برتری رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاریهای نوجوان 10 ساله!
پرسش :
آیا رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاریهای نوجوان 10 ساله (حضرت علی) برتری دارد؟! فداکاریهایی که سه خلیفه اول در راه اسلام کردند با فداکاریهای یک پسر بچه ده ساله (حضرت علی) قابل مقایسه نیست!
پاسخ :
همچنین در سراسر متون تاریخی بجز ترس و فرار، مطلبی دال بر وجود رشادتی خاص برای خلفا نمی یابیم و از سوی دیگر وجود فداکاریهای امام علی(ع) در مقاطع حساس صدر اسلام مانند لیله المبیت، جنگهای خندق، خیبر، احد و... امری کتمان ناپذیر و مورد گواه قرآن و تاریخ است.
یکی از مواردی که در همین راستا از سوی معاندین و دشمنان اهلبیت(علیهم السلام) مطرح می شود طرح این شبهه است که «رشادتهای خلفای سه گانه از فداکاریهای نوجوان ده ساله بالاتر است»! در واقع طراحان این شبهه می خواهند این نکته غلط را به مخاطب القاء نمایند که اصل در پذیرش ایمان و اسلام و قبولی اعمال و مجاهدتها، داشتن سن و سال بالا است، و اسلام آوردن و فداکاریهای انسانهای سالمند حائز ارزش و اهمیت بالا می باشد نه جوانان و افراد کم سن و سال! و این مطلبی کاملا غلط و مردود است که نه مورد تایید قرآن، نه مورد تایید رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و نه عقل است. غافل از این که خداوند می فرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(1)؛ (آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را کامل مى کند هر چند کافران خوش نداشته باشند).
نکته ای که در اینجا لازم و ضروری است متذکر شویم این است که شبهاتی که بر مبنای کم بودن سن و سال حضرت علی(علیه السلام) در مقایسه با خلفای سه گانه مطرح می شوند عمدتا شامل دو قسمت هستند؛ یکی «ایمان و اسلام» آوردن حضرت و دیگری «فداکاریها و مجاهدتهای» حضرت می باشند که شبهه کنندگان این دو قسم را در مقایسه با خلفا دارای ارزش و اعتبار کمتری می دانند. لذا بنا به ضرورت لازم است کمی در موضوع شبهه توسعه داده و بخشی را به اختصار به مباحث و شبهات مربوط به ایمان و اسلام حضرت اختصاص دهیم.
در قرآن و سخنان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مطلبی دال بر اینکه ایمان و اعمال افراد سالمند، برتر از ایمان و اعمال افراد جوان باشد وجود ندارد؛ لذا خداوند و حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) هیچ گروهی مانند افراد نابالغ و جوان یا زنان را از دعوت خویش استثناء نفرمودند. اتفاقا آیات و روایات، قبولی ایمان و اعمال پیر و جوان را علی السویه بیان کرده و برای پذیرش ایمان و اعمال افراد، برتری و فرقی از لحاظ سِنّی قائل نمی شوند، بلکه ملاکات قرآنی، عواملی چون سبقت در ایمان و اسلام آوردن و سبقت در مهاجرت است که موجب برتری و رضا و قرب خداوند است، نه داشتن سن و سال بیشتر.
خداوند در آیاتی از قرآن می فرماید:
«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»(2)؛ (پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها از او خشنود شدند و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است، جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزى بزرگ).
«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ، فی جَنَّاتِ النَّعیمِ...»(3)؛ (و سومین گروه پیشگامان پیشگامند، آنها مقربانند، در باغهاى پرنعمت بهشت جاى دارند).
این آیات به روشنی بطلان و تضاد و تنافی ادعای برتری ایمان و اسلام خلفا بر ایمان و اسلام امام علی(علیه السلام) را بیان می دارند و نتیجه می دهند که داشتن سن و سال بیشتر موضوعیتی در برتری اعمال و یا قبولی ایمان و اسلام افراد ندارد. همچنین آیه ذیل که به اتفاق شیعه و سنی، در شان مولا علی(علیه السلام) نازل شده است، بطور خاص دلیلی محکم بر سابق بودن ایمان امام علی(علیه السلام) بر سایر مسلمین بوده و بر پذیرش ایمان آن حضرت صحه گذاشته و آنرا امتیاز و فضیلتی ویژه و ارزشمند معرفی می نماید.
خداوند می فرماید: «وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»(4)؛ (کسانى که بعد از آنها آمدند مىگویند: پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینه اى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تو مهربان و رحیمى).
ابن عباس درباره این آیه می گوید: خداوند طبق این آیه طلب مغفرت برای علی(علیه السلام) را بر همه مسلمانان واجب کرده است. لذا هرکسی بعد از علی(علیه السلام) مسلمان شده است و یا می شود برای آن حضرت طلب مغفرت می کند.(5)
خود بزرگان اهل تسنن نیز به امتیازات و برتری ایمان و اسلام امام علی(علیه السلام) اقرار کرده و حتی آرزو کرده اند که ای کاش این مقام و امتیاز منحصر بفرد از آن آنها می بود.
عمربن خطاب می گوید: «فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَقُولُ فِی عَلِیٍّ ثَلَاثُ خِصَالٍ وَدِدْتُ أَنَّ لِی وَاحِدَةً مِنْهُنَّ فَوَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَکْرٍ وَ أَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ وَ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذْ ضَرَبَ النَّبِیُّ ص کَتِفَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ إِسْلَاماً وَ أَنْتَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً وَ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی»(6)؛ (از رسول خدا(صلّى اللَّه علیه و آله) شنیدم که مى فرمود در وجود على سه خصلت وجود دارد که اى کاش یکى از آنها براى من بود، در صورتى که تنها یکى از آن سه خصلت، نزد من از آنچه که آفتاب بر آن مى تابد محبوب تر است، این سخن را هنگامى فرمود که من، ابو بکر، ابو عبیده جرّاح و شمارى از یاران پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله) حضور داشتند. آنگاه رسول اکرم(صلّى اللَّه علیه و آله) در جمع حاضران دست به شانه على(علیه السلام) زد و آن سه خصلت را بیان نموده فرمود: یا على تو اولین فرد مسلمان در بین گروه مسلمین و نخستین مؤمن از آنها هستى و منزلت تو براى من، همان منزلت هارون به موسى است).
1. در خصوص فضیلت و برتری فداکاریها و مبارزات افراد و عدم ارتباط آن با کم یا زیاد بودن سن و سال آنها، به محضر قرآن می رویم و بطلان این ادعا که رشادتهای خلفای سه گانه برتر از فداکاری های نوجوان ده ساله است را اثبات می کنیم؛ خداوند در قرآن از مبارزه حضرت داوود در سن نوجوانی و کشته شدن جالوت بدست او، با عظمت و بزرگی یاد می کند، و در واقع شجاعت و فداکاری او را مهم و سرنوشت ساز و با ارزش می داند، و آنرا فضل و رحمت خویش برای جهانیان و مایه دفع فساد از زمین معرفی می کند و از این واقعیت مهم پرده بر می دارد که فداکاری و مجاهدت افراد ربطی به سن و سال ندارد.
قرآن می فرماید: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمینَ»(7)؛ (سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و داوود [نوجوان نیرومند و شجاعى که در لشکر طالوت بود]، جالوت را کشت و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید و از آنچه مى خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمى کرد، زمین را فساد فرا مى گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد).
ضمن اینکه عقل و عرف هم رشادت نوجوانان را بر رشادتهای افراد کبیر برتری می دهد؛ چون امری خارق العاده و کم یاب است.
2. خداوند در قرآن مجاهدت در راه خدا را عامل فضیلت و برتری افراد نسبت به همدیگر و مایه استحقاق اجر عظیم معرفی می نماید و سن و سال در آن موضوعیتی ندارد. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیما».(8) بر اساس این آیه و آیاتی از این دست، این نتیجه بدیهی است که فردی که بیشتر در راه خدا با جان و مال خویش مجاهدت نموده، و در مقاطع حساس، جهاد و مبارزه و شجاعت او برای رشد و بقاء نهال نوپای اسلام تعیین کننده و حیاتی بوده، نسبت به افرادی که مجاهدت کمتری داشته اند و یا اینکه اصلا اهل جهاد و مبارزه و شجاعت نبوده اند فاصله و برتری فاحش و غیر قابل قیاسی دارد، و اگر بخواهیم همه را با یک چشم و در یک سطح بنگریم، بی انصافی و ظلم بزرگی را مرتکب شده ایم.
در اینجا لازم است برای روشن شدن مطلب به یک نمونه و شاهد تاریخی اشاره نماییم؛ در جنگ خندق که تمام ایمان در مقابل تمام کفر قرار گرفت، عمروبن عبدود که او را با 1000 مرد جنگی برابر می دانستند با نعره های پیاپی خود مبارز می طلبید، هیچ یک از مسلمانان جرات و شجاعت رویارویی با او را نداشتند و رعب و ترس نفس سربازان اسلام را در سینه حبس کرده بود، در این هنگام مولا علی(علیه السلام) در بهت و حیرت همگان و با شجاعت و شهامت تمام از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اجازه خواست تا به مصاف آن پهلوان نامی عرب برود، ایشان پس از اجازه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد میدان شد و با ضربتی عمروبن عبدود را از پای در آورد و شیرازه سپاه کفر را در هم پیچید، در اینجا بود که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند «ضربَةُ علیٍّ یَومَ الخَنْدَقِ أفضلُ مِن عِبادَةِ الثَّقَلَیْن»(9)؛ (ضربه علی در روز خندق بالاتر از عبادت جن و انس است).
حال آیا می توان چنین شجاعت و فداکاری بی نظیر و سرنوشت ساز و این کلام افتخار آمیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را در قیاس با رشادت خلفا و سن بیشتر آنها نادیده گرفت و زیر سوال برد، و با طرح این استدلال سست و مضحک؛ که چون سن مولا علی(علیه السلام) کم بوده، پس ارزش مبارزه و فداکاری ایشان نسبت به افراد سالمندی که از ترس به خود می لرزیدند و به فکر فرار بودند کمتر بوده است!؟ آیا این استدلال در تقابل و تضاد مستقیم با آیات قرآن و کلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیست؟!
3. مطلب دیگری که بسیار بدیهی و روشن است اینکه هر کسی که از کمترین درجه فهم و عقل برخوردار باشد، می داند که صفت شجاعت مطلوب و ممدوح و بسی برتر و بالاتر از صفت مذموم ترس است و فاصه بین این دو بیش از فاصله زمین تا آسمان است و هیچ سنخیتی میان ترس و شجاعت وجود ندارد. حال آیا می توان به عنوان نمونه، دلاوری و شجاعت امام علی(علیه السلام) در روز جنگ خیبر و کشتن مرحب یهودی و کندن درب آن قلعه مستحکم و فتح آن را نادیده گرفت و ترس و فرار عمر و ابوبکر در آن ماجرا را برتر دانست؟! به خصوص این که می دانیم حضرت علی(علیه السلام) در آن روزگار جوان تر و کم سن و سال تر از عمر و ابوبکر بوده است.
لازم به ذکر است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پس از ترس و فرار عمر و ابوبکر از میدان جنگ با یهودیان قلعه خیبر، با حالت غضب و ناراحتی از عملکرد آنها، درباره دادن پرچم جنگ به دست حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ کَرَّارٌ غَیْرُ فَرَّارٍ ثُمَّ لَا یَرْجِعُ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ عَلَیْه»(10)؛ (فردا پرچم را بدست مردى [یعنى حضرت علی علیه السلام] می دهم که خدا و رسول را دوست داشته باشد و خدا و رسول هم وى را دوست داشته باشند، او مردى است بسیار حمله کننده و هرگز فرار ننموده است).
روایت فوق در منابع اهل سنت مانند مجمع الزواید، المواقف، صحیح بخاری، صحیح مسلم، طبقات ابن سعد و مسند احمد نیز آمده است که می توان جهت اطلاعات بیشتر به کتاب «گزیده ای جامع از الغدیر» نوشته محمد حسن شفیعی شاهرودی مراجعه نمود.(11)
4. یکی دیگر از مقاطع حساس و صحنه های سرنوشت سازی که در تاریخ اسلام وجود دارد تصمیم مشرکین مکه مبنی بر قتل رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و هجرت تاریخی آن حضرت از مکه به مدینه و جانفشانی و خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای نجات جان آن حضرت می باشد. بدیهی است که اگر این از خود گذشتگی و جانفشانی حضرت علی(علیه السلام) نمی بود، نهال نو پای اسلام نابود و اسلام در نطفه خفه می گشت.
این فداکاری و ایثار امام علی(علیه السلام) به حدی دارای اهمیت و ارزش است که خداوند در قرآن با بزرگی و عظمت بدان اشاره می فرماید. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»(12)؛ (بعضى از مردم [با ایمان و فداکار، همچون على(علیه السلام) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر(صلی الله علیه و آله)]، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است).
شان نزول این آیه در خصوص واقعه لیله المبیت و خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد؛ هر چند بعضی از معاندین و مبغضین اهلبیت(علیهم السلام) در طول تاریخ تلاش کرده اند که شأن نزول این آیه درباره امام علی(علیه السلام) را تحریف نموده و به دیگران نسبت دهند اما هرگز در این کار موفق نشده اند و چیزی جز رسوایی برایشان نداشته است.
حال آیا می توان چشمها را به روی این فداکاری تاریخی و سرنوشت ساز که مورد رضا و قبول پروردگار واقع شده، فرو بست و با این استدلال مضحک و به صرف کم سن و سال بودن حضرت علی(علیه السلام) از کنار آن گذشت؟!
در ذیل به برخی مقاطع حساس و حیاتی تاریخ اسلام اشاره می شود که خلفای سه گانه در آنها حضور یا نقشی تعیین کننده نداشته اند و یا حتی مانند دیگر مسلمین متحمل رنج و مشقت آنچنانی نیز نگشته اند.
1. عدم شکنجه شدن خلفا توسط مشرکین حجاز:
ابوبکر و عمر به دلیل اینکه بسیار دیر یعنی 10 سال پس از بعثت ایمان و اسلام آوردند، از کسانی نبودند که همچون سایر مسلمانان مثل خود پیامبر و حضرت علی یا سمیه و یاسر و ... در راه اسلام شکنجه دیده باشند. بلکه برعکس، عمر بن خطاب قبل از اسلام آوردن، خود از کسانی بود که مسلمانان را شکنجه می نمود و در آزار رساندن به زنان مسلمان از مهارت خاصی برخوردار بود.(13)
2. عدم حضور خلفا در شعب ابی طالب:
عمر و ابوبکر در جریان محاصره شعب ابیطالب که از سخت ترین مقاطع حیات اسلام است، بدلیل اینکه هنوز اسلام نیاورده بودند حضور نداشتند، و در حالی که سایر مسلمانان و بنی هاشم در شدیدترین محاصره اقتصادی و اجتماعی بسر می بردند، آن دو نفر در صف کفار و مشرکین مکه بودند.(14)
3. عدم وجود نقشی مهم و سرنوشت ساز برای خلفا در جنگها:
خلفا در جنگها و غزوات مهم و سرنوشت ساز، مانند جنگ خندق، جنگ احد، جنگ خیبر، جنگ بدر و ... نقش پررنگ و تعیین کننده و سرنوشت سازی نداشتند و همانطور که اشاره شد آنها در مبارزه یا شکست می خوردند یا فرار می کردند و این امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) بود که با رشادتها و شجاعت خویش نتیجه و سرنوشت جنگها را به نفع لشکر اسلام رقم می زد، به عنوان نمونه در جنگ احد همه صدای جبرئیل را شنیدند که بانگ بر آورد: «لاسَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِی»(15)؛ (هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانمردی جز علی نیست).
نتیجه:
این شبهه و ادعا که رشادتهای خلفای سه گانه برتر از فداکاریهای نوجوان 10 ساله است بنا بر دلایل زیر مردود و باطل است:
1. ملاک برتری ایمان و اعمال افراد، در قرآن و دین اسلام، داشتن «سن بیشتر» نمی باشد؛ بلکه در قرآن عواملی همچون سبقت در ایمان آوردن یا سبقت در مهاجرت و یا مجاهدت با مال و جان در راه خدا ملاک برتری معرفی شده اند.
2. ماجرای کشته شدن جالوت به دست حضرت داود در سن نوجوانی یکی از آیاتی است که دلالت بر عدم تاثیر سن و سال بر فضیلت مبارزه و فداکاری افراد دارد و بطلان ادعای برتری رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاریهای نوجوان ده ساله را به روشنی اثبات می نماید.
3. فرق میان ترس و شجاعت دلیل دیگری است که برتری فداکاری یک نوجوان شجاع را بر سالمندان ترسو آشکار می سازد که این واقعیت در صحنه جنگ خیبر به روشنی اتفاق افتاد و عمر و ابوبکر با ترس و شکست از صحنه جنگ گریختند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حالی که از این موضوع به شدت ناراحت بود پرچم جنگ را به دست با کفایت امام علی(علیه السلام) سپرد.
4. اینکه بخواهیم بدون هیچ دلیل شرعی و عقلی و صرفا بخاطر اغراض و تعصبات مذهبی شجاعت و مبارزات سرنوشت ساز یک جوان را نسبت به خلفا پایین تر دانسته و زیر سوال ببریم، ظلمی بزرگ و نابخشودنی است. مصادیق متعدد تاریخی گویای این مطلب است. بطور مثال آیا می توان برتری شجاعت و فداکاری امام علی(علیه السلام) در جنگ خندق و کشتن عمروبن عبدود و کلام تاریخی و افتخارآمیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، که ضربه امام علی(علیه السلام) را برتر از عبادت انس و جن معرفی نمودند را بخاطر جوان بودن آن حضرت نادیده گرفت؟! آیا می توان عظمت و برتری جانفشانی امام علی(علیه السلام) در «لیله المبیت» که قرآن با عظمت آن را مدح و ذکر می نماید نادیده گرفت؟! آیا می توان برتری و عظمت مجاهدت و فداکاریهای امام علی(علیه السلام) در جنگ احد و جنگ خیبر و ... را نادیده گرفت؟!
5.عدم حضور خلفای سه گانه در مقاطع سخت و حساسی مانند شکنجه مسلمین به دست مشرکین حجاز، یا محاصره جانکاه مسلمین در شعب ابیطالب، و همچنین عدم داشتن نقشی موثر،سرنوشت ساز و تعیین کننده و عدم وجود رشادت و جنگاوری و فداکاری خاص برای خلفای سه گانه در غزوات و سرایا (غزوات جنگهایی که خود پیغمبر در آن حضور داشتند و سرایا جنگهایی که پیغمبر در آن حاضر نبودند)، حاکی از بی پایه و اساس بودن این ادعا می باشند.
با توجه به دلایل فوق نتیجه می گیریم که در مقام قیاس هیچگونه برتری و فضیلتی برای رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاری ها و مجاهدتهای حضرت علی(علیه السلام) وجود ندارد و برتری فداکاریهای امام علی(علیه السلام) بر رشادت خلفا و سایر مسلمین امری واضح و اظهر من الشمس است که هم قرآن و هم تاریخ گواه بر آن است. علاوه بر اینکه اگر سرتاسر تاریخ را بررسی کنیم بجز ترس و فرار از صحنه جنگ، چیز دیگری برای خلفای سه گانه نمی یابیم.
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره توبه، آیه 31.
(2). قرآن کریم، سوره توبه، آیه 10.
(3). قرآن کریم، سوره واقعه، آیات 10-12.
(4). قرآن کریم، سوره حشر، آیه 10.
(5). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، مترجم: محمدحسین شفیعی شاهرودی، محقّق/ مصحّح: محمدحسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، قم، 1343هـ ق، چاپ چهارم، صفحه 326.
(6). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، همان.
(7). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 251.
(8). قرآن کریم، سوره نساء، آیه 95.
(9). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، همان، صفحه 656.
(10). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقّق/ مصحّح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403هـ ق، چاپ دوم، جلد 44، صفحه 74، باب 20.
(11). گزیده ای جامع از الغدیر، همان، صفحه 654.
(12). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 207.
(13). یار غار (آیا مصاحب پیامبر در غار ابوبکر بود؟)، نجاح الطائی، ضامن آهو و نور الکتاب، مشهد، سال 1388هـ ش، چاپ دوم، صفحه 29.
(14). یار غار، همان، صفحه 21.
(15). گزیده ای جامع از الغدیر، همان، صفحه 158.
پاسخ اجمالی:
با توجه به اینکه قرآن ماجرای کشته شدن جالوت به دست حضرت داود نوجوان را با عظمت و مهم معرفی می کند نتیجه می گیریم که سن بیشتر موضوعیتی در برتری اعمال ندارد و این شبهه از اساس باطل است و ملاکات قرآنی عواملی چون مجاهدت و سبقت در ایمان و هجرت است. ضمن اینکه عقل و عرف هم رشادت نوجوانان را بر رشادتهای افراد کبیر برتری می دهد؛ چون امری خارق العاده و کم یاب است.همچنین در سراسر متون تاریخی بجز ترس و فرار، مطلبی دال بر وجود رشادتی خاص برای خلفا نمی یابیم و از سوی دیگر وجود فداکاریهای امام علی(ع) در مقاطع حساس صدر اسلام مانند لیله المبیت، جنگهای خندق، خیبر، احد و... امری کتمان ناپذیر و مورد گواه قرآن و تاریخ است.
پاسخ تفصیلی:
همواره مقام و منزلت و فضائل اهلبیت(علیهم السلام)، خصوصا حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) از سوی دشمنان و معاندین ایشان مورد انکار، خدشه، تضعیف و تحریف واقع شده است. بالاتر اینکه حتی در موارد بسیاری به نحوی از انحاء مقامات و فضائل و قابلیتهای منحصر بفرد اهلبیت(علیهم السلام) را از آنها غصب و برای دیگران جعل نموده اند، و خواسته اند کسانی را که مقام ویژه ای نزد خدا و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ندارند، و در صدر اسلام و مقاطع حساس، هیچ نقش منحصر بفرد و سرنوشت سازی نداشته اند را با استفاده از جعل فضائل و غلو بالا ببرند. کاری که دشمنان اهلبیت(علیهم السلام) در طول تاریخ بدان پرداخته اند و حتی بطور رسمی به آن دستور داده و هزینه ها صرف آن نموده اند. مرحوم علامه امینی(رحمه الله علیه) در کتاب گران سنگ «الغدیر» به بخشی از این جعل فضایل غلو آمیز با عنوان «غلو در فضایل خلفای سه گانه» پرداخته است.یکی از مواردی که در همین راستا از سوی معاندین و دشمنان اهلبیت(علیهم السلام) مطرح می شود طرح این شبهه است که «رشادتهای خلفای سه گانه از فداکاریهای نوجوان ده ساله بالاتر است»! در واقع طراحان این شبهه می خواهند این نکته غلط را به مخاطب القاء نمایند که اصل در پذیرش ایمان و اسلام و قبولی اعمال و مجاهدتها، داشتن سن و سال بالا است، و اسلام آوردن و فداکاریهای انسانهای سالمند حائز ارزش و اهمیت بالا می باشد نه جوانان و افراد کم سن و سال! و این مطلبی کاملا غلط و مردود است که نه مورد تایید قرآن، نه مورد تایید رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و نه عقل است. غافل از این که خداوند می فرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(1)؛ (آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را کامل مى کند هر چند کافران خوش نداشته باشند).
نکته ای که در اینجا لازم و ضروری است متذکر شویم این است که شبهاتی که بر مبنای کم بودن سن و سال حضرت علی(علیه السلام) در مقایسه با خلفای سه گانه مطرح می شوند عمدتا شامل دو قسمت هستند؛ یکی «ایمان و اسلام» آوردن حضرت و دیگری «فداکاریها و مجاهدتهای» حضرت می باشند که شبهه کنندگان این دو قسم را در مقایسه با خلفا دارای ارزش و اعتبار کمتری می دانند. لذا بنا به ضرورت لازم است کمی در موضوع شبهه توسعه داده و بخشی را به اختصار به مباحث و شبهات مربوط به ایمان و اسلام حضرت اختصاص دهیم.
در قرآن و سخنان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مطلبی دال بر اینکه ایمان و اعمال افراد سالمند، برتر از ایمان و اعمال افراد جوان باشد وجود ندارد؛ لذا خداوند و حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) هیچ گروهی مانند افراد نابالغ و جوان یا زنان را از دعوت خویش استثناء نفرمودند. اتفاقا آیات و روایات، قبولی ایمان و اعمال پیر و جوان را علی السویه بیان کرده و برای پذیرش ایمان و اعمال افراد، برتری و فرقی از لحاظ سِنّی قائل نمی شوند، بلکه ملاکات قرآنی، عواملی چون سبقت در ایمان و اسلام آوردن و سبقت در مهاجرت است که موجب برتری و رضا و قرب خداوند است، نه داشتن سن و سال بیشتر.
خداوند در آیاتی از قرآن می فرماید:
«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»(2)؛ (پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها از او خشنود شدند و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است، جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزى بزرگ).
«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ، فی جَنَّاتِ النَّعیمِ...»(3)؛ (و سومین گروه پیشگامان پیشگامند، آنها مقربانند، در باغهاى پرنعمت بهشت جاى دارند).
این آیات به روشنی بطلان و تضاد و تنافی ادعای برتری ایمان و اسلام خلفا بر ایمان و اسلام امام علی(علیه السلام) را بیان می دارند و نتیجه می دهند که داشتن سن و سال بیشتر موضوعیتی در برتری اعمال و یا قبولی ایمان و اسلام افراد ندارد. همچنین آیه ذیل که به اتفاق شیعه و سنی، در شان مولا علی(علیه السلام) نازل شده است، بطور خاص دلیلی محکم بر سابق بودن ایمان امام علی(علیه السلام) بر سایر مسلمین بوده و بر پذیرش ایمان آن حضرت صحه گذاشته و آنرا امتیاز و فضیلتی ویژه و ارزشمند معرفی می نماید.
خداوند می فرماید: «وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»(4)؛ (کسانى که بعد از آنها آمدند مىگویند: پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینه اى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تو مهربان و رحیمى).
ابن عباس درباره این آیه می گوید: خداوند طبق این آیه طلب مغفرت برای علی(علیه السلام) را بر همه مسلمانان واجب کرده است. لذا هرکسی بعد از علی(علیه السلام) مسلمان شده است و یا می شود برای آن حضرت طلب مغفرت می کند.(5)
خود بزرگان اهل تسنن نیز به امتیازات و برتری ایمان و اسلام امام علی(علیه السلام) اقرار کرده و حتی آرزو کرده اند که ای کاش این مقام و امتیاز منحصر بفرد از آن آنها می بود.
