منازل و مقامات سير و سلوك

عرفا فاصله اي را كه بايد اهل سلوك بپيمايند به مراحل مختلف، با عناوين گوناگون تقسيم كرده اند. از دو گام تا هزار منزل و مقام. اين دو گام يعني اين كه گامي از خود برداري و در گام دوم به حق برسي. برخي مانند قيصري در
دوشنبه، 24 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
منازل و مقامات سير و سلوك
منازل و مقامات سير و سلوك

 

نويسنده: دكتر سيد يحيي يثربي




 

عرفا فاصله اي را كه بايد اهل سلوك بپيمايند به مراحل مختلف، با عناوين گوناگون تقسيم كرده اند. از دو گام تا هزار منزل و مقام. اين دو گام يعني اين كه گامي از خود برداري و در گام دوم به حق برسي. برخي مانند قيصري در مقدماتش به ذكر سه مرحله كفايت كرده است كه عبارتند از: مقام نفس، مقام قلب و مقام روح. و برخي آن را براساس بطون انسان به هفت مرحله تقسيم كرده اند: طبع، نفس، قلب، روح، سرّ، خفي و اخفي.
برخي از عرفاي اسلام همانند خواجه عبدالله انصاري، نجم الدين كبري، براي انسان، از لحاظ سلوك و كمالات عرفاني ده مرتبه و درجه را درنظر مي گيرند، بر اين مبنا كه انسان داراي يك نفس حيواني و يك اثر روحاني و يك سر الهي است. هريك از اين سه عامل و عنصر داراي سه رويه و رويكرد است: يكي رويكردي است به تدبير مادون خويش، ديگري رويكردي و وجهي كه عين ذات اوست و سومي وجهي كه به طرف مافوق است، براي كسب فيض و استمداد. اين نه وجه به علاوه احديت جمع آن ها، مراتب دهگانه انساني را تشكيل مي دهند به قرار زير:
1

. بدايات

يعني مرتبه توجه نفس به تدبير بدن با قواي خويش. وظيفه و دستور واجب و لازم اين مرتبه عبارت است از: سير و حركت از بندها و عادات حاصل از طبيعت، به وسيله امتثال اوامر و نواهي پروردگار، در تمامي حركات و سكنات، در گفتار و كردار. سالك در سايه آن حركت، به اعتدال كامل دست يافته، نفس وي از تمايلات و اشتغالات به اطراف و امور بدني دست بردارد. مقامات اين مرتبه كه در حقيقت راه و روش هاي رهايي از شواغل بدني است، به نام « بدايات » ناميده مي شوند كه عبارتند از: يقظه، توبه، محاسبه، انابت، تفكر، تذكر، اعتصام، فرار، رياضت و سماع.

2. ابواب

يعني مرتبه خود و ذات نفس. در اين مرحله براي سالك واجب است كه به تطهير و پاك سازي نفس از صفات رذيله و كدورات، اقدام نموده، صفات نفس را تعديل نمايد؛ مقامات اين مرتبه را، ابواب مي گويند كه عبارتند از:
حزن، خوف، اشقاق، اخبات، زهد، ورع، تبتل، رجاء و رغبت.

3. معاملات

يعني مرتبه رويكرد نفس به روح. در اين مرحله، لازم و واجب است كه سالك در توجه خويش به طرح روح، داراي تمكن و استقرار بوده تا مستحق تابش نور قلبي گشته، و با صفت اطاعت و بلكه با صفت طمأنينه متصف گردد. مقامات آن عبارتند از: رعايت، مراقبت، حرمت، اخلاص، تهذيب، استقامت، توكل، تفويض، ثقت و تسليم.

4. اخلاق

يعني رويكرد روح به تدبير نفس و تزكيه آن، به گونه اي كه به ياري قلبي كه براي وي حاصل شده، داراي عدالت كامل گشته و به همه مكارم اخلاق متصف گردد و روح از شواغل نفساني رهايي يابد. مقامات آن عبارتند از:
صبر، رضا، شكر، حياء، صدق، ايثار، خلق، تواضع، فتوت و انبساط.

5. اصول

يعني مرتبه خود آن اثر روحاني، من حيث هي، كه همان حقيقت نفس ناطقه است. همان قلبي كه در وسط وجود و واسطه ميان حق و خلق است، زيرا كه آن داراي چنان استعدادي است كه مي تواند بلاواسطه از حضرت حق كسب فيض نمايد.
مقامات اين مرتبه عبارتند از:
قصد، عزم، اراده، ادب، يقين، انس، ذكر، فقر، غنا و مراد.

6. اوديه

يعني مرتبه توجه قلب به سر، و حضورش با حق براي كسب فيض از اسماء حق و اتصاف به صفاتش. مقامات آن عبارتند از:
احسان، علم، حكمت، بصيرت، فراست، تعظيم، الهام، سكينه، طمأنينه و همت.

7.احوال

آن مرتبه توجه سر به تدبير قواي مادون خويش، و افاضه به قلب است. در اين مرحله احوالي كه همگي موهبت خداوندند با ظهور صفات نفس در خطر زوال مي باشند. مقامات احوال عبارتند از:
محبت، غيرت، شوق، قلق، عطش، وجد، دهش، هيجان، برق و ذوق.

8.ولايات

آن مرتبه خود سر است، از آن جهت كه سر است. و آن مقام صفاي وقت است و تمكن، به گونه اي كه ديگر، مواهب سر، با ظهور صفات نفس در خطر زوال نيست. مقامات ولايات عبارتند از:
لحظه، وقت، صفا، سرور، سر، نفس، غربت، غرق، غيبت و تمكن.

9. حقايق

حقايق مرتبه توجه تام سر به الله است، با تدلي؛ به گونه اي كه از حجاب وجود ظلماني سالك چيزي نمانده، حقايق بر وي مكشوف گردد. مقامات حقايق عبارتند از: مكاشفه، مشاهده، معاينه، حيوه، قبض، بسط، سكر، صحو، اتصال و انفصال.

10. نهايات

نهايات مرتبه احديت جمع جميع مراتب است و به گونه اي كه با تجلي ذاتي، داخل مقام جمع جمع شده، در آن متحقق گردد و به متقابلات و اضداد متمثل گردد. براي اين كه هيچ يك از آن ها در مقام ذات او به گونه تقابل و ضديت نيست. مقامات اين مرتبه عبارتند از:
معرفت، فنا، تحقيق، تلبيس، وجود، تجريد، تفريد، جمع و توحيد.
و عطار براي سلوك، هفت وادي را مطرح مي كند:

گفت: ما را هفت وادي در ره است *** چون گذشتي هفت وادي، درگه است
وا نيامد در جهان زين راه، كس *** نيست از فرسنگ آن آگاه كس
چون نيامد باز، كس زين راه دور *** چون دهندت آگاهي، اي ناصبور؟
چون شدند آن جايگه گم سر به سر *** كي خبر بازت دهد از بي خبر؟
هست وادي طلب آغاز كار *** وادي عشق است از آن پس، بي كنار
پس سيم واديست آنِ معرفت *** پس چهارم وادي، استغنا صفت
هست پنجم وادي توحيد پاك *** پس ششم وادي حيرت صعب ناك
هفتمين وادي فقر است و فنا *** بعد از اين روي روش نبود تو را!
در كشش افتي، روش گم گرددت! *** گر بود يك قطره قلزم گرددت!
(عطار، منطق الطير)

بيشتر عرفا و صوفيه مراحل سير و سلوك را به صورت حالات و مقامات نيز طبقه بندي كرده اند. هريك از مقامات و احوال نشان دهنده جايگاه ويژه سالك و ميزان پيشرفت وي در سير و سلوك مي باشد. احوال با مقامات از جهتي فرق دارند. احوال نتيجه بخشش حضرت حق اند و دوام ندارند؛ اما مقامات نتيجه تلاش و كوشش سالك اند و با دوام نيز مي باشند.
به تعبير ديگر، عرفا يافته هاي خود را كه هنوز قوت نيافته است، حال مي نامند. اگر سالك بر حال خود مواظبت نمايد و به مجاهده خود ادامه دهد، اين حال به مقام تبديل مي گردد. حال در اختيار سالك نيست، اما مقام در اختيار اوست.
عرفا از نظر شماره و ترتيب احوال و مقامات اندكي اختلاف دارند. ما اين احوال و مقامات را براساس نظر سرّاج طوسي از عرفاي قرن چهارم هجري نقل مي كنيم:
الف- احوال: احوال عبارتند از ده مورد زير:
مراقبت، قرب، محبت، خوف، رجاء، شوق، انس، طمأنينه، مشاهده و يقين.
ب- مقامات: مقامات عبارتند از هفت مورد زير:
توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توكل و رضا.
برخي نيز مراحل سير و سلوك را به صورت سفرهاي چهارگانه مطرح كرده اند:
-سفر از خلق به حق؛
- سفر در حق با حق؛
- سفر از حق به خلق، با حق؛
-سفر در خلق، با حق.
منبع مقاله :
يثربي، سيديحيي، (1392)، عرفان عملي، قم، مؤسسه بوستان كتاب، چاپ سوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط