معناي ديگر نقب زد.
- به دليل وجود مضامين دال بر اصالت فرد و جامعه در متون ديني، (57) مي توان مرجع امنيت را فرد و جامعه، و نه خود حکومت، طبقه حاکم و مانند آن، دانست؛ بر همين اساس بايد مسئله امنيت را در دو سطح خرد و کلان دنبال کنيم.
- رويکرد دو گانه قبل« خرد و کلان » به امنيت، ما را بر آن مي دارد تا سطوح مختلفي از امنيت را در انوع روابطي که انسان دارد: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خود؛ رابطه انسان با ديگران انساني ( خانواده، گروه، حکومت، کشور، جامعه جهاني، و ... ) رابطه انسان با جهان هستي ( طبيعت، غيب، شيطان، ملائک، و... ) رصد کنيم.
- به دليل تفسير خاص اسلام از انسان، مبني بر اهميت بيشتر بعد معنوي وي، و رابطه دنيا و آخرت، و ضرورت تقديم آخرت بر دنيا ( در عين حالي که به دنيا نيز توجه مي شود )، به نظر مي رسد که ما در عين حالي که هم به بعد عيني امنيت توجه مي کنيم و هم ذهني، لازم است تا به بعد ذهني « نرم افزاري » توجه بيشتري داشته باشيم.
- در انديشه ديني، بر همه راه هاي تامين امنيت ( معنوي و مادي ) فرد و جامعه ( از نوع انديشه و رفتاري که انسان در برابر خداوند بايد داشته باشد تا نوع رفتاري که انسان در سطح جامعه جهاني در قبال ديگران بايد اتخاذ کند ) تاکيد مي شود.
- در انديشه ديني، امنيت حقيقي در رضايت الهي است: « وَ رِضاه امانُ و رحمةٌ » . (58) بر اين اساس، هر آنچه که انسان را از رضايت الهي و سعادت حقيقي دور کند ضد امنيت خواهد بود.
- به نظر مي رسد مضامين متون ديني بيشتر با گفتمان ايجابي امنيت هم آهنگ باشد.

پي نوشت ها :

1- عنکبوت، آيه 67.
2- مطالب قسمت ( اشاره ) چکيده مانندي است از فصل نهم اين منبع: جمعي از نويسندگان، انقلاب اسلامي ايران، تدوين نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، قم، نشر معارف.
3- مانند مجموعه مقالات هشتمين گفتمان مهدويت ( 3 جلد ).
4- براي نمونه، ر.ک: بروس گوئن، مباني جامعه شناسي، ترجمه غلام عباس توسلي و رضا فاضل، تهران، سمت، ص 151؛ هم چنين، باقر ساروخاني، دايرة المعارف علوم اجتماعي، ماده « institution » .
5- براي نمونه ر.ک: غلام عباس توسلي، نظريه هاي جامعه شناسي، فصل هاي مربوط.
6- ر.ک: انتظار محمدرضا حکيمي، خورشيد مکه، فصل سيزدهم.
7- بررسي ماهوي انتظار را مي توان در منبع سابق مشاهده کرد. بررسي علي و خاستگاهي انتظار را براي نمونه مي توان در منبع زير مشاهده کرد. ( مجله کلام اسلامي، شماره 41، محمدصابر جعفري.
- « انتظار فرج » ، هم چنين رويکرد کارکردي در خصوص انتظار را مي توان براي نمونه در مقاله زير مشاهده کرد: مقاله هاي گفتمان هشتم، جلد دوم، « نقش انتظار توان مند در تحولات اجتماعي » ؛ مقاله اول ).
8- پيشين، ص 26 و 27.
9- پيشين، ص 35.
10- ر.ک: مقالات گفتمان هشتم مهدويت، ج1، « جاي گاه انتظار توان مند در معارف شيعه » ، حيدر علي رستمي، ص 212.
11- براي تنظيم اين قسمت ( امنيت شناسي ) از مقالات مختلف در شماره 33 و 34 فصلنامه علوم سياسي [ امنيت در اسلام ] بهره گرفته ايم، به ويژه بحث « صورت بندي امنيت ملي در حوزه فقه سياسي » ؛ ( گزارش هاي علمي )، اثر دکتر اصغر افتخاري، هم چنين از اثر زير: جمراسي فراهاني، علي اصغر؛ بررسي مفاهيم نظري امنيت ملي.
12- مطالب اين قسمت عمدتا با استفاده از کتاب تصنيف غررالحکم و دررالحکم و براساس نظم آن تنظيم شده است، البته در مواردي نيز از نهج البلاغه استفاده کرده ام. احاديث اين دو کتاب را به دليل تعداد نسبتا زيادشان در متن ارجاع داده ام.
13- توجه به توصيه هاي اخلاقي، سياسي، قضايي، اعتقادي، خانوادگي، و معاشرتي اسلام از جمله محورهاي اصلي فرهنگ انتظارند.
14- نهج البلاغه، خطبه 106.
15- تصنيف غررالحکم، ص 84.
16- همان.
17- همان، ص 177.
18- همان، ص 88.
19- همان،ص 89 و 90.
20- همان، ص 86.
21- همان،ص 116، 117.
22- نهج البلاغه، خطبه 4.
23- تصنيف غررالحکم، ص 191.
24- همان،ص 197.
25- تصنيف غررالحکم، ص 210.
26- همان، ص 211.
27- همان، ص 218.
28- همان، ص 216.
29- همان، ص 218.
30- همان،ص 218.
31- همان، ص 276.
32- همان، ص 280.
33- همان، ص 287.
34- همان، ص 305.
35- اين موارد برخي از محوري ترين ارکان فرهنگ انتظار ( مثبت ) هستند، ر.ک: الشيخ کاظم، جعفر المصباح، الامام المهدي و مفهوم الانتظار، ص 153 به بعد.
36- نهج البلاغه، خطبه 40.
37- تصنيف غررالحکم، ص 340.
38- همان، ص 333.
39- همان، ص 333.
40- نهج البلاغه، حکمت 373.
41- تصنيف غررالحکم، ص 332.
42- نهج البلاغه، نامه 51.
43- همان، نامه 53.
44- تصنيف غررالحکم، ص 354.
45- همان، ص 359.
46- همان، ص 370.
47- همان، ص 399.
48- همان، ص 386.
49- همان، ص 395.
50- نهج البلاغه، نامه 53.
51- تصنيف غررالحکم، ص 405.
52- همان، ص 431.
53- همان، ص 432.
54- همان، ص 442.
55- همان.
56- تصنيف غررالحکم، ص 445.
57- ر.ک: الميزان، ج4، ص 96 و 97، و تفسير الميزان، ج1، ص 554.
58- نهج البلاغه، خطبه 160.