عمربن خطاب می گوید: «فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَقُولُ فِی عَلِیٍّ ثَلَاثُ خِصَالٍ وَدِدْتُ أَنَّ لِی وَاحِدَةً مِنْهُنَّ فَوَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَکْرٍ وَ أَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ وَ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذْ ضَرَبَ النَّبِیُّ ص کَتِفَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ إِسْلَاماً وَ أَنْتَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً وَ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی»(6)؛ (از رسول خدا(صلّى اللَّه علیه و آله) شنیدم که مى فرمود در وجود على سه خصلت وجود دارد که اى کاش یکى از آنها براى من بود، در صورتى که تنها یکى از آن سه خصلت، نزد من از آنچه که آفتاب بر آن مى تابد محبوب تر است، این سخن را هنگامى فرمود که من، ابو بکر، ابو عبیده جرّاح و شمارى از یاران پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله) حضور داشتند. آنگاه رسول اکرم(صلّى اللَّه علیه و آله) در جمع حاضران دست به شانه على(علیه السلام) زد و آن سه خصلت را بیان نموده فرمود: یا على تو اولین فرد مسلمان در بین گروه مسلمین و نخستین مؤمن از آنها هستى و منزلت تو براى من، همان منزلت هارون به موسى است).
عدم برتری رشادت خلفای سه گانه بر فداکاریهای امام علی(علیه السلام) بخاطر سن بیشتر:
1. در خصوص فضیلت و برتری فداکاریها و مبارزات افراد و عدم ارتباط آن با کم یا زیاد بودن سن و سال آنها، به محضر قرآن می رویم و بطلان این ادعا که رشادتهای خلفای سه گانه برتر از فداکاری های نوجوان ده ساله است را اثبات می کنیم؛ خداوند در قرآن از مبارزه حضرت داوود در سن نوجوانی و کشته شدن جالوت بدست او، با عظمت و بزرگی یاد می کند، و در واقع شجاعت و فداکاری او را مهم و سرنوشت ساز و با ارزش می داند، و آنرا فضل و رحمت خویش برای جهانیان و مایه دفع فساد از زمین معرفی می کند و از این واقعیت مهم پرده بر می دارد که فداکاری و مجاهدت افراد ربطی به سن و سال ندارد.
قرآن می فرماید: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمینَ»(7)؛ (سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و داوود [نوجوان نیرومند و شجاعى که در لشکر طالوت بود]، جالوت را کشت و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید و از آنچه مى خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمى کرد، زمین را فساد فرا مى گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد).
ضمن اینکه عقل و عرف هم رشادت نوجوانان را بر رشادتهای افراد کبیر برتری می دهد؛ چون امری خارق العاده و کم یاب است.
2. خداوند در قرآن مجاهدت در راه خدا را عامل فضیلت و برتری افراد نسبت به همدیگر و مایه استحقاق اجر عظیم معرفی می نماید و سن و سال در آن موضوعیتی ندارد. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیما».(8) بر اساس این آیه و آیاتی از این دست، این نتیجه بدیهی است که فردی که بیشتر در راه خدا با جان و مال خویش مجاهدت نموده، و در مقاطع حساس، جهاد و مبارزه و شجاعت او برای رشد و بقاء نهال نوپای اسلام تعیین کننده و حیاتی بوده، نسبت به افرادی که مجاهدت کمتری داشته اند و یا اینکه اصلا اهل جهاد و مبارزه و شجاعت نبوده اند فاصله و برتری فاحش و غیر قابل قیاسی دارد، و اگر بخواهیم همه را با یک چشم و در یک سطح بنگریم، بی انصافی و ظلم بزرگی را مرتکب شده ایم.
در اینجا لازم است برای روشن شدن مطلب به یک نمونه و شاهد تاریخی اشاره نماییم؛ در جنگ خندق که تمام ایمان در مقابل تمام کفر قرار گرفت، عمروبن عبدود که او را با 1000 مرد جنگی برابر می دانستند با نعره های پیاپی خود مبارز می طلبید، هیچ یک از مسلمانان جرات و شجاعت رویارویی با او را نداشتند و رعب و ترس نفس سربازان اسلام را در سینه حبس کرده بود، در این هنگام مولا علی(علیه السلام) در بهت و حیرت همگان و با شجاعت و شهامت تمام از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اجازه خواست تا به مصاف آن پهلوان نامی عرب برود، ایشان پس از اجازه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد میدان شد و با ضربتی عمروبن عبدود را از پای در آورد و شیرازه سپاه کفر را در هم پیچید، در اینجا بود که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند «ضربَةُ علیٍّ یَومَ الخَنْدَقِ أفضلُ مِن عِبادَةِ الثَّقَلَیْن»(9)؛ (ضربه علی در روز خندق بالاتر از عبادت جن و انس است).
حال آیا می توان چنین شجاعت و فداکاری بی نظیر و سرنوشت ساز و این کلام افتخار آمیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را در قیاس با رشادت خلفا و سن بیشتر آنها نادیده گرفت و زیر سوال برد، و با طرح این استدلال سست و مضحک؛ که چون سن مولا علی(علیه السلام) کم بوده، پس ارزش مبارزه و فداکاری ایشان نسبت به افراد سالمندی که از ترس به خود می لرزیدند و به فکر فرار بودند کمتر بوده است!؟ آیا این استدلال در تقابل و تضاد مستقیم با آیات قرآن و کلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیست؟!
3. مطلب دیگری که بسیار بدیهی و روشن است اینکه هر کسی که از کمترین درجه فهم و عقل برخوردار باشد، می داند که صفت شجاعت مطلوب و ممدوح و بسی برتر و بالاتر از صفت مذموم ترس است و فاصه بین این دو بیش از فاصله زمین تا آسمان است و هیچ سنخیتی میان ترس و شجاعت وجود ندارد. حال آیا می توان به عنوان نمونه، دلاوری و شجاعت امام علی(علیه السلام) در روز جنگ خیبر و کشتن مرحب یهودی و کندن درب آن قلعه مستحکم و فتح آن را نادیده گرفت و ترس و فرار عمر و ابوبکر در آن ماجرا را برتر دانست؟! به خصوص این که می دانیم حضرت علی(علیه السلام) در آن روزگار جوان تر و کم سن و سال تر از عمر و ابوبکر بوده است.
لازم به ذکر است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پس از ترس و فرار عمر و ابوبکر از میدان جنگ با یهودیان قلعه خیبر، با حالت غضب و ناراحتی از عملکرد آنها، درباره دادن پرچم جنگ به دست حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ کَرَّارٌ غَیْرُ فَرَّارٍ ثُمَّ لَا یَرْجِعُ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ عَلَیْه»(10)؛ (فردا پرچم را بدست مردى [یعنى حضرت علی علیه السلام] می دهم که خدا و رسول را دوست داشته باشد و خدا و رسول هم وى را دوست داشته باشند، او مردى است بسیار حمله کننده و هرگز فرار ننموده است).
روایت فوق در منابع اهل سنت مانند مجمع الزواید، المواقف، صحیح بخاری، صحیح مسلم، طبقات ابن سعد و مسند احمد نیز آمده است که می توان جهت اطلاعات بیشتر به کتاب «گزیده ای جامع از الغدیر» نوشته محمد حسن شفیعی شاهرودی مراجعه نمود.(11)
4. یکی دیگر از مقاطع حساس و صحنه های سرنوشت سازی که در تاریخ اسلام وجود دارد تصمیم مشرکین مکه مبنی بر قتل رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و هجرت تاریخی آن حضرت از مکه به مدینه و جانفشانی و خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای نجات جان آن حضرت می باشد. بدیهی است که اگر این از خود گذشتگی و جانفشانی حضرت علی(علیه السلام) نمی بود، نهال نو پای اسلام نابود و اسلام در نطفه خفه می گشت.
این فداکاری و ایثار امام علی(علیه السلام) به حدی دارای اهمیت و ارزش است که خداوند در قرآن با بزرگی و عظمت بدان اشاره می فرماید. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»(12)؛ (بعضى از مردم [با ایمان و فداکار، همچون على(علیه السلام) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر(صلی الله علیه و آله)]، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است).
شان نزول این آیه در خصوص واقعه لیله المبیت و خوابیدن حضرت علی(علیه السلام) در بستر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد؛ هر چند بعضی از معاندین و مبغضین اهلبیت(علیهم السلام) در طول تاریخ تلاش کرده اند که شأن نزول این آیه درباره امام علی(علیه السلام) را تحریف نموده و به دیگران نسبت دهند اما هرگز در این کار موفق نشده اند و چیزی جز رسوایی برایشان نداشته است.
حال آیا می توان چشمها را به روی این فداکاری تاریخی و سرنوشت ساز که مورد رضا و قبول پروردگار واقع شده، فرو بست و با این استدلال مضحک و به صرف کم سن و سال بودن حضرت علی(علیه السلام) از کنار آن گذشت؟!
عدم وجود رشادتی خاص و مهم برای خلفای سه گانه:
در این بخش باید از طراحان این شبهه پرسید که کدام یک از رشادتهای خلفای سه گانه مد نظر شماست که آنرا برتر از فداکاریهای حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) می پندارید؟! واضح تر بگوییم، آیا اصلا رشادت و فداکاری مهم و سرنوشت سازی که مورد رضا و قبول خدا و رسولش واقع شده باشد، برای آنها سراغ دارید؟!در ذیل به برخی مقاطع حساس و حیاتی تاریخ اسلام اشاره می شود که خلفای سه گانه در آنها حضور یا نقشی تعیین کننده نداشته اند و یا حتی مانند دیگر مسلمین متحمل رنج و مشقت آنچنانی نیز نگشته اند.
1. عدم شکنجه شدن خلفا توسط مشرکین حجاز:
ابوبکر و عمر به دلیل اینکه بسیار دیر یعنی 10 سال پس از بعثت ایمان و اسلام آوردند، از کسانی نبودند که همچون سایر مسلمانان مثل خود پیامبر و حضرت علی یا سمیه و یاسر و ... در راه اسلام شکنجه دیده باشند. بلکه برعکس، عمر بن خطاب قبل از اسلام آوردن، خود از کسانی بود که مسلمانان را شکنجه می نمود و در آزار رساندن به زنان مسلمان از مهارت خاصی برخوردار بود.(13)
2. عدم حضور خلفا در شعب ابی طالب:
عمر و ابوبکر در جریان محاصره شعب ابیطالب که از سخت ترین مقاطع حیات اسلام است، بدلیل اینکه هنوز اسلام نیاورده بودند حضور نداشتند، و در حالی که سایر مسلمانان و بنی هاشم در شدیدترین محاصره اقتصادی و اجتماعی بسر می بردند، آن دو نفر در صف کفار و مشرکین مکه بودند.(14)
3. عدم وجود نقشی مهم و سرنوشت ساز برای خلفا در جنگها:
خلفا در جنگها و غزوات مهم و سرنوشت ساز، مانند جنگ خندق، جنگ احد، جنگ خیبر، جنگ بدر و ... نقش پررنگ و تعیین کننده و سرنوشت سازی نداشتند و همانطور که اشاره شد آنها در مبارزه یا شکست می خوردند یا فرار می کردند و این امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام) بود که با رشادتها و شجاعت خویش نتیجه و سرنوشت جنگها را به نفع لشکر اسلام رقم می زد، به عنوان نمونه در جنگ احد همه صدای جبرئیل را شنیدند که بانگ بر آورد: «لاسَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِی»(15)؛ (هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانمردی جز علی نیست).
نتیجه:
این شبهه و ادعا که رشادتهای خلفای سه گانه برتر از فداکاریهای نوجوان 10 ساله است بنا بر دلایل زیر مردود و باطل است:
1. ملاک برتری ایمان و اعمال افراد، در قرآن و دین اسلام، داشتن «سن بیشتر» نمی باشد؛ بلکه در قرآن عواملی همچون سبقت در ایمان آوردن یا سبقت در مهاجرت و یا مجاهدت با مال و جان در راه خدا ملاک برتری معرفی شده اند.
2. ماجرای کشته شدن جالوت به دست حضرت داود در سن نوجوانی یکی از آیاتی است که دلالت بر عدم تاثیر سن و سال بر فضیلت مبارزه و فداکاری افراد دارد و بطلان ادعای برتری رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاریهای نوجوان ده ساله را به روشنی اثبات می نماید.
3. فرق میان ترس و شجاعت دلیل دیگری است که برتری فداکاری یک نوجوان شجاع را بر سالمندان ترسو آشکار می سازد که این واقعیت در صحنه جنگ خیبر به روشنی اتفاق افتاد و عمر و ابوبکر با ترس و شکست از صحنه جنگ گریختند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حالی که از این موضوع به شدت ناراحت بود پرچم جنگ را به دست با کفایت امام علی(علیه السلام) سپرد.
4. اینکه بخواهیم بدون هیچ دلیل شرعی و عقلی و صرفا بخاطر اغراض و تعصبات مذهبی شجاعت و مبارزات سرنوشت ساز یک جوان را نسبت به خلفا پایین تر دانسته و زیر سوال ببریم، ظلمی بزرگ و نابخشودنی است. مصادیق متعدد تاریخی گویای این مطلب است. بطور مثال آیا می توان برتری شجاعت و فداکاری امام علی(علیه السلام) در جنگ خندق و کشتن عمروبن عبدود و کلام تاریخی و افتخارآمیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، که ضربه امام علی(علیه السلام) را برتر از عبادت انس و جن معرفی نمودند را بخاطر جوان بودن آن حضرت نادیده گرفت؟! آیا می توان عظمت و برتری جانفشانی امام علی(علیه السلام) در «لیله المبیت» که قرآن با عظمت آن را مدح و ذکر می نماید نادیده گرفت؟! آیا می توان برتری و عظمت مجاهدت و فداکاریهای امام علی(علیه السلام) در جنگ احد و جنگ خیبر و ... را نادیده گرفت؟!
5.عدم حضور خلفای سه گانه در مقاطع سخت و حساسی مانند شکنجه مسلمین به دست مشرکین حجاز، یا محاصره جانکاه مسلمین در شعب ابیطالب، و همچنین عدم داشتن نقشی موثر،سرنوشت ساز و تعیین کننده و عدم وجود رشادت و جنگاوری و فداکاری خاص برای خلفای سه گانه در غزوات و سرایا (غزوات جنگهایی که خود پیغمبر در آن حضور داشتند و سرایا جنگهایی که پیغمبر در آن حاضر نبودند)، حاکی از بی پایه و اساس بودن این ادعا می باشند.
با توجه به دلایل فوق نتیجه می گیریم که در مقام قیاس هیچگونه برتری و فضیلتی برای رشادتهای خلفای سه گانه بر فداکاری ها و مجاهدتهای حضرت علی(علیه السلام) وجود ندارد و برتری فداکاریهای امام علی(علیه السلام) بر رشادت خلفا و سایر مسلمین امری واضح و اظهر من الشمس است که هم قرآن و هم تاریخ گواه بر آن است. علاوه بر اینکه اگر سرتاسر تاریخ را بررسی کنیم بجز ترس و فرار از صحنه جنگ، چیز دیگری برای خلفای سه گانه نمی یابیم.
پینوشتها:
(1). قرآن کریم، سوره توبه، آیه 31.
(2). قرآن کریم، سوره توبه، آیه 10.
(3). قرآن کریم، سوره واقعه، آیات 10-12.
(4). قرآن کریم، سوره حشر، آیه 10.
(5). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، مترجم: محمدحسین شفیعی شاهرودی، محقّق/ مصحّح: محمدحسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، قم، 1343هـ ق، چاپ چهارم، صفحه 326.
(6). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، همان.
(7). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 251.
(8). قرآن کریم، سوره نساء، آیه 95.
(9). گزیده ای جامع از الغدیر، علامه امینی، همان، صفحه 656.
(10). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقّق/ مصحّح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403هـ ق، چاپ دوم، جلد 44، صفحه 74، باب 20.
(11). گزیده ای جامع از الغدیر، همان، صفحه 654.
(12). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 207.
(13). یار غار (آیا مصاحب پیامبر در غار ابوبکر بود؟)، نجاح الطائی، ضامن آهو و نور الکتاب، مشهد، سال 1388هـ ش، چاپ دوم، صفحه 29.
(14). یار غار، همان، صفحه 21.
(15). گزیده ای جامع از الغدیر، همان، صفحه 158.