منابع :
1- قرآن کريم، ترجمه فولادوند.
2- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي ( رحمه الله )، قم، موسسه انتشارات حضور؛ چاپ دوم، زمستان 1383.
3- فصلنامه علوم سياسي، شماره هاي 33 و 34 ج مقالات متعدد ج.
4- استراتژي امنيت ملي در جمهوري اسلامي ايران، مجموعه مقالات، تهران، ناشر پژوهشکده مطالعات راهبردي، 84.
5- مراحل بنيادين انديشه در مطالعات امنيت ملي، گردآوري و ترجمه اصغر افتخاري، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردي، 81.
6- مقالات گفتمان هشتم مهدويت، موسسه پژوهشي انتظار نو، 3 جلد، قم، نشر شباب الجنه، تابستان 86.
7- مرکز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تصنيف غررالحکم و دررالحکم، التحقيق: مصطفي درايتي و حسين درايتي، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1378.
8- عبدالباقي، محمد فواد، المعجم الفاظ القرآن الکريم، تهران، انتشارات اسماعيليان، بي تا.
9- محمدرضا حکيمي، خورشيد مغرب، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ شانزدهم، 1379.
10- مقالات گفتمان ششم گفتمان مهدويت، موسسه پژوهشي انتظار نور، قم، بوستان کتاب، 1385.
11- آصفي، محمدمهدي، انتظار پويا، ترجمه: تقي متقي، تهران، بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود، 1383.
12- توماس کارولين؛ حکومت جهاني، توسعه و امنيت انساني، ترجمه: مرتضي بحراني، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردي، زمستان 1382.
13- جمراسي فراهاني، علي اصغر، بررسي مفاهيم نظري امنيت ملي، تهران: نشر مرکز آموزش مديريت دولتي، 1374.
14- جعفر المصباح، الشيخ کاظم، الامام المهدي و مفهوم الانتظار، تهران، دارالبصائر، 1381.
15- انقلاب اسلامي ايران، جمعي از نويسندگان، تدوين: نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، قم، نشر معارف، 1374.
16- کوئن، بروس، مباني جامعه شناسي، ترجمه غلام عباس توسلي و رضا فاضل، تهران، 1381.
17- ساروخاني، باقر، دايرةالمعارف علوم اجتماعي، تهران، سازمان انتشارات کيهان، 1370.
18- توسلي، غلام عباس، نظريه هاي جامعه شناسي، تهران، سمت، 1371.
19- مجله کلام اسلامي، شماره 41.

منبع مقاله :
مکارم شيرازي ...{ و ديگران }، (1387)، گفتمان مهدويت، قم: موسسه بوستان کتاب، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط